آیتالله گلپایگانی: هر مصوبهای خلاف شرع قانونیت ندارد!/ «مفتح اقدام به تبلیغ و تحریک میکند، مراقبش باشید»!/ نگرانی ساواک درباره یک کتاب!/ شهردار تهران: تا فردا گوشت تهران تأمین است!/ در سال ۱۳۳۲ مردم ایران از من استقبال گرمی کردند!!/ ایران اجازه ندهد دوستان ناجور از آب گلآلود ماهی بگیرند!/ هویدا در تشییع جنازه ادنائر شرکت میکند
آیتالله گلپایگانی خطاب به رؤسای مجلس و سنا: هر مصوبهای خلاف شرع قانونیت ندارد!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ گزارش ۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ «نامبرده بالا در تاریخ 26 /1 /1346 تلگرافی به مجلسین سنا و شورای ملی مخابره نموده و طی آن اعلام داشته که هر قانونی که برخلاف دستور شرع تصویب شود قانونیت ندارد و تنها مرجع صلاحیتدار علما هستند و از رؤسای مجلسین خواسته که از تصویب آن خودداری نمایند و یا به نحوی که با موازین شرع مطابق باشد اصلاح کنند».
در ادامه این سند میخوانیم: تیمسار ریاست ساواک پینوشت فرموده بودند: با آقایان تفهیم شود این قبیل تلگرافات به جز آنکه از اعتبار و حیثیت آقایان بکاهد نتیجه دیگری ندارد و انتظار نمیرفت آقایان علما تحت تأثیر اطرافیان بیسواد خود قرار گیرند.
این گزارش میافزاید: علیهذا در اجرای اوامر صادره مراتب به ساواک قم اعلام و رئیس ساواک مزبور با گلپایگانی ملاقات و اوامر تیمسار ریاست ساواک را به مشارالیه تفهیم نموده و گلپایگانی در مورد تلگراف مخابرهشده جهت رؤسای مجلسین اظهار داشته برای اینکه اطرافیان و مقلدین وی تصور نکنند که او در مورد لایحه حمایت خانواده اقدامی نکرده مبادرت به مخابره تلگراف مزبور نموده و چنانچه در آینده درباره لایحه مزبور از او فتوا خواسته شود در آن صورت مجبور است فقط درباره مواردی که بر خلاف شرع است نظریه خود را اعلام دارد.[1]
«مفتح اقدام به تبلیغ و تحریک میکند، مراقبش باشید و سوابقش را تکمیل کنید»!
بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ درباره دکتر محمد مفتح «نامبرده بالا در ساعت 19:45 روز 30 /1 /1346 در مسجد جامع (قسمت شاهآبادی) به منبر رفت... پیرامون اسلام سخنرانی نمود و گفت: در مجلس شورای ملی قانون ... تصویب کردند و مردم بازار ربا میخورند و ادارات رشوه میگیرند این وضع خطرناک است. باید پیرو اسلام بود تا از سقوط جامعه جلوگیری کرد...»
این گزارش میافزاید: «نامبرده در پایان به مطبوعات حمله کرد و گفت چندی قبل در یک روزنامه خواندم زنی از مدیر روزنامه راهنمایی خواسته بود. زن نوشته بود که من دارای شوهر و فرزند هستم و حالا عاشق جوانی شدهام؛ مرا راهنمایی کنید. مدیر روزنامه در پاسخ نوشته بود: حریم شوهر و فرزند و خانواده مقدس است. شما حریم خانواده را ترک نکنید و عشق را هم ترک نکنید تا جوان کامی بگیرد. مرگ بر این مطبوعات، مرگ بر این مدیر. مجلس را با گفتن جاوید باد اسلام و درود بر آورنده اسلام پایان داد».
در ذیل این سند تصریح شده است: این دکتر اقدام به تبلیغ و تحریک مضره مینماید. مراقب او بوده و سوابقش تکمیل شود.[2]
نگرانی ساواک درباره یک کتاب!
