پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در مجموعه اسناد ساواک در مرداد 1352 گزارشی درباره نقش هویدا و حزب ایران نوین در تعیین دبیرکل برای حزب اقلیت و شایعات رایج دراینباره وجود دارد. بخش پایانی گزارش (نظریه شنبه) به واقع آینه تمامنمای هر دو حزب دستساز شاه در عصر دموکراسی شاهانه است:
«در محافل سیاسی شهرت یافته است که قبلا قرار بود مهدی سمیعی، مدیرکل سابق بانک مرکزی، به سمت مدیرکل حزب مردم انتخاب شود، ولی نخستوزیر و دکتر کلالی با این جریان نظر موافقت نداشتهاند و انتخاب عامری به سمت دبیرکل حزب مردم، که از دوستان مهدی سمیعی است و معاون او در بانک مرکزی بوده، انتخابی در جهت جلب رضایت طرفین بوده است و دوستان مهدی سمیعی هم در آینده فعالیت خود را در حزب مردم متمرکز خواهند نمود.
نظریه شنبه. باید دانست فعالیت افراد در حزب ایران نوین و حزب مردم از کار دولتیها تجاوز نمیکند. کسبه، اصناف، بازاریها، استادان دانشگاه، عموما خود را جدا از احزاب مذکور نشان میدهند و پیوندی با هیچیک از آنان ندارند».
انتصاب ناصر عامری آن هم با ترتیبی که گفته شد، در حقیقت آخرین میخی بود که بر تابوت دموکراسی دروغین شاهانه کوبیده شد؛ این حقیقتی بود که از چشم علاقهمندان و دلسوزان رژیم پهلوی نیز دور نماند و آنان بهدرستی آینده «تکحزبی» کشور را پیشبینی میکردند:
«محمدعلی آموزگار، عضو فراکسیون پارلمانی حزب مردم، در تاریخ 14/ 5/ 1352 طی مذاکرات دوستانهای اظهار داشت: آمدن عامری به حزب مردم، این حزب را به صورت شعبهای از حزب ایران نوین درآورده و این نمودار آن است که به این حزب توجهی ندارند و این حزب هم قادر نخواهد بود ادعای خدمتگزاری بکند و به این وضع حزب مردم رو به زوال است و در جهت اجرای نظریات بلند شاهنشاه که فرمودهاند باید حزب اقلیت قوی وجود داشته باشد از این حزب نمیتوان امید یا انتظاری داشت و حزب مردم با این کادر رهبری بیش از یک سال دوام نخواهد داشت و امکان دارد یک اقلیت جدی دیگری از افراد فداکار و علاقهمند بهوجود آید. پیروی عامری از گردانندگان حزب اکثریت این معنا و مفهوم را پیدا کرده است که گردانندگان حزب ایران نوین برخلاف میل و فرمایشات پادشاه آزادمنش مملکت، کشور را به سوی یکحزبی سوق میدهند و در واقع ادامه این وضع به دموکراسی مملکت لطمه میزند؛ آدمهای صمیمی را دلسرد میکند و عیبها درون پرده باقی میماند و افراد مملکت به مرور بیاعتنا و بیتفاوت و مآلا بیایمان خواهند شد. با چنین وضعی هر آدم عاقلی میتواند پیشبینی کند که حزب مردم دیگر نقشی ندارد و لکن با توجه به عنایات شاهنشاه نسبت به اجرای اصول تحزب بالاخره پس از چند ماه یا حزب مردم از ریشه اصلاح و یا حزب دیگری جای حزب مردم را خواهد گرفت».
[1]