دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور جمهوریخواه آمریکا، در سال 1338ش، به ایران سفر کرد. این سفر، که همزمان بود با انتخاب اردشیر زاهدی به سفارت ایران در واشنگتن، شش ساعت بیشتر به درازا نکشید، اما پیامدهای بسیاری داشت
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ از زمان روی کار آمدن محمدرضا پهلوی و بر تخت نشستن وی به عنوان پادشاه ایران در سال 1320ش، مداخله آمریکا در امور ایران رشدی روزافزون پیدا کرد؛ امری که در نهایت با فروپاشی رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی به پایان رسید. با توجه به اینکه آمریکا در این دوره بازیگر اصلی در سپهر سیاسی ایران بود، نقش بسزایی در شکلدهی به تحولات کشور داشت و سفر رؤسای جمهور آن به ایران از اهمیت بسیاری برخوردار بود.
در مجموع در دوره پهلوی دوم و در 37 سال سلطنت محمدرضا پهلوی، چهار رئیسجمهور ساکن کاخ سفید از ایران دیدن کردند که دو تن از آنها، یعنی روزولت و کارتر، دموکرات و دو تن دیگر، یعنی نیکسون و آیزنهاور، جمهوریخواه بودند. در میان این سفرها شاید تنها سفر روزولت بود که در مقطعی انجام میشد که امور کشور بسامان نبود و بحران سیاسی ناشی از حوادث مربوط به جنگ جهانی دوم کشور را دربر گرفته بود، اما در مورد سفر سه رئیسجمهور دیگر آمریکا به ایران باید گفت که آنها زمانی به تهران آمدند که روابط دو کشور در بسیاری از ابعاد رو به گسترش بود.1
در این میان شاید سفر آیزنهاور که در آذر سال 1338ش اتفاق افتاد از اهمیت خاصی برخودار باشد؛ ازآنرو که وی در مقطعی به ایران سفر میکرد که آمریکا دیگر تنها بازیگر عرصه سیاسی ایران شده و نقش انگلستان در کشور بهشدت کمرنگ شده بود. بر این اساس در سطور زیر تلاش خواهد شد سفر آیزنهاور به ایران در سال 1338ش، که شش ساعت بیشتر به درازا نکشید، اما پیامدهای آن بسیار بود، بررسی و اهداف و مقاصد آن مورد واکاوی و ارزیابی شود.
سیاست خارجی آیزنهاور
دوایت آیزنهاور، کاندیدای حزب جمهوریخواه آمریکا، در سال 1953م به قدرت رسید. با به قدرت رسیدن وی استراتژی جدیدی با عنوان «نگاه نو» برای سیاست خارجی و امنیتی آمریکا مطرح شد. مؤلفههای این سیاست به ترتیب عبارت بودند از: 1. تقویت بنیه اقتصادی آمریکا برای ادامه دنیای دو قطبی و فضای جنگ سرد؛ 2. تکیه بر سلاح هستهای برای بازدارندگی در مقابل اتحاد جماهیر شوروی؛ 3. انجام عملیاتهای مخفیانه توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سیا چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیرمستقیم برای مقابله با مسکو؛ 4. تقویت اتحادها و بهبود روابط با کشورهایی دوست.2
شاید از میان موارد یادشده سومین مؤلفه برای تاریخ تحولات معاصر ایران بیش از موارد دیگر درکپذیر باشد؛ چراکه با روی کار آمدن آیزنهاور در آمریکا زمینه برای کودتا علیه دولت مصدق فراهم شد و شاید بتوان گفت یکی از تأثیرگذارترین حوادث تاریخ معاصر ایران رقم خورد. در واقع با روی کار آمدن آیزنهاور بود که ایران وارد مرحلهای جدید از تاریخ خود شد؛ مرحلهای که در آن آمریکا به یگانه بازیگر تأثیرگذار در ایران بدل گردید و تهران بهتدریج منافع آمریکا را در منطقه تأمین کرد.
