گزارش ساواک درباره بازداشت بدون ملاقات «سیدعلی خامنهای»/ گزارش ساواک از مذاکرات خانم ناشناس با اللهیار صالح!/ مسافرت وزیر کشاورزی رومانی به ایران/ اولین سفیر کره جنوبی در ایران/ وزیر امور خارجه عراق اعلام کرد: مذاکرات ایران و عراق دنبال میشود/ قراردادهای ایران و عراق/ تهران، شهر بیدروازه!/ سفیر ایران در بیروت
گزارش ساواک درباره بازداشت بدون ملاقات «سیدعلی خامنهای»
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۴۶ درباره آیتالله سیدعلی خامنهای «مراتب طی گزارش خبری 1102 /9ﻫ ـ 16 /1 /1346 به عرض رسیده، نامبرده یکی از محرکین اصلی قمی بوده است، قبلا نیز دارای سابقه فعالیت برعلیه مصالح کشور بوده. فعلا با قرار موقت بازداشت، پرونده وی قریبا تکمیل و به دادگاه نظامی داده خواهد شد».[1]
سرتیپ بهرامی، رئیس ساواک خراسان، در یک گزارش دیگر به همین تاریخ درباره آیتالله سیدعلی خامنهای تصریح دارد: خواهشمند است مقرر فرمایند نامبرده بالا را که به اتهام اقدام علیه مصالح کشور دستگیر گردیده، با قرار مقتضی بدون ملاقات بازداشت [کنند]. پرونده پس از تکمیل در ثانی تقدیم خواهد شد.[2]
گزارش ساواک از مذاکرات خانم ناشناس با اللهیار صالح!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ ۱۷ فروردین ۱۳۴۶ «روز سهشنبه 15 /1 /1346 خانم ناشناسی در منزل اللهیار صالح مطالبی درباره وضع جبهه ملی ایران در آمریکا ایراد و اظهار میداشت که چندی پیش به خانه ایرانیان در آمریکا رفته و با دکتر شایگان ملاقات کرده است. سپس به چگونگی اختلاف و جدایی دانشجویان وابسته به این جبهه و علت اختلاف آنها اشاره کرده و در تأیید این مطلب اضافه نموده که حتی دکتر شایگان از حضور در خانه دانشجویان خودداری نموده است».
این سند میافزاید: «سپس خانم مزبور اظهار داشت اخیرا در شیراز شغل ریاست شهرداری به وی پیشنهاد گردیده است، لیکن با توجه به اینکه تصمیم دارد آخر فروردینماه (احتمالا 24 فروردین) به اروپا مراجعت نماید، از قبول این پیشنهاد خودداری نموده است».
در «ملاحظات منبع» این سند آمده است: اطلاع بیشتری از خانم موصوف در دست نمیباشد، لیکن از قرار معلوم مشارالیها قبلا ساکن شیراز بوده و روزنامهای نیز در آن شهرستان منتشر میکرده و اخیرا در انگلستان در رشته حقوق تحصیل مینماید.[3]
مسافرت وزیر کشاورزی رومانی به ایران
آقای نیکلا جیوسان، وزیر کشاورزی رومانی، به اتفاق بانو و همراهان فردا به تهران وارد میشود.
وزیر کشاورزی رومانی به دعوت تیمسار سپهبد ریاحی برای بازدید از فعالیتهای کشاورزی عمرانی و اصلاحات ارضی، هشت روز در ایران اقامت خواهد داشت.[4]
اولین سفیر کره جنوبی در ایران
سوک چان لو، اولین سفیر کره جنوبی در ایران، روز سهشنبه آینده وارد تهران خواهد شد تا رسما سفارتخانه این کشور را در ایران افتتاح نماید.
ایران و کره جنوبی سالهاست که با یکدیگر روابط سیاسی دارند، ولی در این مدت کارهای خود را از طریق سفارتخانههای خویش در آنکارا و توکیو انجام میدادند.
تصمیم ایجاد یک سفارت مستقل کره جنوبی در تهران از چندی پیش توسط وزارت خارجه سئول گرفته شده بود. در حال حاضر کره جنوبی سفارت خود را به طور موقت در خابان کاخ دایر کرده و آقای کیونک سوک سو، کاردار آن سفارت، کارهای جاری را انجام میدهد.[5]
وزیر امور خارجه عراق اعلام کرد: مذاکرات ایران و عراق دنبال میشود
«خبرگزاری فرانسه» و «رویتر» از بغداد گزارش دادند: پرزیدنت عبدالرحمن عارف از نتایج سفر اخیر خود به ایران، ترکیه، مصر و کویت اظهار رضایت کرد.
