او در اختلافات خود با هویدا به طور کلی از فعالیتهای سیاسی کنار گذاشته شد. ظاهرا هویدا با اتهام دزدی توانست او را برای همیشه از صحنه سیاست خارج سازد؛ موضوعی که باعث شد تا وی دچار بیماری غمباد شود و قدرت تارهای صوتی و در نتیجه قدرت تکلم خود را برای همیشه از دست بدهد
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ عطالله خسروانی از رجال سیاسی ایران در فروردین سال 1289 در محلات به دنیا آمد. پدرش محمدهاشم محلاتی از مردان ثروتمند و بانفوذ محلات بود. البته عطالله اصالت خود را به خراسان منسوب میدانست و در جایی گفته است که اقوام او بعد از برخی اتفاقات از خراسان راهی محلات شدند. با این حال عطالله دوران کودکی و ابتدایی تحصیلات خود را در مدارس محلات گذراند، اما دیپلم خود را از کالج البرز تهران دریافت کرد. خسروانی بعد از پایان تحصیلات متوسطه وارد دانشکده حقوق شد.
تحصیل در دانشکده حقوق و سفر به فرانسه
خسروانی مدتی در دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت، اما تحصیل در این دانشکده باب میل او نبود؛ ازاینرو بعد از مدتی تغییر رشته داد و وارد رشته فلسفه در دانشسرای عالی شد. با این حال رشته فلسفه نیز نتوانست او را راضی و متقاعد کند. همین موضوع باعث شد خسروانی عازم فرانسه شود و در آنجا فصل جدیدی از زندگی و تحصیلات را آغاز کند. دوران تحصیل و زندگی در فرانسه نیز چندان طول نکشید. هرچند این بار خسروانی موفق به دریافت مدرک خود در زمینه علوم اجتماعی شد.
بازگشت از فرانسه و اشتغال در وزارت کار
خسروانی بعد از دریافت مدرک از فرانسه به ایران بازگشت. آغاز فعالیتهای خسروانی بعد از بازگشت به ایران با نشریه «افکار ایران» بود که امتیاز آن به برادرش خسرو تعلق داشت. خسرو به لحاظ وابستگی به انگلیس معروف بود و یک انگلوفیل محسوب میشد. عطالله در نشریه افکار ایران مدت زمان کوتاهی فعالیت کرد، اما بعد از مدتی فعالیت به سمت وزارت کار و اشتغال در آن رفت. ظاهرا در این دوره احمد قوام، که از دوستان و خویشاندان عطالله بود، به او پیشنهاد داد تا با عنوان وابسته وزارت کار و تبلیغات راهی فرانسه شود. این پیشنهاد با استقبال عطالله مواجه شد. او در خاطرات خود دراینباره آورده است:
قوام السلطنه به من پیشنهاد کرد بهتر این است که تو فعلا یک کمی به خارج بروی. وزارت کار ــ که من خودم از طرفداران جدی تأسیسش بودم و در روزنامه «افکار ایران» که مربوط به من بود این تز را زیاد تقویت میکردیم که ایجاد وزارت کار برای روابط بین کارگر و کارفرما ضروری است ــ [تازه] تشکیل شده بود و آقای مظفر فیروز وزیر کار و تبلیغات شد. آقای مظفر فیروز هنوز وزارتخانه را تشکیل نداده بود که من به نام نماینده وزارت کار و تبلیغات به پاریس آمدم تا هم در کنفرانسی شرکت کنم و هم نمایندگی آنها را داشته باشم... . اگر اشتباه نکنم 28 یا اوایل 29 به تهران برگشتم.[1]
خسروانی حدود چهار سال در فرانسه ماند و در آنجا با یک زن فرانسوی نیز ازدواج کرد و صاحب فرزند شد. او بعد از چهار سال مجددا به ایران بازگشت و تا سال 1340 صاحب مشاغل دولتی متعددی شد. از جمله این مشاغل و سمتها میتوان به معاون مدیر عامل سازمان بیمههای اجتماعی، مدیر کل وزارت کار، معاونت ثابت اداری وزارت کار در کابینه اقبال معاونت پارلمانی وزارت کار و مدیر عامل اجتماعی کارگران اشاره کرد.