بر اساس یک سند ساواک به تاریخ ۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ «اخیرا تعداد 60 جلد کتاب به نام "حسین بن علی را بهتر بشناسیم" به قلم محمد یزدی که حاوی مطالب تحریکآمیز میباشد وسیله پست به شهرستانها ارسال که فعلا در اداره پست این شهرستان موجود میباشد. مقرر فرمایند در مورد ارسال کتاب به مقصد نظریه اعلام دارند».[3]
پادشاه و ملکه تایلند در تهران
جراید امروز کشور نوشتند: به دعوت شاهنشاه و علیاحضرت شهبانو فرح سه ساعت بعد از ظهر امروز اعلیحضرت ادونیادج و علیاحضرت سیریکت، پادشاه و ملکه تایلند، وارد تهران میشوند و مدت یک هفته میهمان ایران خواهند بود.
کلید طلایی تهران
پس از مراسم معارفه میهمانان عالیقدر ایران به همراه شاهنشاه و شهبانو فرح عازم پایتخت میشوند و در میدان ٢٤ اسفند کلید طلایی تهران به وسیله شهردار به حضور اعلیحضرت ادونیادج تقدیم میشود.
ورود وزیر خارجه تایلند به ایران
ساعت 10:35 دقیقه بعد از ظهر دیروز آقای تنات کومن، وزیر امور خارجه تایلند، با هواپیما وارد تهران شد.
در فرودگاه آقای احمدعلی بهرامی، مشاور عالی وزارت امور خارجه، رئیس تشریفات وزارت خارجه، سفیر تایلند در تهران و آقای مرزبان، سفیر ایران در تایلند، از وی استقبال کردند.
وزیر خارجه تایلند در یک مصاحبه کوتاه با خبرنگاران ضمن اظهار خوشوقتی از سفر خود به ایران گفت: با مسافرتی که پادشاه کشور ما به ایران میکند امیدوارم همکاریهای بیشتری بین دو کشور برقرار گردد.
ایران و تایلند یک قرارداد مودّت امضا کردهاند که در هفته جاری همزمان با اقامت اعلیحضرت پادشاه تایلند در ایران رسما مبادله خواهد شد.[4]
شهردار تهران: ۵۵۰۰ گوسفند کشتار شد/ تا فردا گوشت تهران تأمین است!
شهرداری تهران اعلام کرد که امروز پنج هزار و پانصد رأس کشتار شده و تا فردا گوشت تهران تأمین است.
شهرداری تأیید کرد که در دو روز گذشته به علت تعطیلات تاسوعا و عاشورا و تعطیل حرکت کامیونها از مقدار حمل احشام به تهران کاسته شده و در نتیجه گوشت در تهران کمیاب گردیده است.
مسئولان گوشت تهران امروز اعلام کردند که هر روز شش هزار رأس احشام از طریق مرزهای غرب و جنوب به شیخنشینها، عدن، سواحل خلیج فارس صادر میشود و در حال حاضر از غرب و جنوب غرب یک رأس احشام به تهران حمل نمیشود.
خبرنگار اجتماعی «اطلاعات» مینویسد که گوشت در محلات تهران و دکانهای قصابی کمیاب بود و فروشندگان گوشت را گرانتر از نرخ مقرر میفروختند.[5]
در سال ۱۳۳۲ مردم ایران از من استقبال گرمی کردند!!
نیکسون هنگام ورود به تهران در فرودگاه مهرآباد درباره دیدار خود در سال ۱۹۵۳ از ایران گفته بود که آن سفر در دوران سختی به عمل آمد و مصادف با زمانی بود که مرحوم سپهبد فضلالله زاهدی به نخستوزیری ایران رسید. وی با وجود این افزود که استقبال گرم دولت و «مردم ایران» را که در مدت آن سفر به ایران از وی به عمل آمد هیچگاه از یاد نخواهد برد.[6]
ریچارد نیکسون و فضلالله زاهدی چند ماه پس از کودتای 28 مرداد 1332
شماره آرشیو عکس: 406-115ز
ایران اجازه ندهد دوستان ناجور از آب گلآلود ماهی بگیرند!
