اواولین فرزند یازده‌گانه پدر و مادر خود بود. مادرش او را با نهایت سختی زایید و سه روز در زایمانش درد کشید. این ماجرا در روح مادر اثر گذاشت و تا پایان عمر این فرزند را بد می‌داشت. این رفتار مادر در سیرت و اخلاق فرزند بزرگ‌سر بی‌اثر نبود
سیاستمداری که به تحت‌الحمایگی ایران می‌اندیشید

پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ جرج ناتانیل کرزن در سال 1859م در انگلستان متولد شد. درباره دوران کودکی او در مقدمه کتابش «ایران و قضیه ایران» آمده است: کرزن، اولین فرزند یازده‌گانه پدر و مادر خود بود. مادرش او را با نهایت سختی زایید و سه روز در زایمانش درد کشید. این ماجرا در روح مادر اثر گذاشت و تا پایان عمر این فرزند را بد می‌داشت. این رفتار مادر در سیرت و اخلاق فرزند بزرگ‌سر بی‌اثر نبود.[1] اما این تمام ماجرای دوران کودکی او نبود. کرزن علاوه بر مواجهه با بی‌مهری مادر، دوران سختی را با دایه و معلم مدرسه‌اش نیز پشت سر گذاشت؛ دورانی که در تکوین شخصیت و نگرش سیاسی او بی‌تأثیر نبود.
 
دوران کودکی و تحصیلی لرد کرزن
زندگی کودکی ناتانیل بر تکوین شخصیت او نقش بسیار چشم‌گیری داشت. به روایت دانشنامه بریتانیکا، او دایه‌ای داشت به غایت سختگیر. خود کرزن از او به عنوان «دشمن بی‌ترحم و سخت‌گیر» نام می‌برد. نخستین مدیر دبستان او، که اعتقادی راسخ به تنبیه بدنی کودکان برای تربیت اطفال داشت، دومین عامل تعیین‌کننده در تکوین شخصیت کرزن بود. کرزن در ایتون با معلمین خود درگیر می‌شد. او شاگردی خودسر، خودخواه و متکبر بود.[2] اما با همه این ناکامی‌ها و سختی‌هایی که بر کرزن روا شد، او شاگردی درسخوان و باهوش بود. کرزن دوران ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و بعد از ورود به کالج ایتن و اتمام دوره آن توانست به آکسفورد راه پیدا کند. او در آکسفورد موفق به دریافت جوایز متعددی شد و توانست توجه رهبران محافظه‌کار را نیز به خود جلب کند. کرزن در همین دوران (سال 1884م به بعد) با عنوان خبرنگار روزنامه «تایمز» به ایران آمد.
 
ورود به ایران و فعالیت‌های خبرنگاری
ماحصل اولین دوره حضور کرزن در ایران، نگارش کتاب «ایران و قضیه ایران» بود. البته او این کتاب را بعد از بازگشت از ایران نوشت. کرزن بعد از بازگشت به کشورش در سال 1886م به مجلس انگلستان راه یافت. او در مقام نماینده مجلس بر اهمیت استراتژیک ایران برای انگلستان آگاه شد. دوره نمایندگی کرزن در انگلستان مصادف بود با ماجرای اولتیماتوم روسیه. کرزن در همین زمینه در مجلس اعیان سخنرانی کرد و خطاب به وزیر مستعمرات انگلیس گفت: «اقدامات روسیه در ایران ناقض استقلال این کشور است و دولت بریتانیا نباید به این امر رضایت دهد. کرزن تهدید ایران را مقدمه مخاطره بزرگی برای هندوستان می‌دید؛ زیرا اولتیماتوم روسیه و تحرکات بعدی آن درآمدی بر تقسیم ایران محسوب می‌شد. وزیر مستعمرات این دیدگاه را پذیرفت».[3] البته وزیر مستعمرات برخلاف کرزن مقصر اصلی این ماجرا را (مداخلات گسترده روسیه در امور ایران) مجلس شورای ملی ایران می‌دانست؛ زیرا به اعتقاد او مجلس توانایی اداره امور را نداشت و ازاین‌رو قادر به حل مشکلات نبود.
 
