نگاهی به زندگی سیاسی سایروس ونس؛

دموکرات آرمان‌خواهی که به دولتش پشت کرد

اگرچه کارتر و ونس ایده‌ها و اصول حزب دموکرات، دولت رفاه، دیپلماسی و حقوق بشر، را در سیاست داخلی و خارجی‌شان به کاربستند، اما به‌تدریج از سال ۱۹۷۹م، ونس از عملکرد دولت کارتر ناامید شد و سرانجام بعد از عملیات «پنجه عقاب» (طبس) استعفا داد
دموکرات آرمان‌خواهی که به دولتش پشت کرد
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ سایروس رابرت ونس، حقوقدان (وکیل) و دیپلمات آمریکایی، در 27 مارس 1917م در کلارکبرگ ویرجینیای غربی متولد شد. ونس در سنین جوانی برای تحصیل به دانشگاه ییل، که از قدیمی‌ترین و معتبرترین دانشگاه‌های آمریکا و جهان به‌شمار می‌آید، وارد و در رشته حقوق ــ با تخصص وکالت ــ فارغ‌التحصیل شد. از سال 1942 تا 1946م به عنوان ستوان در نیروی دریایی خدمت کرد. در دوره ریاست‌جمهوری جان اف کندی و لیندون جانسون، یعنی از سال 1962 تا 1964م، وزیر جنگ و باز در دوره جانسون از سال 1964 تا 1967م، معاون وزیر دفاع بود. وی، که از منظر جناح‌بندی حزبی از اعضای حزب دموکرات به‌شمار می‌آمد، در دوره ریاست‌جمهوری جیمی کارتر (سال‌های 1977 تا 1980م) سکاندار وزارت امور خارجه این کشور شد.[1]
 
یک صعود آرام
سایرس ونس، که بعدها در عرصه سیاست خارجی آمریکا به‌ویژه در ارتباط با تحولات انقلاب اسلامی ایران معروف شد، از جمله سیاستمدارانی است که نخستین گام‌ها را در دانشگاه ییل و از رشته حقوق آغاز برداشت. او در سال ۱۹۳۹م مدرک کارشناسی خود را دریافت کرد و سپس به تحصیل در دانشکده حقوق ییل ادامه داد و در سال ۱۹۴۲م مدرک دکترای حقوق خود را دریافت کرد. پس از دریافت مدرک حقوقی‌اش، ونس تا سال 1946م در نیروی دریایی خدمت کرد. او در دهه‌ بعد در یک شرکت حقوقی در شهر نیویورک کار حقوقی می‌کرد و سپس در اواخر دهه‌ ۱۹۵۰م وارد خدمات دولتی شد.[2]
 
گام اصلی ونس برای پیشرفت در دهه 1960م و با ورود او به وزارت دفاع برداشته شد. وی در سال ۱۹۶۰م به دادستانی کل وزارت دفاع منصوب شد. اندکی بعد، در سال 1962م وزیر ارتش شد و در سال ۱۹۶۳م رئیس‌جمهور آمریکا، لیندون بی. جانسون، او را به معاونت وزارت دفاع منصوب کرد.[3] ونس ابتدا طرفدار فعالیت‌های آمریکا در جنگ ویتنام بود، اما پس از استعفا از سمتش در میانه سال 1967م، دیدگاه‌هایش را تغییر داد و تا سال 1968م به جانسون توصیه می‌کرد از بمباران شمال ویتنام صرف نظر کند. در ماه مه 1968م جانسون ونس را به نمایندگی آمریکا در مذاکرات صلح پاریس درباره ویتنام انتخاب کرد. ونس زیر نظر دبیر کل مذاکرات، دبیر اجرایی و. اورل هریمن، فعالیت‌های بسیاری در مذاکرات انجام داد. در سال ۱۹۶۹م ونس به تدریس حقوق خصوصی و مشاغل حقوقی بازگشت؛ تا زمانی که کارتر در اواخر دهه 1970م او را به ریاست وزارت امور خارجه منصوب کرد.[4]
 
سایروس ونس
سایروس ونس
 
وزارت امور خارجه و تأثیر بر دیپلماسی آمریکا
با پایان یافتن دهه ۱۹7۰، دیدگاه ملت آمریکا در قبال دولتمردان جمهوری‌خواه تعییر یافت و انگیزه برای انتخاب فرد جدید با شعار‌های جدید روزبه‌روز بیشتر قوت گرفت. در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹76م جیمی کارتر از حزب دموکرات به عنوان مردی با ایده‌های جدید راهی کاخ سفید شد. وی با هدف پیشبرد دولت رفاهی و تأکید بر مسائل اخلاقی و حقوق بشر کار خود را آغاز و بلافاصله پس از ورود به کاخ سفید به‌رغم مخالفت محافظه‌کاران کنگره، اصلاحات سیاسی و اجتماعی خود را ارائه کرد. کارتر در عرصه سیاست خارجی با همکاری وزیر امور خارجه جدید، سایروس ونس، برنامه‌های جدیدی تنظیم کرد.[5]
 