عطاءالله خسروانی
شماره آرشیو: 3440-۵ع
رقابت با منصور، هویدا و سودای نخستوزیری
شاید یکی از مهمترین دلایلی که باعث شناخته شدن عطالله خسروانی شد رقابت جنجالی او با حسنعلی منصور، هویدا و سودای نخستوزیری در دهه 1340 باشد. البته برخی معتقدند خسروانی نه تنها با منصور اختلافی نداشت بلکه یکی از حامیان اصلی او نیز بود. دراینباره در برخی از منابع آمده است:
بههرحال بهزودی تعدادی از مسئولین اداری در دوائر مختلف از حزب جدید طرفداری کردند، حمایت دو تن از منصور بسیار تعیینکننده بود: عطاءاللّه خسروانی، وزیر کار، و مهندس روحانی، رئیس وقت سازمان آب تهران و وزیر بعدی کشاورزی. خسروانی، که وزیر کار دولت علم بود، به نفع حزب جدید دست به تبلیغات زد. با ورود وی به این تشکیلات فعالیت به نفع حزب ایران نوین در وزارت کار آغاز گردید. در شهرستانها و مراکز استانها هم از طرف ادارات کار تبلیغاتی در این مورد انجام شد.[2]
اسدالله علم، نخستوزیر، به اتفاق جمعی از اعضای کابینه خود در یک جلسه کاری.
در تصویر عطاءالله خسروانی مشاهده میشود
شماره آرشیو: ۱-2546-۴ع
با این حال در مورد رقابت و اختلاف خسروانی با منصور نیز آمده است: هنوز حسنعلی منصور در قید حیات بود که زمزمههای اختلاف در حزب ایران نوین روبه گسترش نهاد و شایعه احتمالی تغییر دولت منصور، صفبندیهایی را موجب شد. در این صفبندیها، دو دسته به طور مشخصتر و منسجمتر به فعالیت مشغول بودند: دسته اول، تحت رهبری عطاءالله خسروانی ــ که ضمن شهرت داشتن به وابستگی به بریتانیا، به همراه منصور در کابینه اقبال، به عنوان معاون وزیر کار در امور پارلمانی حضور داشت و در دولتهای امینی، علم و منصور، وزیر کار بود ــ قرار داشت.[3]
کابینه حسنعلی منصور پس از معرفی به شاه، در محوطه کاخ نخستوزیری.
در تصویر عطاءالله خسروانی مشاهده میشود
شماره آرشیو: 3437-۱۱ع
بعد از ترور حسنعلی منصور، خسروانی با وجود اینکه از بنیانگذاران حزب ایران نوین نبود، برحسب خواسته شاه بلافاصله در دیماه 1343، به آن پیوست و در رأس کمیته اجرایی آن مشغول به کار گردید. در اردیبهشت سال 1343 (می 1964)، زمانی که امیرعباس هویدا از جانشینی دبیرکل استعفا داد، خسروانی جایگزین وی شد. او در می 1967 به عنوان دبیرکل، مجددا انتخاب گردید.[4]
انتصاب خسروانی به عنوان دبیرکل سرآغاز فصل جدیدی از اختلافات او با رقیب سیاسی دیگر، یعنی هویدا، بود. ظاهرا خسروانی در رقابت با هویدا برای احراز مقام نخستوزیری دست به تلاشهای گستردهای زد. او در این مسیر، حتی تلاش کرد تا به مقامات آمریکایی نیز نزدیک شود. خسروانی «از طریق برادرش، که سفیر کبیر ایران در ایالات متحده بود، تکاپوهای بسیار ماهرانهای را آغاز کرده و در پشت پرده با مقامات آمریکایی وارد مذاکره شده بود. او به هواداران خود وعده میداد اگر به نخستوزیری برسد. در مسائل مربوط به نفت، جلوگیری از تمایل ایران به شرق و ترویج دیپلماسی آمریکا در ایران تلاش خواهد داد. قرار بود او در اجلاس وزرای کار در اروپا شرکت کند. پیشبینی میشد قبل از اینکه حزب ایران نوین متلاشی گردد، خسروانی در این جلسه با مقامات آمریکایی وارد گفتوگو خواهد شد».[5]
