این مرد مخوف در شهر سنگسر استان سمنان به دنیا آمد. او تحصیلات دانشگاهی را در دانشگاه تهران و با رشته قضایی آغاز کرد که بیارتباط با ورودش به ساواک نبود
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکدهتاریخ معاصر؛ پرویز ثابتی از مهمترین شخصیتهای امنیتی دوره پهلوی دوم در سال 1316 در شهر سنگسر استان سمنان به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در سالهای 1322 تا 1328 در سنگسر به پایان رساند. پس از آن به تهران آمد و دبیرستان خود را در سالهای 1328 تا 1334 در تهران گذراند. تحصیلات دانشگاهی ثابتی در دانشگاه تهران و با رشته قضایی آغاز شد که بیارتباط با ورود وی به ساواک نبود. پرویز ثابتی در اواسط دهه سوم عمر خویش با معرفی ضرابی، مدیرکل اداره نهم ساواک، به این سازمان راه یافت. او در میان زندانیان سیاسی پیش از انقلاب به مرد مخوف ساواک شهره است و از مدیران ارشد ساواک بهشمار میآمد. ثابتی در سالهای پایانی رژیم پهلوی، ریاست ضد امنیت داخلی این نهاد امنیتی ـ اطلاعاتی را بر عهده داشت.[1]
همهکاره ساواک
پرویز ثابتی به عنوان فردی غیرنظامی در مقام ریاست اداره سوم (مسئول امنیت داخلی) فعالیت میکرد. این امر از اعتماد سیستم و حکومت پهلوی به او حکایت میکرد. اداره اول، مأمور طرح و برنامهگذاری و کنترل عملیات بود و اداره دوم اطلاعات را جمعآوری میکرد. بنابراین ثابتی را میتوان عنصر جدی در ساواک دانست که ارتباط مستقیم با محمدرضا پهلوی برقرار کرده بود. او در مقام رئیس امنیت داخلی، علاوه بر کنترل گروههای مخالف و نظارت بر فعالیتهای آنها، دولت و سازمانهای دولتی، مجلس سنا و مجلس شورای ملی و تمامی کارکنان دولت و مجلسین را زیر نظر داشت و آنگونه که از مجموعه اسناد ساواک برمیآید، درباره همه دولتمردان و کارکنان نیز گزارش تهیه میکرد. رؤسای ساواک نیز به دستور شاه و به وسیله پرویز ثابتی تحت کنترل بودند. نصیری سومین رئیس ساواک شاه ــ که مدت زیادی در این مقام بود ــ معتقد بود به دستور شاه، تلفنهای او را پرویز ثابتی، رئیس امنیت داخلی، شنود میکرد و حتی به یکی از مسئولان ساواک گفته بود که خود او یکی از نوارهای مکالماتش را شنیده است. هر یک از نمایندگان مجلسین و کارکنان دولت، پروندهای در ساواک داشتند و سوابق آنها در آن پرونده نگهداری میشد. استخدامها، تعیین صلاحیت کاندیداها و افراد متقاضی شغل، با نظر ساواک انجام میشد؛ یعنی ساواک میبایست صلاحیت آنها را برای استخدام و احراز مشاغل تأیید میکرد.[2]
ثابتی خود اذعان کرده است که نفوذ ساواک از طریق منابع در مجلس شورای ملی به قدری است که میتوان از چگونگی فعالیتهای پارلمانی به موقع مطلع شد، بااینحال تأکید میکند که منابع ساواک در مجلس توجیه و توجه آنان را به اهمیت وظیفهای که بر عهده گرفتهاند بیش از پیش جلب کنند.[3]
پرویز ثابتی
شماره آرشیو: 3395-11ع
هراس از نام امام خمینی تا پخش اعترافات تلویزیونی