ونس دموکرات از همان آغاز در سیاست خارجه بیشتر طرفدار مصالحه و راه‌حل‌های دیپلماتیک به‌ویژه درباره بحران خاورمیانه بود و تمایل کمتری به میلیتاریسم و دخالت نظامی داشت؛[6] ازهمین‌رو، در ماه‌های اولیه‌ ورود به وزارت خارجه، ونس به دقت بر مسائل مرتبط با ایده کنترل تسلیحات اتحاد جماهیر شوروی تمرکز کرد و برای دستیابی به توافق صلح جامع بین اسرائیل و همسایگان عربش از هیچ تلاشی دریغ نکرد. گرچه تلاش‌های اولیه‌اش موجب کسب نتیجه‌ فوری نشدند، در دو سال بعد، به موفقیت‌های چشمگیری دست یافت. از جمله مهم‌ترین مسائلی که ونس در سیاست خارجی آمریکا به شیوه دیپلماتیک آنها را حل و فصل کرد عبارت بودند از: کمک به برنامه‌ریزی و تدوین قرارداد کانال پاناما که براساس آن کنترل منطقه کانال به آمریکا واگذار می‌شد؛ برپایی کنفرانس کمپ دیوید و صلح میان مصر و اسرائیل که زمینه‌های جلب حمایت گروه‌های یهودی داخل آمریکا را فراهم کرد،[7] ازسرگیری روابط دیپلماتیک کامل با چین و توافق جناح‌های سیاسی در زیمباوه که به اجازه‌ حاکمیت اکثریت منجر شد.[8]
 
اگرچه کارتر و ونس ایده‌ها و اصول حزب دموکرات، دولت رفاه، دیپلماسی و حقوق بشر را در سیاست داخلی و خارجی‌شان به کاربستند، اما به‌تدریج از سال ۱۹۷۹م، ونس از عملکرد دولت کارتر ناامید شد؛ زیرا به نظر می‌رسید که رئیس‌جمهور از سیاست‌های پیشین فاصله گرفته است و با نادیده گرفتن دیدگاه‌های ونس در چندین موضوع از جمله چگونگی حل بحران سیاسی در ایران، نشان داد که به سمت و سوی سیاست‌های تهاجمی تمایل بیشتری دارد.[9]
 
جیمی کارتر و سایروس ونس (سال 1977م)
جیمی کارتر و سایروس ونس (سال 1977م)
 
ونس و انقلاب ایران
آمریکا مهم‌ترین متحد خارجی محمدرضا پهلوی بود. ماه‌های قبل از پیروزی انقلاب اسلامی برای آمریکایی‌ها بسیار پرتنش و پیش‌بینی‌ناپذیر بود. سایروس ونس (وزیر امور خارجه دولت کارتر) استدلال می‌کرد که می‌توان با برقراری ارتباط با مخالفان، وضعیت را کنترل کرد، اما زبیگنیو برژینسکی (مشاور ارشد امنیت ملی دولت کارتر) به نتیجه چنین راهبردی امیدوار نبود. برژینسکی معتقد بود که برای حل بحران ایران و پایان دادن به آن باید محمدرضا پهلوی را «دور» زد. او دیگر ایمانی به ثبات شاه نداشت که بتواند راه خروجی از این مهلکه بیابد؛[10] چرا که وی یک بار برای روی کار آوردن دولتی نظامی و در پیش گرفتن سیاست مشت آهنین تلاش کرده بود. برای برژینسکی مهم این بود که یک ژنرال ارتش را پیدا کند که بتواند مسئولیت وحدت نیروهای مسلح ایران را بر عهده بگیرد و تصمیم‌های جنجالی را بدون اطلاع آنها به ایالات متحده آمریکا اتخاذ کند. ونس از کسانی بود که دیدگاهی معتدل و میانه‌رو در قبال انقلاب ایران داشت و حتی بعد از تسخیر لانه جاسوسی (سفارت آمریکا در ایران) توسط دانشجویان ایرانی و پس از دستور کارتر برای اجرای عملیات نجات برای آزادی گروگان‌ها در بهار ۱۹۸۰م (عملیاتی که در نهایت ناموفق بود) بر این دیدگاه خود پافشاری می‌کرد و برای نشان دادن مخالفت خود با اقدامات دولت، تصمیم گرفت استعفا دهد؛ زیرا باور داشت که عملیات نظامی بیهوده است و مذاکرات برای آزادی گروگان‌ها را بی‌سرانجام خواهد گذاشت.[11]
 
محمدرضا پهلوی در دیدار با آلفرد لروی اترتون، ویلیام سولیوان، سایروس ونس، جیمی کارتر و زبیگنیو برژینسکی (سال 1977م)
محمدرضا پهلوی در دیدار با آلفرد لروی اترتون، ویلیام سولیوان،
سایروس ونس، جیمی کارتر و زبیگنیو برژینسکی (سال 1977م)
 