امیرعباس هویدا و عطاءالله خسروانی در حزب ایران نوین
شماره آرشیو: 217-۱۵۱خ
شخصیت سیاسی و مسئله بهائی بودن خسروانی
در مورد شخصیت سیاسی خسروانی گفته شده است که او دارای گرایشات سیاسی غربمحور بود؛ موضوعی که باعث شده بود تا خسروانی حامی انگلیس و آمریکا باشد. در برخی ازمنابع درباره شخصیت سیاسی خسروانی آمده است: «عطاءاللّه خسروانی، کارمند دولت از سال 1941، ظاهرا از خود دارای طرز تفکر مستقلی نیست که خود را به سرنوشت حسن ارسنجانی پیوند زده است. هرچند در بیشتر جنبهها فرد ضعیفی است، اما با دقت زیاد ارسنجانی را در کلیه فعالیتهای سیاسی اخیر دنبال کرد».[6]
گذشته از شخصیت سیاسی خسروانی، گفته شده است که خسروانی بهائی بود. هرچند خود او هیچگاه به این موضوع اشاره نکرده است، اما منابع متعددی بر بهائی بودن او اشراف دارند؛ چنانکه در سال 1342 سیدحسن آیت در سازمان نگهبانان آزادی حزب زحمتکشان گفته بود که «در حال حاضر بهائیان و یهودیان و تودهایها با هم همکاری دارند. شاهد مثال را نیز باهری و خسروانی دانسته بود که "بهائی بودنشان محرز است". وی یادآوری کرده بود که در دربار نیز عدهای بهائی به کار مشغولاند و در امور مالی و تجاری نیز یهودیان کاملا نفوذ دارند و تجارت کشور را قبضه کردهاند: نامبرده در پایان اضافه کرد در این موقعیت از حزب ما چه کاری ساخته است».[7]
یا در منبعی دیگر و به نقل از اسناد ساواک آمده است: «به عنوان مسئولیت امنیت کشور، علیرغم آنکه در درون سازمان خود، بهائیان متعصبی چون پرویز ثابتی را ــ که هنوز به مقام مدیر کلی نرسیده بود ــ داشت هشدار میداد که در محافل مذهبی شیعه، بهائی بودن وزیر جنگ [اسدالله صنیعی]، وزیر بهداری [منوچهر شاهقلی]، وزیر کار [عطاءالله خسروانی]، وزیر آبادانی و مسکن [هوشنگ نهاوندی] و معاون وزارت آموزش و پرورش (خانم پارسای)، بهترین و مؤثرترین وسیله تبلیغات برای پیشرفت منظور محرکین شده است».[8]
سرانجام عطالله خسروانی
خسروانی در اختلافات خود با هویدا به طور کلی از فعالیتهای سیاسی کنار گذاشته شد. ظاهرا هویدا با اتهام دزدی توانست او را برای همیشه از صحنه سیاست خارج سازد؛ موضوعی که باعث شد تا خسروانی دچار بیماری غمباد شود و قدرت تارهای صوتی و در نتیجه قدرت تکلم خود را برای همیشه از دست بدهد. البته در اسناد ساواک نیز به موضوع دزدی و اختلاس او اشاره شده است. در یکی از این اسناد آمده است: خسروانی، وزیر کشور، متجاوز از چهارصدمیلیون تومان در وزارت کار و بیمههای اجتماعی سوءاستفاده کرده و بالاخره به موقع خود تعقیب قانونی خواهد شد.[9] با این حال خسروانی تا سال 1384 به زندگی خود ادامه داد. او بعد از پیروزی انقلاب به فرانسه رفت و در همانجا نیز درگذشت.
عطاءالله خسروانی
شماره آرشیو: 3441-۵ع
پینوشتها:
[1] . رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک، عطاءالله خسروانی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1396؛ ر.ک: طرح خاطرات شفاهی ایران، مرکز مطالعات خاورمیانه دانشگاه هاروارد، خاطرات عطاءاله خسروانی، مکتوب نوار 1، ص 1.
[2] . حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، ص 301.