گزارش ساواک درباره اقدامات مهدی کروبی و پدرش!/ گلایه‌های سردار فاخر حکمت به روایت راننده!/ گزارش ساواک از شکست سنگین یک پروژه علیه فیضیه!/ «مقابل کاخ خودم را آتش می‌زنم»!/ مینی‌ژوپ تحریم شد!/ دولت جدید چهارشنبه تعیین می‌شود/ افتتاح مرکز تحقیقات روانی کودکان/ وزیر دربار اردن به تهران می‌آید/ بازدید رؤسای جمهور عراق و سوریه از غرفه ایران/ سازمان وزارت آموزش و پرورش تغییر کرد/ فیدل کاسترو مرگ چه گوارا را تأیید کرد
۲۴ مهر ۱۳۴۶


گزارش ساواک درباره اقدامات مهدی کروبی و پدرش!

بر اساس گزارش ساواک به تاریخ 24 مهر 1346 «دلایل و مدارکی به جز اظهارات شخص گزارش‌دهنده مبنی بر آوردن نامه [آیت‌الله] خمینی به ایران توسط مهدی کروبی در دست نیست، لکن پدر وی به نام شیخ احمد کروبی یکی از طرفداران [آیت‌الله] خمینی است و حتی با وی مکاتباتی داشته و در این مورد نظر آن اداره کل را به نامه‌های 3045 /316 ـ 8 /1 /45 آن اداره کل و 312 /15/ ه 29 /1 /45 و 392 /15 ه ـ 5 /2 /45 و 23729 /316 ـ 5 /5 /46 و 2664 /15/ ه ـ 16 /5 /45 که شامل سوابق کلی شیخ احمد کروبی و نحوه افکار و تماس وی با [آیت‌الله] خمینی در نجف می‌باشد جلب و استنباط می‌شود که ممکن است اکثر اقدامات و ارسال نشریات و دستورات [آیت‌الله] خمینی توسط مهدی کروبی به ایران صادر می‌گردد».[1]
 

گلایه‌های سردار فاخر حکمت به روایت راننده!

بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 24 مهر 1346 «آقایان سردار فاخر حکمت: رئیس سابق مجلس شورای ملی، محمد قریش: نماینده، دکتر افخمی، سرلشکر افخمی، هوشنگ صمصام بختیاری، هرمز احمدی بختیاری و سناتور نمازی به منظور صرف نهار در منزل تفضلی، وکیل دادگستری، دعوت داشتند. قبل از خروج نام‌بردگان از منزل تفضلی، راننده سردار فاخر به نام احمد به طور خصوصی اظهار داشت: سردار فاخر قرار است روز 24/ 7/ 46 به مدت پنج ماه به خارج از ایران مسافرت نماید و چند روز قبل به یکی از دوستانش گفته است: می‌خواهم برای مدتی از دست مردم راحت شوم؛ چون من و پسرم دیگر شغلی قبول نخواهیم کرد».
این سند به نقل از سردار فاخر حکمت می‌افزاید: «حتی چند روز قبل خود شاهنشاه تلفنی با من مذاکره فرمودند و نتیجه این بود اگر این ریاست مجلس سنا را قبول می‌کردم، آقای شریف‌امامی وزیر دربار می‌شد، ولی من از شاهنشاه تشکر کردم و گفتم: می‌خواهم برای مدتی از کشور خارج شوم و به همین علت پسرم، که معاون وزارت بهداری بود، دیگر شغلی به وی محول ننمودند. من می‌روم و مجلس را برای اشخاصی مانند مجید محسنی می‌گذارم».[2]
 

گزارش ساواک از شکست سنگین یک پروژه علیه فیضیه!