در فرودگاه مهرآباد، سفیر آمریکا، آرمین مایر، چند تن از مقامات سفارت آمریکا و معاون تشریفات وزارت خارجه ایران نیکسون را بدرقه کردند. نیکسون گفت: هیچ نوع توصیه خاصی برای حفظ آرامش در خلیج فارس نمیتواند بکند مگر اینکه ایران کاملا مراقب اوضاع بوده و اجازه ندهد که دوستان ناجور از آب گلآلود ماهی بگیرند. نیکسون همچنین گفت: خروج نیروهای انگلیس از خلیج فارس در این منطقه ایجاد خلأ خواهد کرد.
نیکسون در پاسخ سؤال دیگری راجع به پیشرفتهای ایران گفت: از ۱۹۵۳ تاکنون ایران پیشرفتهای شگفتانگیزی کرده و از این نقطه نظر یک منطقه استثنایی در جهان بهشمار میرود.[7]
هویدا در تشییع جنازه ادنائر شرکت میکند
آقای هویدا، نخستوزیر، فردا با هواپیمای شرکت هواپیمایی ملی ایران عازم آلمان غربی میشود تا در مراسم تشییع جنازه کنراد ادنائر، صدر اعظم پیشین این کشور، شرکت کند.
سفر آقای نخستوزیر چهار روز به طول میانجامد و آقای امیر تیمور، معاون وزارت امور خارجه، نیز همراه آقای نخستوزیر در این مراسم شرکت خواهد کرد.[8]
مدیران کل سیاسی وزارت خارجه منصوب شدند!
سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام کرد که آقای دکتر منوچهر فرتاش به سمت مدیرکل سیاسی در امور اروپا و آمریکا منصوب و مشغول کار شده است. همچنین آقای دکتر عزتالله عاملی، معاون وزارت کشور، به سمت مدیرکل سیاسی در امور آسیا و آفریقا منصوب گردیده است. [9]
پینوشتها:
[1] . آیتالله العظمی حاج سیدمحمدرضا گلپایگانی به روایت اسناد ساواک، ج 1، ص 367.
[2] . پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد جامع بازار تهران به روایت اسناد ساواک، ج 2، ص 20.
[3] . آیتالله حاج شیخ محمد یزدی به روایت اسناد ساواک، ص 107. آیتالله یزدی درباره تألیف این کتاب گفته است: در خلال روزهایی که در آنجا بودم، به وضع مجالس روضهخوانی دقت کردم و آنچه به عنوان نقطه ضعف و انتقاد در کیفیت برگزاری این محافل به نظر میرسید، روی کاغذ آوردم. یادداشتهای پراکندهای جمع شد که همان مایه اصلی کتاب «حسین بن علی علیه السلام را بهتر بشناسیم» بود. بهتدریج به یادداشتهایم شکل منسجمی دادم. در مقدمه این کتاب، بانیان، مستمعان و ذاکران مجالس را به نقد کشیدهام و بیانم حالت تند و صریح دارد. در مدت ده روزی که تا عاشورا باقی بود، شبها در منزل یکی از بستگان یزدی بهسر میبردم و در فرصتی که داشتم، کتاب را تدوین میکردم. کم کم به زمان انقلاب هم نزدیک میشدیم و من تصمیم گرفتم کتابم را به دوستان معرفی کنم و نظرخواهی نمایم.
آقایان نظرات مختلفی داشتند، ولی در مجموع، مرا تشویق به ادامه کار میکردند. من درصدد چاپ کتاب بودم و وقتی در آستانه انقلاب قرار گرفتیم، ترجیح دادم که کتاب را به زبان انقلاب درآورم. رعایت این نکات و تناسب کتاب با مسائل اجتماعی باعث شد که این کتاب به فاصله اندکی، هشت الی نه بار تجدید چاپ شود.