او که یکی از فرماندهان نظامی آمریکا در دوره جنگ جهانی دوم بود، هنگامی که در سال 1952م به قدرت رسید، در نطقی بهصراحت گفت: «گمان نمیکنم منطقهای مهمتر از ایران روی نقشه جغرافیایی جهان وجود داشته باشد. ایران دارای نفت است و در چهارراه جهان واقع شده است. نباید وضعیتی پیش آید که ایران به گذشته دور خود بازگردد و یک قدرت نظامی شود. وای به وقتی که نظامیگری ایرانی زنده شود. بروید تاریخ این کشور را بخوانید تا متوجه حرف من بشوید».3 او که هم اکنون چرچیل را در کنار خود میدید با اجرای کودتا علیه دولت مصدق، تاریخ معاصر ایران را به سمت و سویی دیگر سوق داد.
پیمان بغداد
اقدامات آیزنهاور فقط به کودتا در ایران محدود نماند، بلکه افزون بر آن، در سال 1334ش، با حمایت آمریکا و انگلیس، پیمانی میان چهار کشور عراق، ترکیه، پاکستان و ایران امضا شد که براساس آن، این چهار کشور کمربند امنیتی به دور اتحاد جماهیر شوروی را استحکام میبخشیدند. البته این پیمان بعد از وقوع کودتای سال 1958م در عراق به پیمان مرکزی یا سنتو تغییر نام داد.4
قانون جلب حمایت از سرمایههای خارجی
علاوه بر کودتای 28 مرداد 1332ش، انعقاد قرارداد کنسرسوم نفت با دولت ایران و تلاش برای تشکیل پیمان بغداد، از دیگر موارد شایان ذکر که دست آمریکاییها را در ایران بیش از پیش باز کرد قانون جلب حمایت از سرمایهگذاری خارجی در ایران بود که در سال 1334ش به تصویب مجلس شورای ملی ایران رسید و همین امر دست سرمایهگذاران آمریکایی را برای ورود به بازار ایران بیش از پیش باز کرد. بعد از تصویب این قانون بود که شاهد رفتوآمدهای بسیاری میان سرمایهگذاران دو کشور بودیم؛ بهویژه آمریکاییها که حال دیگر از حمایت قانونی دولت ایران نیز برخودار بودند.5
سفر آیزنهاور به ایران
شاید مهمترین سفری که در این برهه زمانی اتفاق افتاد سفر آیزنهاور، رئیسجمهور آمریکا، به ایران در 23 آذرماه سال 1338ش بود که با استقبال گسترده محمدرضا پهلوی و دربار روبهرو شد. بازدید آیزنهاور از ایران همزمان بود با انتخاب اردشیر زاهدی به سفارت ایران در واشنگتن. در واقع از این مقطع به بعد بود که رابطه ایران و آمریکا وارد یک مرحله تعاملی جدید شد و همین رابطه میطلبید رئیسجمهور ساکن کاخ سفید از ایران دیدن کند. از سوی دیگر، شاه ایران که تاج و تخت خود را مدیون روی کار آمدن آیزنهاور در واشنگتن میدانست، تمام تلاش خود را کرد تا با پذیرایی گرم از وی به نوعی جبران مافات کند. شاه ایران با ترتیب دادن یک جشن خیابانی و استقبال گرم از وی تمام تلاش خود را کرد تا نزدیکی خود را به واشنگتن ثابت کند.6
دوایت آیزنهاور، رئیسجمهور آمریکا، و ریچارد نیکسون، معاون وی،
در جریان شرکت در میهمانی سفارت ایران در آمریکا
شماره آرشیو: 4924-1ع
اما رئیسجمهور آمریکا در اقامت ششساعته خود در تهران سه بار سخنرانی کرد و جالب اینجاست که در هر سه بار، صحبتهای او حاوی نکات مشابهی بود که عملا با چهارچوب استراتژی کلان امنیت ملی آمریکا، یعنی همان برنامه نگاه نو، انطباق داشت. او یک بار در فرودگاه مهرآباد، بار دیگر در مجلس شورای ملی و یک بار هم در اعلامیه صادره در پایان دیدارش از ایران، بر نقش و اهمیت استراتژیک ایران در حفظ ثبات منطقه و ضرورت همکاری و همزیستی دو کشور تأکید کرد. علاوه بر این، او به جلوگیری از گسترش و نفوذ شوروی، دستیابی به ذخایر نفت منطقه خلیج فارس و خاورمیانه و به صورت خاص ایران و امنیت رژیم صهیونیستی اشاره کرد و آنها را اهداف عمده آمریکا از بسط روابط با ایران برشمرد. بر این اساس بود که وی بر حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورهای منطقه خاورمیانه و خلیج فارس تأکید کرد و آن را امری حیاتی برای منافع آمریکا برشمرد.7
محمدرضا پهلوی و دوایت آیزنهاور رئیسجمهور آمریکا
شماره آرشیو: 1-34-11ع
اما آنچه وی را از ترومن، رئیسجمهور پیشین آمریکا، متفاوت میکرد اهمیتی بود که وی برای ایران به صورت خاص قائل بود. او ایران را یک بازیگر مهم در زنجیره دفاعی علیه اتحاد جماهیر شوروی قلمداد میکرد و بر نقش ایران صحه میگذاشت؛ بااینحال در سفری که به تهران داشت بهصراحت به مقامهای ایرانی یادآور شد که قدرت نظامی به تنهایی صلح و عدالت را محقق نخواهد کرد و ایران نمیتواند فقط به بنیه و توان نظامی خود تکیه کند.