رابرت هایزر، ژنرال چهار ستاره نیروی هوایی آمریکا، در بحبوحه انقلاب ایران با مأموریتی ویژه از سوی جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، در ماه‌های آخر عمر رژیم پهلوی وارد ایران شد. وی مأموریت خود را چنین توصیف کرده است که از جانب شخص کارتر دستور داشته است مقدمات حفظ انسجام ارتش را پس از رفتن محمدرضا پهلوی از ایران فراهم و ارتش را به ترک انقیاد به شاه و سپردن حمایت و تعهد نسبت به یک دولت غیرنظامی وفادار به آمریکا، به رهبری شاپور بختیار وادار کند، اما در روز اول مأموریتش که به دیدار سفیر آمریکا در ایران رفت، با دستوری جدید مواجه شد. سولیوان پیامی را که از سایروس ونس، وزیر خارجه آمریکا، دریافت کرده بود به دستش داد. در پیام دستور داده شده بود هایز تمامی دستورات قبلی را نادیده بگیرد. به نظر می‌رسید که دیگر نمی‌بایست طبق دستور مقرر، با رهبران نظامی ایران تماس بگیرد. قرار شد تا اطلاع بعدی از واشنگتن کاری نکند. این خود گویای آن است که در واشنگتن وحدت نظر وجود ندارد و ونس در مسیر میانه‌روی حرکت می‌کرد.[12] در حقیقت ونس اعتقاد داشت که اقدام به کودتای نظامی، ایران را در معرض خطر جنگ داخلی قرار خواهد داد و سرانجام باعث خواهد شد این کشور به دست شوروی افتد.
 

ونس در سال‌های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰م به فعالیت‌های فشرده‌ای برای آزادی دیپلمات‌های آمریکایی در ایران مشغول شد، اما همان‌گونه که گفته شد، به دلیل مخالفت با عملیات نجات ناکام کارتر در بهار ۱۹۸۰م از کابینه استعفا داد. وی به تدریس حقوق خصوصی بازگشت، اما همچنان به عنوان یک مذاکره‌کننده در کانون توجه بود و در چندین مأموریت دیپلماتیک، به‌ویژه به عنوان نماینده ویژه سازمان ملل متحد، فعالیت کرد. کتاب «انتخاب‌های دشوار: سال‌های بحرانی در سیاست خارجی آمریکا» وی در سال ۱۹۸۳م منتشر شد. سرانجام این سیاستمدار آمریکایی در سال 2002م بر اثر بیماری «السایمرز» در شهر نیویورک و در 84 سالگی از دنیا رفت.[13]
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. Biographies of the Secretaries of State: Cyrus Roberts Vance (1917–2002), available at:
 https://history.state.gov/departmenthistory/people/vance-cyrus-roberts
[2]. Cyrus Vance, American statesman, available at:
 https://www.britannica.com/biography/Cyrus-Vance
[3]. Cyrus R. Vance Lyndon Johnson Administration, available at:
https://history.defense.gov/DOD-History/Deputy-Secretaries-of-Defense/Article-View/Article/585240/cyrus-r-vance/
[4]. Ibid.
[5]. David Skidmore, Reversing course: Carter's foreign policy, domestic politics, and the failure of reform, Vanderbilt University Press, 1996, pp 76-79.
[6]. سایروس ونس و زبیگنیو برژینسکی، توطئه در ایران: دو برداشت از یک متن، ترجمه محمود مشرقی، تهران، انتشارات هفته، 1362، صص 9-12.
[7]. مارک گازیوروسکی، سیاست خارجی آمریکا و شاه: بنای دولتی دست‌نشانده در ایران، ترجمه فریدون فاطمی، تهران، نشر مرکز، 1371، صص 438-441.
[8]. Biographies of the Secretaries of State: Cyrus Roberts Vance (1917–2002), available at:
 https://history.state.gov/departmenthistory/people/vance-cyrus-roberts
[9]. «انقلاب ایران، گفتگو با هنری پرشت»، فصلنامه مطالعات تاریخی، ش 4 (1383)، صص 292-297.
[10]. سایروس ونس و زبیگنیو برژینسکی، همان، صص 110-121.
[11].  Vance Formally Resigns, Citing Raid Opposition, available at:
 B2n.ir/q93219
[12]. رابرت هایزر، مأموریت مخفی در تهران (خاطرات ژنرال هایزر)، ترجمه دکتر سیدمحمدحسین عادلی، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، چ چهارم، 1376، صص 289-290.
[13]. Biographies of the Secretaries of State: Cyrus Roberts Vance (1917–2002), available at:
https://history.state.gov/departmenthistory/people/vance-cyrus-roberts
https://iichs.ir/vdcd9x0x.yt0kn6a22y.html
iichs.ir/vdcd9x0x.yt0kn6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما