به گزارش
روابط عمومی پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
مجید تفرشی، پژوهشگر
تاریخ معاصر در سومین روز از نمایشگاه «کودتای ۲۸ مرداد» در کاخموزه ملت واقع در مجموعه فرهنگی تاریخی سعدآباد، از طریق ارتباط زنده اینترنتی به روایتگری پرداخت و گفت: «با گذشت ۶۹ سال از کودتای ۲۸ مرداد همچنان این واقعه یک تروما و زخم ترمیمنشده است؛ همچنان بخشی از یک نبرد نیابتی تاریخی است و پایانیافته نیست و ادامه دارد. بنابراین شرایط برای نقدپذیری دشوار است».
او افزود: «اشتباه دیگر این است که وقتی صحبت از ملّیون، مذهبیها، چپها و سلطنتطلبهاست، تصور میشود که با یک جریان واحد مواجهیم، در صورتی که اینگونه نیست؛ زیرا هر کدام از اینها زیرمجموعه خود را دارند».
این سندپژوه و پژوهشگر تاریخ اظهار کرد: «از طرفی تاریخنگاری بینالمللی خالی از اشتباه نیست؛ هم به دلیل کمبود منابع و اسناد و هم دور از دسترس بودن منطقه آنها. ضمن اینکه یا خود آن مورخان، مأمورین امنیتی بودهاند و یا ارتباطات نزدیک با امنیتیها داشتهاند. حتی مأمورین آمریکایی به شماری از شخصیتهای داخلی برای جلب همکاریشان پول دادند؛ این را ۳۵ سال پیش نوشتند، ولی حالا بعد از ۶۹ سال هنوز مدارکی ارائه نکردهاند. به همین دلیل، منابع آنها قابل راستیآزمایی نیست و به صورت غیرحرفهای، مخاطب را مجبور به پذیرش کورکورانه میکنند».
سندی برای ارتباطات مستقیم آیتالله کاشانی و شاه وجود ندارد
تفرشی ادامه داد: «مثلا در گزارش سی.آی.ای آمده است که قرار بوده
آیتالله بروجردی در دولت پست بگیرد که بسیار غیرقابل استناد و بر اساس حرف خبرچینها بوده است و همچنین ادعای آنها پیرامون ائتلاف
آیتالله کاشانی و انگلیسیها. مشخصا طرفداران آیتالله بروجردی تمایلی برای ورود به سیاست نداشتند».
او ادامه داد: «مذهبیون طرفداران آیتالله کاشانی تا 30 تیر ۱۳۳۱ عمدتا با مصدق همکاری داشتند. بعد از ۳۰ تیر
مصدق خود را قهرمان و بینیاز به آقای کاشانی میپنداشت؛ بنابراین حمایت جبهه ملی از او ضعیف شد. از طرف دیگر، آیتالله کاشانی یقینا سوابق ضداستعماری بیشتری نسبت به مصدق داشت و رویکردش این بود که من
مصدق را به قدرت برگرداندم و نمیشود از سیاست کنارهگیری کامل کنم. آیتالله کاشانی به این نتیجه میرسد که مصدق دیگر راهگشا نیست و میتواند خطرساز باشد. نزدیکان آقای کاشانی مثل مصطفی کاشانی در کودتا بیتأثیر نبودند، ولی برای ارتباطات مستقیم کاشانی و شاه، سندی وجود ندارد».
تفرشی تأکید کرد: «سرنگونی مصدق دلایل مختلف داشت؛ در شش ماه آخر دولت مصدق عملا دو طرف به نتیجه رسیدند که بازگشتی وجود ندارد و مجلس راه را برای کودتا باز کرد. همه گروههای سیاسی مقصر بودند».
او یادآور شد: «جایگاه مصدق در نفت ایران جایگاه قابل ملاحظه است. شخص ایشان دستاورد کمی نداشت. تاریخ صنعت نفت فراتر از بررسی تاریخی و نبرد سیاسی است که باید از آن گذر کرد تا بتوان راه را برای نقادی منصفانه و بررسی درست باز کرد».
چرچیل دشمنی زیادی با ایران و ایرانی داشت
این سندپژوه و پژوهشگر
تاریخ معاصر تصریح کرد: «در روایتی که سازمان سیا و روایتی که انگلیسیها بعد از کودتا منتشر کردند، نگاه استعماری نسبت به نفت ایران مشهود است، اما من وقتی با محققان انگلیسی صحبت میکنم، به نظر میرسد یک بیاعتنایی آگاهانه نسبت به پاسخگویی به این مقوله دارند. یکی از مسائلی که تمام احزاب ایران در آن همعقیده هستند، سوءاستفاده بریتانیا از منافع ملی ماست».
این پژوهشگر
تاریخ معاصر اظهار کرد: «انگلیسیها و آمریکاییها اتفاق نظرهای زیادی علیه ایران داشتند. با روی کار آمدن چرچیل و آیزنهاور توافقات بیشتر هم شد. چرچیل دشمنی زیادی با ایران و ایرانی داشت».
کودتای ۲۸ مرداد برای مصدق اعتبار ایجاد کرد
تفرشی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «بعد از ۲۸ مرداد،
حزب توده متوجه اشتباه خود شد و شروع به بازنگری در این مسئله کرد و بهتدریج باعث شده در حال حاضر تاریخنگاری چپ و حزب ملی به هم نزدیک شود».
او خاطرنشان کرد: «در مراسم مختلف کمتر شاهد این هستیم که حکومت پهلوی با افتخار از ۲۸ مرداد صحبت کند؛ چون برای مصدق ناخواسته افتخار و اعتبار ایجاد کرده بود، ولی از حدود بیست سال پیش، که سلطنتطلبها با حضور رسانههای فارسیزبان خارج از کشور دارای تریبون شدند، از اقدامات پهلوی در این کودتا طرفداری میکنند».