از کتاب «حسین بن علی را بهتر بشناسیم» بعد از چاپ، استقبال خوبی شد. ساواک وقت با کتاب برخورد کرد و اگر در حجره طلبهها یافت میشد، به عنوان مدرک جرم بهشمار میآمد. بعضی از ناشرها قصد داشتند کتاب را پس از حذف بعضی از قسمتهایش به چاپ برسانند و من شدیدا با این کار مخالفت کردم و گفتم :«ارزش کتاب، به خاطر همین قسمتهایش است». قسمتهای یادشده، به داستان سلیمان صرد و مسلم بن عقیل مربوط میشد که عوامل حکومت از طریق جاسوسی، او را به دام انداختند. من این مقطع از تاریخ خونبار اسلام را با زبان خاصی بیان کرده بودم که به اوضاع زمان شاه هم ربط پیدا میکرد. من اعلام کردم که «با حذف کتاب موافق نیستم و اگر این اتفاق بیفتد، من اعلام جرم خواهم کرد». بعد از پیروزی انقلاب، امتیاز کتاب را به سازمان اوقاف و امور خیریه واگذار کردم و این سازمان هم در چند مناسبت به چاپ آن اقدام کرد.
رک: خاطرات آیتالله محمد یزدی، ص 105.
[6]. بهرغم ادعای نیکسون، در سال ۱۳۳۲ و به دنبال اعلام سفر او به ایران، رژیم به سرکوب خونین مخالفان از جمله دانشجویان در دانشگاه تهران دست زد.
در روزهای پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، اعتراضهای دانشجویی و مردمی در گوشه کنار کشور ادامه یافت. در روز 16 آذر 1332 در اعتراض به برقراری روابط سیاسی ایران و انگلیس، دانشجویان دانشکده فنی و مهندسی تظاهرات باشکوهی به راه انداختند، اما پلیس آنها را محاصره کرد و با ورود به دانشکده به روی دانشجویان آتش گشود که در نتیجه آن سه دانشجو شهید و عدهای مجروع و دستگیر شدند.
رک: عمادالدین باقی، جنبش دانشجویی ایران، ج 1، تهران، جامعه ایرانیان، 1381، ص 71.
نوع برخورد حکومت با دانشجویان در آن روز حکایت از آن داشت که رژیم با نقشه قبلی و با هدف ایجاد ترس و وحشت به سرکوب دانشجویان اقدام کرده بود. در واقع نوع واحد نظامی اعزامی به دانشگاه، شیوههای بهانهجویی و نوع عملکرد و حتی تشویقهای ارتش برای ورود مهاجمان به دانشگاه تهران و ارتقای درجه آنها از عواملی هستند که نشاندهنده قصد قبلی دولت کودتا برای سرکوب دانشجویان در آستانه ورود نیکسون بود.
روز بعد که ریچارد نیکسون، معاون رئیسجمهور آمریکا، به اتفاق همسرش وارد تهران شد، تظاهرات وسیعی در اعتراض به ورود او و نیز به مناسبت بزرگداشت شهدای دانشکده فنی دانشکده تهران به راه افتاد و به برخوردهای شدید پلیس با مردم منجر شد. در واقع دولت کودتای محمدرضا پهلوی راه حل مشکلات را در اعمال زور میدید و پس از کودتای 28 مرداد 32 چون اعتراضات پی در پی در دانشگاه تبریز و دیگر شهرها ادامه داشت، حکومت کودتا بیش از پیش به سرکوب و اعمال زور بر دانشجویان ادامه داد.
[7] . بهرغم اینکه نیکسون نسبت به آنچه پیشرفتهای ایران در دوره پهلوی میخواند خود را مشتاق و شگفتزده نشان میداد محمدرضا پهلوی درباره رویکرد او نظر دیگری داشت. اسدالله علم، وزیر دربار شاه، در خاطرات روز ۷ بهمن ۱۳۵۱ نوشته است: «شرفیابی ... شاه که درباره رویدادهای مربوط به نفت بحث میکرد گفت: "نیکسون دلش میخواهد ما را به سطح عقبافتادهترین کشورهای سراسر خاورمیانه برساند. چرا باید ما را به سطح سعودیها تنزل دهد، به جای اینکه سعودیها را به سطح ما بالا بیاورد؟ ایران دارای جمعیت و نیازهای عمرانیای است که ابدا قابل مقایسه با همسایگان عربمان نیست."»
رک: اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیراسدالله علم)، ج 2، تهران، طرح نو، بهار 1371، ص 440.