وی در مصاحبهای با مطبوعات عراق اهمیت سفر خود را در ماه گذشته به ایران خاطرنشان کرد و گفت: «این سفر قدم مهمی در تحکیم روابط بین دو کشور همسایه بهشمار میرود و محیط مذاکرات وی هنگام بازدید از ایران سرشار از روح تفاهم و همکاری بوده است».
از پرزیدنت عارف پرسیده شد: آیا مذاکراتش با شاهنشاه ایران درباره مسئله بهبود روابط جمهوری متحده عرب و ایران نیز بوده است؟ وی جواب داد: ما عملا کوشیدیم ابرهایی را که در افق روابط این دو کشور است برطرف کنیم و به عنوان اولین قدم در این جهت، مبارزه مطبوعاتی و رادیویی بین دو کشور را متوقف نماییم.
عارف سپس گفت: شاهنشاه و شهبانوی ایران از دعوت ایشان استقبال کردند و گفتند: امیدواریم این بازدید در پاییز سال آینده انجام گیرد.
ژنرال عبدالرحمن عارف همچنین از اخباری که به دنبال ملاقات او با شاهنشاه ایران در خارج انتشار یافته اظهار تعجب کرد و گفت: من از تفسیرهای زهرآلودی که در روزنامههای خارجی انتشار یافته دچار شگفتی شدهام. تنها هدف مسافرت من تحکیم روابط عراق و ایران و بررسی مسائل مورد علاقه دو کشور بود؛ درحالیکه روزنامههای خارجی ادعا کردهاند که عراق میخواهد به کمیسیون اقتصادی سنتو بپیوندد. این، یک دروغ است و عراق به هیچ وجه این امکان را در نظر نگرفته است.
قراردادهای ایران و عراق
از طرف دیگر دکتر عدنان پاچهچی، وزیر خارجه عراق، اعلام کرد: ایران و عراق ترتیب مذاکراتی را برای امضای یک پیمان فرهنگی و بازرگانی میدهند.
وی گفت: زمان و محل این مذاکرات بهزودی تعیین خواهد شد.
امضای چنین پیمانهایی برای اولین بار در اعلامیه مشترک ایران و عراق بعد از سفر عارف به ایران عنوان گردید.
پاچهچی افزود: ما درصددیم همکاری اقتصادی، فنی و فرهنگی ایران و عراق را گسترش دهیم.[6]
تهران، شهر بیدروازه!
روزنامه «اطلاعات» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت: «دولت با تمام قوا سعی دارد از طریق ایجاد قطبهای صنعتی و فعالیتهای عمرانی و ایجاد کار در شهرستانهای مختلف حتىالامکان از هجوم شهرستانیها به تهران جلوگیری به عمل آورد... برای این منظور اقدامات وسیعی جهت جلوگیری از ازدیاد جمعیت و مهاجرت به تهران صورت میگیرد؛ چنانکه به موجب طرح عمران کشور وزارت اقتصاد محدودیتهایی جهت احداث کارخانههای صنعتی تا شعاع صد کیلومتری تهران بهوجود آورده است».
این اطلاعاتی است که مقامات شورای عالی شهرسازی به اختیار خبرنگار ما قرار دادهاند و در شماره دیروز به نظرتان رسید. در این گزارش بر اساس محاسبه جامعهشناسان پیشبینی شده است که هرگاه بدین روال پیش برویم تا ۲۵ سال دیگر جمعیت تهران به هشت میلیون و نیم خواهد رسید، ولی با اقداماتی که در دست مطالعه و اجراست میتوان جمعیت را در مرز پنجمیلیون و نیم کنترل کرد و ثابت نگه داشت.
مشکلات افزایش جمعیت از هماکنون، که نفوس تهران مجموعا از دومیلیون و خردهای تجاوز نمیکند، آشکار است و اینکه شما هر روز در روزنامه میخوانید مردم فلان منطقه شکایت دارند که برق به آنها نمیدهند یا اهالی فلان محله میگویند: در این قرن از زمان هنوز ما آب لولهکشی نداریم و دیگران از تأخیر نصب تلفن یا شروع آسفالت و حتی نداشتن صندوق پست ناله دارند و ظاهرا تصور میشود علتش تعلل سازمانها یا تبعیض نسبت به دو محله است. در واقع همه و همه اثرات و عوارض کثرت جمعیت میباشد.