جورج ناتانیل کرزن
جورج ناتانیل کرزن
 
ورود کرزن به وزارت امور خارجه انگلیس و اهداف او برای ایران
کرزن یک سال بعد از نمایندگی مجلس تصمیم گرفت سفر به دور دنیا را آغاز کند. بااین‌حال فعالیت‌های سیاسی او رسما از سال 1891م کلید خورد. اولین پست سیاسی او مقام معاونت وزارت امور هندوستان بود که هفت سال طول کشید. بعد از آن کرزن برای مدتی کار سیاست را کنار گذاشت و با ریاست بر دانشگاه آکسفورد به تحقیق و پژوهش روی آورد، اما هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی اول فعالیت‌های سیاسی خود را مجددا آغاز کرد و بعد از پایان جنگ به وزارت امور خارجه راه یافت. او در این سمت به اقدامات فراوانی دست زد که بسیاری از آنها به ایران مربوط بود.
 
اقدامات کرزن در قالب کمیته‌ای با عنوان کمیته ایران انجام می‌شد. «کرزن مردی بود به معنای واقعی کلمه امپریالیست. او سیاستمداری چیره‌دست و کارشناس مسائل ایران به‌شمار می‌رفت و با ریاست بر کمیته ایران، طراحی و معماری سیاست بریتانیا را در ایران بر عهده داشت. کمیته ایران که درست در سومین سال جنگ اول جهانی تأسیس شد، کمیته بین وزارتی بود که لرد کرزن بر آن ریاست می‌نمود. این کمیته در ژوئیه سال 1917 در زمان وزارت خارجه لرد جیمز بالفور تشکیل شد.»[4]
 
قرارداد استعماری 1919 و نقش پررنگ کرزن در آن
آغاز فعالیت‌های رسمی کرزن در ایران با عقد قرارداد استعماری و تدابیر لازم جهت تحت‌الحمایه قرار دادن
ایران همراه بود. او، که با مسائل ایران و خاورمیانه آشنایی کامل داشت، ایجاد نظام مستشاری را پیشنهاد کرد. او «برای فراهم‌سازی زمینه‌های استقرار نظام مستشاری در ایران، وزارت خارجه بریتانیا سرپرسی کاکس، نظامی و سیاستمدار باتجربه انگلیسی، را به عنوان وزیرمختار روانه تهران کرد». وزیرمختار جدید، رفتاری جدید و مأموریتی جدید داشت. دولت‌آبادی دراین‌باره نوشته است: «وزیرمختار جدید از پشت میز کارش در سفارت انگلیس به تمام کارهای کشور مداخله می‌کرد و صریح و بی‌پروا به رجال ایرانی می‌گفت: حرف زیادی را باید موقوف کنید و هر آنچه را که می‌گویم بی‌کم و کاست به‌کار ببندید...».[5]
 
طرف ایرانی در قرارداد 1919 وثوق‌الدوله بود که بدون اطلاع از مردم و بسیاری از مقامات کشوری به عقد قرارداد پرداخت. البته این قرارداد در نهایت با اعتراضات گسترده مردم و روحانیون از جمله آیت‌الله مدرس لغو شد، اما در صورت انعقاد می‌توانست یکی از بدترین قراردادهای استعماری ایران باشد؛ قراردادی که بر اساس طرح و اهداف کرزن، ایران را به کشوری تحت‌الحمایه تبدیل می‌کرد. در واقع این قرارداد با نقش محوری لرد کرزن مطرح شد. اساسا «نقشه قرارداد1919  که ایران را زیر مهمیز قدرت بریتانیا قرار می‌داد، بخشی از برنامه کلی و سیاسی لرد کرزن بود که چهارچوب آن را از همان روزهای تحصیل در دبیرستان ایتن در ذهن خود آفریده بود. او می‌خواست از مرزهای شمالی هند تا کرانه‌های مدیترانه، سلسله‌ای از کشورهای حائل  (Buffer State)بیافریند که از نفوذ خطر اروپایی به کرانه‌های هندوستان جلوگیری کنند».[6]
 