ثابتی در روزگاری که در سمت مدیرکل اداره امنیت داخلی ساواک فعالیت میکرد، از مبارزات جامعه ایرانی به رهبری امام خمینی هراس داشت. هراس او از منطق بزرگتری پیروی میکرد و آن هم این بود که فعالیتهای شجاعانه و هوشیاری امام در مواجهه با رژیم از سال 1342 به بعد بهویژه در سالهای آخر عمر سلطنت و صدور اعلامیههای متعدد علیه شاه و کارگزاران رژیم، ایشان را در رأس مبارزات قرار دهد و همین گونه هم شد؛ در سالهای آخر عمر رژیم، تمام گروههای مخالف با اذعان به نقش قاطع امام خمینی در مبارزات، ایشان را به عنوان رهبر خود به رسمیت شناختند.[4] در این وضعیت پرویز ثابتی به مراکز ساواک دستور داد که هنگام ارجاع پروندههای افرادی که به اتهام فعالیت یا دادن شعار به نفع آیتالله روحالله خمینی بازداشت میشوند، اتهام فعالیت به نفع امام خمینی ذکر نشود و اتهام این قبیل افراد اخلال در نظم و امنیت و... عنوان گردد و مأموران انتظامی در این زمینه توجیه شوند.[5]
ثابتی میکوشید از هر تکنیکی برای مهار مبارزان علیه رژیم پهلوی بهره ببرد. اعترافات تلویزیونی مبارزان یکی از این تکنیکها بود. ثابتی با به کار بستن مهارتهای روانشناختی به مخالفان رژیم حمله میکرد. این تکنیک به این دلیل اتخاذ شده بود که بیشتر حریفانش از تحصیلکردهها بودند و بنابراین شیوههای عمل هر دو طرف خیلی به هم شبیه بودند. ثابتی برای آنکه وظیفهاش را بهتر انجام دهد، بیشتر اوقاتش را در کمیته مشترک بهسر میبرد. وقتی او روشنفکری را به زور تهدید یا تطمیع برمیگرداند، برایش برنامه اعترافات تلویزیونی ترتیب میداد که در آن روشنفکر یادشده از محضر «ملوکانه به خاطر اسائه ادبش طلب بخشش» و نوشتههای قبلی خود را به عنوان آثاری هرزه یا ملهم از اجنبی رد میکرد. گاهی هم ثابتی خود بر پرده تلویزیون ظاهر میشد و طی چند ساعت برنامه با نشان دادن آخرین مخفیگاه سلاحهایی که توسط مأموران کمیته مشترک کشف شده بود، با دلیل و برهان برای بینندگان تلویزیون توضیح میداد که حمله به ساواک کار بیثمری بوده است.[6]
در ستایش مشت آهنین
محمدرضا پهلوی از دهه 1340 میکوشید سرسپردگان به خود را در قدرت وارد و از حضور کسانی که استقلال رأی داشتند در این عرصه خودداری کند؛ بنابراین برای شاه وفاداری به خودش مهمتر از آلوده نبودن مسئولان به فساد بود. پرویز ثابتی یکی از افرادی بود که از امتیاز سرسپردگی نسبت به شاه برخوردار بود. هنگامی که هرمز قریب، در مقام ریاست تشریفات کل دربار شاهنشاهی، از طرز کار و روش کسانی که در اطراف محمدرضا پهلوی قرار داشتند مطلع شد بهتدریج به این نتیجه رسید که برخی از نزدیکان شاه در ضمن رقابت در تملقگویی و چاپلوسی برای نزدیکی به وی، به فساد و مالاندوزی نیز آلودهاند و شاه بیشتر به وفاداری آنها اهمیت میدهد تا به درستی و سلامت نفس آنها؛ ازهمینرو قریب هم ضمن افزودن بر میزان تملقات و چاپلوسیهای خود به سوءاستفاده از موقعیت خود روی آورد.[7]