مردم میگویند سی سال پیش هر خانواده متوسطی در تهران یک زندگی نسبتا مرفه داشت میوه و خواربار و ترهبار و خشکبار و گوشت و ماهی به قدر کافی در دسترس مردم بود و اگر توده مردم نمیتوانستند بهترین میوه را بخورند لااقل میوهای به دستشان میرسید چطور است که نسبت به سی سال و بیست سال و حتی ده سال پیش با آنکه عواید بیشتر شده و قوه خرید مردم بالا رفته است آن میوهای که آن روزها میخوردند امروز نمیتوانند بخورند؟ آری مردم، حق دارند تعجب کنند؛ زیرا عاملی را که در این میان به حساب نمیآورند همان مسئله افزایش جمعیت و توسعه سرسامآور تهران است.
امروز ده مقابل میوه بیست سال پیش به تهران وارد میشود، ولی به دست مردم نمیرسد؛ زیرا اگر حجم میوه ده برابر شده جمعیت میوهخوار به بیست برابر رسیده است و ازاینرو عرضه کفاف تقاضا نمیدهد.
در هر موردی که شما نگاه کنید این قبیل مشکلات ناشی از تعدد و تکثیر جمعیت به چشم میخورد و معلوم است هرگاه چاره نشود، روزی خواهد رسید که تهران با دهها رشته لولهکشی آب تشنه بماند و نان شهر کفاف مصرف شهر را ندهد.
معالوصف خطر ناشی از مهاجرت جمعیت به تهران و تخلیه شدن ولایات و روستاها تنها این مشکلاتی نیست که اکنون حس میشود. جمعیتی که امروزه در تهران تمرکز یافته در واقع نانخور مردم ولایات و علىالخصوص مردم روستاهاست؛ درحالیکه اگر روزی همین جمعیت فعاله و تولیدکنندهای که در روستاها و ولایات برای مردم تهران نان فراهم میکند از زندگی روستایی خود دست بکشد و به تهران بیاید و خودش به طبقه مصرفکننده تبدیل شود، معلوم نیست آن وقت کیست که جواب این همه نانخور را بدهد؟ [7]
سفیر ایران در بیروت
آقای منوچهر ظلی، سفیر جدید ایران در لبنان، روز پنجشنبه طی مراسم خاصی در کاخ ریاستجمهوری لبنان استوارنامه خود را به شارل حلو، رئیسجمهوری لبنان، تسلیم کرد.
در این مراسم آقایان ژرژ حکیم، وزیر خارجه، ژرژ هایمری، رئیس کاخ ریاستجمهوری، و شکیب شهاب، رئیس تشریفات وزارت خارجه لبنان، و اعضای سفارت شاهنشاهی حضور داشتند.[8]
پینوشتها:
[1] . انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی، ج ۵، ص 284.
[3] . اللهیار صالح به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 351. در ذیل این سند دستور بررسی درباره خانمی که با اللهیار صالح مذاکره کرده بود و شرح آن ذکر شد ابلاغ شده است. در پی این دستور، طی شماره 10286 /312- 23 /1 /46 به ساواک شیراز نوشته شد: «دستور فرمایید توسط منابع و سایر امکانات موجود و به طور غیرمحسوس نسبت به شناسایی خانم موصوف اقدام و نتیجه را ضمن هرگونه اطلاعات مفید و بیشتری که وضعیت وی را از هر لحاظ روشن و مشخص سازد اعلام نمایند». ساواک شیراز طی شماره 5411/ ﻫ- 13 /2 /46 در پاسخ نوشت: «خانم نصرتالملوک کشمیریزاده لیسانسیه زبان انگلیسی تا سه سال قبل در دبیرستانهای دخترانه شیراز تدریس زبان انگلیسی مینموده. نامبرده همسر مرحوم محمدرضا کشمیری بوده. آن مرحوم مدتی استوار ژاندارمری و بعد به کارهای اجارهداری در بلوک سیاخ و دارنگون اشتغال داشته و بعد از شهریور سال 1320 مدتها با خوانین قشقائی دعوای زراعتی داشته. درباره آن مرحوم شایع است در زمان اعلیحضرت رضاشاه پلیس مخفی بوده. خانم نصرتالملوک کشمیریزاده متجاوز از دو سال است