البته میان کرزن و گروه دیگری از سیاستمداران بر سر عقد این قرارداد اختلاف بود. کرزن عمیقا به سیاست تحت‌الحمایه کردن ایران باور داشت، اما جناح دیگر با استقرار یک دولت مقتدر مرکزی با بودجه ایرانیان اما در راستای منافع انگلستان موافق بودند و در نهایت همین گروه دوم قاطعانه از کودتای 3 اسفند 1299 حمایت کردند.[7] درحالی‎‌که کرزن یکی از مدافعان سرسخت مخالفت حکومت مرکزی با قدرت‌های پراکنده نیز بود؛ به همین دلیل از شیخ خزعل حمایت کرد و با او قراردادهایی به امضا رساند.
 
جورج ناتانیل کرزن
شماره آرشیو: 1-4082-193ک
 
کرزن و سیاست او درباره خزعل
کرزن طراح و عامل اصلی اجرای سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن بود. به گفته سر پرسی او «دو نشان، از عالی‌ترین نشان‌های سلطنتی انگلستان، را به خزعل اعطا کرد».[8] این سیاست، که در جهت حفظ منافع نفتی انگلستان در جنوب ایران اعمال شد، برای آن بود که انگلیس از قدرت خزعل و سایر عشایر علیه حکومت مرکزی استفاده کند. کرزن به خوبی آگاه بود که علاوه بر حکومت مرکزی، روسیه نیز می‌تواند با کارشکنی و نفوذ بر حکومت مرکزی مانع از دستیابی انگلیس به نفت شود؛ ازاین‌رو انگلیس وارد رابطه با خزعل شد و چندین قرارداد سیاسی و اقتصادی با او وضع کرد. خزعل بدون توجه به حکومت مرکزی، خود وارد مذاکره با انگلیس می‌شد و قراردادهای مختلف امضا می‌کرد.
 
البته این سیاست (تفرقه بینداز و حکومت کن) بعدها تغییر کرد و جای خود را به سیاست ایجاد حکومت مرکزی قدرتمند و حذف حکام محلی از جمله شیخ خزعل داد. لرد کرزن اندکی پیش از مرگ به این نتیجه رسید که سیاست‌های او در ایران کهنه و پوسیده شده است و باید تغییری در رفتار سیاسی خود نسبت به این کشور ایجاد کند. از بین رفتن یکی از تحت الحمایه‌های قدیمی و بی‌تفاوتی انگلیسی‌ها دلیلی بر این مدعاست که این قدرت برای حفظ منافع خود در ایران، سیاست‌های خود را تغییر داده و دیگر به فرماندهان مزدور محلی در ایران نیازی ندارد.[9] البته سیاست حمایت از حکومت مرکزی سیاستی بود که توسط مخالفان کرزن دنبال می‌شد و در نهایت نیز با حمایت از رضاخان تحقق یافت.  
 
 درگذشت کرزن و سرانجام او
کرزن تا 66 سالگی در وزارت امور خارجه اشتغال داشت. او در مارس 1925م درحالی‌که همچنان در خدمت منافع انگلیس بود بر اثر بیماری درگذشت.
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران، ج 1، ترجمه غلامعلی وحید مازندرانی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چ چهارم، 1373، ص 3.
[2] . حسین آبادیان، ایران از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی، 1385، ص 487.
[3] . حسین آبادیان، بحران مشروطیت در ایران، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌‌‌‌های سیاسی، 1383، صص 369- 370.
[4] . تاریخ سیاسی ایران، ج 2، ص 427.
[5] . جمعی از نویسندگان، دومین همایش ایران و استعمار انگلیس، ج 1، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1389، ص 449.
[6] . همان‌جا.
[7] . حسین آبادیان، دو دهه واپسین حکومت پهلوی، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌‌‌‌های سیاسی، 1383، ص 304.
[8] . محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه سیدرضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1389، ص 333.
[9] . همان‌جا.
https://iichs.ir/vdcjhve8.uqeitzsffu.html
iichs.ir/vdcjhve8.uqeitzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما