پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ وقتی مینو صمیمی، که سالها وفادارانه به حکومت خدمت کرده بود، درصدد برآمد از ریاست سازمان حمایت از کودکان که تحت کنترل
فرح پهلوی بود، استعفا دهد با مشکلسازیها و آزارهای پایانناپذیر ساواک مواجه شد. در خاطرات مینو صمیمی که آشکارا به نقش ساواک در ایجاد نارضایتی عمومی در آن روزگار اشاره دارد، چنین میخوانیم:
در منزل نامهای هم برای ملکه نوشتم و در آن به زعم خود با افشای موارد
گوناگون خلافکاری در سازمان، علل استعفا از کارم را به اطلاع وی رساندم. ولی البته بعدها پی بردم این نامه نه هرگز به دست ملکه رسید و نه حتی موقعی که در دفتر مخصوص ملکه مشغول کار شدم، توانستم نامه خودم را در بایگانی دفترش بیابم ... حدسم این بود که اعضای دفتر ملکه نامه مرا بلافاصله سر به نیست کردهاند. درعوض یک روز صبح مأموری از ساواک به منزلم آمد و گفت قصد دارد درباره علت استعفایم از سازمان حمایت از کودکان تحقیقاتی انجام دهد. ولی ضمن گفتوگو با او دریافتم که ساواک چون مرا به چشم یک فرد یاغی مینگرد، هدف دیگری جز ادب کردنم تعقیب نمیکند. مأمور ساواک با لحنی تهدیدآمیز میگفت: رفتارم موقع ترک محل خدمت در سازمان تحت سرپرستی شهبانو، نشانهای بود مبنی بر عدم وفاداری به شهبانو و در نتیجه عدم وفاداریم به رژیم شاهنشاهی، در پاسخ او هرچه کوشیدم موقعیت خودم و اوضاع حاکم بر سازمان را برایش تشریح کنم، اصلا موفقیتی به دست نیاوردم و لذا در پایان چون هیچ گریز راهی به نظرم نمیرسید ناچار به مأمور ساواک قول دادم منبعد هر شغلی به من پیشنهاد شود چشم بسته آن را بپذیریم و ابدا هم در معقولات دخالت نکنم. آنچه به گردن گرفتم به این دلیل چارهناپذیر بود که میدانستم ساواک از قدرت کافی برای جلوگیری از کار کردنم در هرجایی ــ ولو بخش خصوصی ــ برخوردار است و حتی میتواند به راحتی مرا از ادامه تحصیل در دانشگاه بازداشته در نهایت به یک «عنصر نامطلوب» تبدیل کند. ابتدا سادهلوحانه تصور میکردم ساواک خیلی خوشحال است از اینکه میبیند یک نفر به خاطر دفاع از «آرمانهای شهبانو» به مبارزه با یک گروه فاسد برخاسته است، ولی خیلی زود فهمیدم حقیقت چیز دیگری است و تشکیلات ساواک به جای آنکه رأسا درصدد مقابله با جریانهای فسادانگیز برآید، تا از این طریق همنارضایتی روزافزون مردم را کاهش دهد و هم موجب استمرار حاکمیت شاه و رژیم سلطنت شود، برعکس هیچ وظیفهای برای خود جز مداخلات مکارانه برای سرپوش نهادن بر واقعیتهای تلخ نمیشناسد ... با توجه به همین شیوه فقط میشد حدس زد که ساواک دارد گور شاه را میکند.
[1]