بازنشسته شده و در شیراز هم حقوق بازنشستگی را دریافت نمیدارد و احتمال دارد حقوق بازنشستگی را در تهران دریافت میکند و دو سال است که به آمریکا و لندن رفتوآمد و سکونت دارد. خانم نصرتالملوک کشمیریزاده در حدود اوایل بهمنماه 1345 به شیراز آمده و تا یک هفته قبل از عید در شیراز بوده و در این ایام اکثرا در منزل ایران خانم شیرازی، همسر احمد توسلی، نایب اتاق بازرگانی شیراز و مدتی هم میهمان خانم مهین شیرازی، همسر آقای شهیم، بوده. در مدت اقامت در شیراز با سرهنگ بازنشسته اقدسی، محمدقلی قوامی، فروغالملک قوامی، مجاهد مدیر روزنامه «بهار ایران»، فضلالله شرقی مدیر روزنامه «پارس» و مصطفی خجسته مدیر روزنامه «پیک خجسته»، بانو میمنت دانا رئیس سازمان زنان، غلامحسین صاحب دیوانی مدیر روزنامه «عدل»، خانم لقاءالدوله قوامی، سرلشکر همت، پوربابایی شهردار شیراز و بعضی مدیران دبیرستان دخترانه ملاقاتهایی نموده است... همه جا از وضع بد شهرداری و سایر ادارات که با مردم سروکار دارند انتقاد شدید میکرده، هر جا بحث از شهرداری میشده از آقای پوربابایی شهردار انتقاد میکرده و او را به نام (پورننه) یا بچهننه خطاب میکرده و از بیحالی فارسیان شکایت میکرده که چرا زمام کار ادارات متعددی به دست یک نفر غیر فارسی بوده و او اینطور مردم را فریب داده و کسی صدا هم نمیدهد... بر سر تصرف زمینهای حدود قبل شوهرش در پشت حافظیه با اداره اوقاف و شهرداری دعوا و کشمکش دارد و عقیده دارد شهرداری روی واگذاری و فروش این زمینها با مردم مرتکب سوءاستفادههایی شده است... به هر کس در شیراز برخورد میکرده اظهار میداشته عدهای مرا کاندید نمودند و به من پیشنهاد شده که شهردار شیراز بشوم و عقیده مردم را نسبت به شهردار شدنش استفسار مینموده. بعدا خودش اظهار عقیده مینموده اگر محمد قلیخان قوامی قبول کند، شایسته شهرداری است و نسبت به شهردار شدن سرهنگ بازنشسته اقدسی نیز زیاد تبلیغ میکرده. ضمنا به دوستان خود گفته احتمالا برای وکالت پارلمان ممکن است فعالیت کنم. قبل از آمدن به شیراز در لندن بوده و اظهار میداشته در لندن در رشته حقوق سیاسی مشغول به تحصیل هستم. اظهار نموده به آمریکا مسافرتی نموده و با چند شخصیت جهانی در آمریکا ملاقات نمودم و با خرج خود نسبت به شناساندن ایران اقدامات پررنجی انجام دادم و وقتی که شخصیتهای جهانی فهمیدند که من با خرج خودم (نه از طرف دولت) برای این کارها دست به مسافرت زدم، باعث تعجب آنها شده است و میگفته در صورتی که دولت برای مسافرت افراد بیصلاحیت به خارج هزاران هزینههای گوناگون میپردازد. دائما از وضع بد ادارات انتقاد میکرده. یک هفته قبل از عید نوروز 1346 از شیراز به خرمشهر رفته و مدتی آنجا بوده؛ زیرا برادر خانم گویا کار مشاوری بین آبادان و خرمشهر را به عهده دارد. بعد از خرمشهر به تهران رفته و در آخر فروردینماه 1346 مجددا به آلمان رفته تا از آنجا هم به انگلستان برود و فعلا در انگلستان هست... خانم نصرتالملوک کشمیریزاده در تیرماه سال 1325 در شیراز کتابی به نام «سرگذشت خانواده کشیش وک فیلد مولف گلد اسمیت انگلیسی» ترجمه و چاپ و به قیمت 40 ریال در دسترس مردم برای فروش قرار داده است. دخترخواندهای دارد به نام نسرین نقیبی که همسر دکتر معینی هست و با او مکاتبه دارد...»