این ویژگی در سازمان ساواک باعث شد حفظ رژیم محمدرضا پهلوی تحت هر شرایطی هدف اصلی آن باشد. پرویز ثابتی با حمایت از سیستم سرکوب رژیم تأکید میکرد که اگر در روز ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، عَلَم نتوانسته بود شاه را که برای مقابله با مخالفان تزلزل نشان میداد، متقاعد کند که باید شدت عمل نشان داده شود و شورش به هر قیمت سرکوب گردد، معلوم نبود درگیریهای دولت با مخالفان به کجا میانجامید. ثابتی گامی به پیش میگذارد و عنوان میکند که پاکروان (رئیس ساواک در آن زمان) فردی قاطع و مقتدر نبود و روش مسالمتآمیز او همراه با سیاست شاه در تعامل با مخالفان به توصیه مقامات آمریکایی، ممکن بود سبب شود رژیم در همان زمان در معرض سقوط قرار گیرد.[8]
این موارد نشان میدهد که مشت آهنین در ساواک نسبت به مخالفان همواره آماده بهکارگیری بود. سال 1357 و در روزهایی که آتش خشم ملت بیشتر از همیشه شعلهور شده بود، ثابتی در پیامی که توسط هویدا به محمدرضا پهلوی رساند، اعلام کرد اگر برای مدت کوتاهی کنترل اوضاع بهطور کامل به ساواک سپرده شود، همهچیز آرام خواهد شد. ثابتی اصرار میکرد که هنوز شیرازه اوضاع مملکت یکسره از هم نگسیخته و راه بازگشت باز است و میگفت: «ثبات قدم میخواهد و نمایش قدرت».[9] شاید ثابتی از عمق مشروعیت امام و در مقابل فقدان مشروعیت رژیم پهلوی به خوبی آگاه نبود.
پرویز ثابتی، مقام ارشد ساواک، همراه سپهبد جعفرقلی مستوفی صدری، رئیس شهربانی کل کشور
شماره آرشیو: 3402-11ع
گریز از بحران و فعالیت اقتصادی
محمدرضا پهلوی تلاش کرد در ماههای منتهی به انقلاب اسلامی، با ایجاد فضای باز سیاسی مصنوعی تظاهرات و مبارزه جامعه با رژیم خود را مهار کند. با توجه به همین سیاست، تغییراتی در نهادهای امنیتی نیز ایجاد شد و تیمسار ناصر مقدم به جای تیمسار نصیری در مقام ریاست ساواک قرار گرفت. با برگزیده شدن تیمسار مقدم به ریاست ساواک، که به باور پرویز ثابتی نزدیکیهای فکری زیادی به جبهه ملی ایران داشت، بازشدن فضای سیاسی کشور شدت گرفت و ساواک، مهمترین نهاد امنیتی حکومت پهلوی، جایگاه محوری خود را در مواجهه با مخالفان سیاسی از دست داد.
مقدم در مقام آخرین رئیس ساواک، پرویز ثابتی را در 3 آبان 1357 از ساواک کنار گذاشت. ثابتی، رئیس امنیت داخلی ساواک، که بنا به مختصات شغلیاش صاحب چندین پاسپورت به اسامی مختلف بود، در اواخر حکومت ازهاری (نخستوزیر رژیم پهلوی در ۱۵ آبان تا ۱۱ دی ۱۳۵۷) به ژنو گریخت و از آنجا به اتفاق همسرش به اسرائیل رفت. او که به شکنجهگر مخوف ساواک شهرت داشت، در شهر سانفرانسیسکو در خانهای مجلل مسکن گزید و تنها وابسته رژیم سابق (پهلوی) بود که یک ماه پیش از فرار خود، خانه تازه ساختهاش را واقع در شهرک غرب به سفیر یکی از کشورهای غربی فروخت. ثابتی مخوف پس از فراز و نشیب فراوان در ایالت فلوریدای آمریکا روزگار گذراند و فعالیتهایی در زمینه خریدوفروش زمین و ساختمان را آغاز کرد.[10]