پیامدهای سفر آیزنهاور به ایران
نکته جالب اینجاست که بهرغم حمایتهای آمریکا از ایران در دوره ریاستجمهوری آیزنهاور، این کشور از دادن برخی خدمات نظامی به ایران خودداری میورزید. درواقع هرچند روابط دو کشور در دوره او بسیار استحکام یافته بود، آمریکا از تحویل برخی تسلیحات نظامی در این مقطع به ایران خودداری میکرد و واشنگتن بود که مشخص میکرد چه تسلیحاتی باید به ایران فروخته شود. این امر ناخشنودی محمدرضا پهلوی را سبب شد که همواره تلاش میکرد با خرید برخی تجهیزات نظامی غربی، آنها را با تبلیغات خود به افکار عمومی در داخل بفروشد و بدین ترتیب برای خود مشروعیتی کسب کند.8
محمدرضا پهلوی و آیزنهاور در داخل اتومبیل هنگام عبور از خیابانهای تهران (سال 1338)
شماره آرشیو: 40-11ع
در مجموع باید گفت که به قدرت رسیدن آیزنهاور در آمریکا رویداد دگرگونکنندهای در روابط ایران و آمریکا بهشمار میآید. او که با کمک به کودتای 28 مرداد 1332ش نام خود را برای همیشه بر تارک تاریخ معاصر ایران ثبت کرد، سبب شد عملا دیکتاتوری محمدرضا برای 25 سال دیگر در ایران ادامه داشته باشد، اما اقدامات آیزنهاور فقط به کودتا محدود و محصور نماند. در این میان سفر ششساعته وی به ایران در سال 1338ش و تأکیدش بر تداوم سیاستهای واشنگتن در ایران و منطقه خاورمیانه اهمیت خاصی پیدا کرد. او در این سفر به سه موضوع بسیار مهم برای واشنگتن اشاره کرد و بر آن تأکید ورزید. در حقیقت در هر سه نطقی که آیزنهاور در ایران انجام داد بر سه مسئله تأکید شد: مسئله اول ثبات و امنیت انرژی در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس بود که در استراتژی دفاعی و امنیتی آمریکا اولویت داشت؛ دومین مسئله حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشورهای حوزه خلیج فارس بود و اما در سومین مسئله بر تأمین امنیت رژیم اشغالگر قدس، که کاملا منطبق بر استراتژی کلان آمریکا و طرح نگاه نو بود، تأکید میشد.
پی نوشت:
1. سیدمرتضی حسینی، مهمانانی از کاخ سفید 2. Chester J. Pach, Jr., Dwight D. Eisenhower: Foreign Affairs, https://millercenter.org/president/eisenhower/foreign-affairs 3. دیپلماسی ایرانی، «آقای آیزنهاور ببین ایرانیها با وصییتت چه کردند»، 23 مهر 1399: http://irdiplomacy.ir/fa/news/1996268
4. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی، تهران، نشر پیکان، 1380، ص 238.
5. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران؛ دولت دستنشانده، تهران، انتشارات قومس، 1382، ص 377.
6. علیرضا ازغندی، روابط خارجی ایران 57-1320، تهران، قومس، 1376، ص 279.
7. همانجا.
8. خاطرات عبدالمجید مجیدی، طرح تاریخ شفاهی هاروارد، تهران، گام نو، 1381، ص 146. https://iichs.ir/vdcirvar.t1ap52bcct.html