بر اساس گزارش ساواک به تاریخ 24 مهر 1346 درباره مدارس فیضیه و دارالشفای قم «برابر گزارش ساواک قم پس از صدور دستور آقای نخست‌وزیر تعمیرات مدارس مزبور به آیات‌الله گلپایگانی و شریعتمداری واگذار گردید و نام‌بردگان متعهد گردیدند در مورد اسکان طلاب با نظر ساواک اقدام نمایند، ولی برخلاف آن عمل و طلاب را بدون استعلام نظر از ساواک اسکان دادند و همین امر موجب گردید در تاریخ 14 /7 /46 به مشابه وضع گذشته وسیله طلاب شعارهایی له [آیت‌‎الله] خمینی نیز نصب گردد».
این سند می‌افزاید: ساواک قم اضافه نموده در جلسه‌ای که با حضور [آیات] شریعتمداری و گلپایگانی، ابهری و مهدی گلپایگانی (فرزند [آیت‌الله] گلپایگانی) تشکیل گردید، گرداننده اصلی این جریان شیخ مرتضی فهیم کرمانی و هشت نفر دیگر معرفی که بلافاصله نسبت به دستگیری فهیم کرمانی اقدام، لکن در بازجویی معموله فهیم کرمانی در مورد نوشتن شعار در مدرسه مزبور اظهار بی‌اطلاعی نموده است. توضیح اینکه ساواک قم فهیم کرمانی را به مرکز اعزام داشته و فعلا در قزل قلعه بازداشت می‌باشد. پسر گلپایگانی نیز اطلاع داده که عامل اصلی فهیم کرمانی نبوده و نام‌برده در این امر دخالت نداشته و تقاضا کرده مشارالیه آزاد شود.
ساواک قم افزوده: نتیجه واگذاری مدارس فیضیه و دارالشفاء به آیات مزبور تاکنون اثر مطلوب نبخشیده و طلاب را جری‌تر نموده و هیئت‌مدیره و آیات الله شریعتمداری و گلپایگانی قادر به برقراری نظم در مدارس مذکور نمی‌باشند و هیچ گونه همکاری هم از طریق یادشدگان با آن ساواک به عمل نیامده؛ لذا با توجه به فرارسیدن جشن فرخنده تاج‌گذاری و اینکه احتمال می‌رود از ناحیه طلاب در قم فعالیت‌هایی به عمل آید به منظور ایجاد نظم و انضباط کامل در مدارس مذکور پیشنهاد می‌شود در صورت تصویب ترتیب داده شود که نماینده آقای نخست‌وزیر (آقای کوثر)، که رابط بین آیات مورد بحث و آقای نخست‌وزیر بوده و شرایط تعیین‌شده از طرف آیات و وسیله ملاقات آنان را در مرکز فراهم و با حضور رئیس ساواک محل نسبت به اجرای قراردادها و تعهدات قبلی فیمابین اقدامات لازم معمول گردد و آنان را موظف نمایند که قبل از فرا رسیدن مراسم جشن فرخنده تاج‌گذاری تصمیمات لازم اتخاذ نمایند.[3]
 

«مقابل کاخ خودم را آتش می‌زنم»!

در اسناد ساواک به تاریخ 24 مهر 1346 نامه‌ای از یک زن به شاه دیده می‌شود که در آن شرحی از تجاوز سرلشکر خسروانی ارائه و تهدید شده در صورت ترتیب اثر ندادن به این شکایت، خود را مقابل کاخ در ایام تاج‌گذاری آتش خواهد زد!
در این نامه می‌خوانیم: خاک پای مبارک اعلیحضرت همایونی شاهنشاه آریامهر، کمینه فاطمه شادی بیگی، دارنده شناسنامه شماره 151 صادره از کازرون ساکن خیابان گمرک کوچه عطیفه شماره 293، شش ماه قبل به وسیله یکی از دوستان به باشگاه تاج برای کسب ورزش راهنمایی شدم. چهار ماه بعد، یعنی در شهریورماه امسال روزی سرلشکر [پرویز] خسروانی مرا به دفتر خود خواست و گفت: چون شما خوب ورزش می‌کنید، من شما را برای مربی ورزش خانم شاپور غلامرضا تعیین کرده‌ام. عصری با من بیایید تا شما را به کاخ والاحضرت ببرم. او توصیه کرد که من لباس مرتبی بپوشم و نظافت هم بکنم.
این نامه می‌افزاید: من که دختر یک کارگر هستم، به هر وضعی بود لباس تهیه کرده و عصر در ساعت 7 در سه‌راه احمدی به اتومبیل او سوار شدم. او به طرف کرج حرکت کرد. از او پرسیدم که کاخ والاحضرت در خیابان کاخ است؛ چرا به طرف کرج می‌رویم؟ اظهار کرد که والاحضرت در کرج هستند و به شوفر خود محمد نام دستور داد که سریع‌تر حرکت کند. هوا تاریک شده بود که از جاده کرج خارج شد و به یکی از جاده‌های خاکی رفت. من که از قصد او مطلع شدم، خواستم خود را از اتومبیل بیرون بیندازم؛ او مانع شد و به شوفرش دستور داد پیاده شود.
او پیاده شد و خسروانی به من اظهار علاقه نمود. به او گفتم: من دخترم و شرافت دارم. او توجه نکرد. من گریه کردم، ولی او اصلا به این نکته توجه نکرد و در برگشتن به شهر به من گفت که با تو ازدواج می‌کنم. من فردا به او مراجعه کردم. گفت: ترتیبی داده‌ام که با هم ازدواج کنیم و با این وعده تا به امروز مرا سرگردان نمود و هر روز که به او مراجعه می‌کردم گفت که سیصد تومان بگیر و رضایت بده.
در پایان نامه تصریح شده است: اعلیحضرت جان‌نثار دختر کارگری هستم که با بدبختی امرار معاش می‌کنم و درس می‌خوانم. آیا سزاوار است که در این سن جوانی شرف خود را این طور لکه‌دار کنم؟ اگر به فریاد من نرسید، در روزهای تاج‌گذاری خود را در جلو کاخ گلستان آتش خواهم زد تا همه بدانند که این قبیل اشخاص بی‌شرف با شرف مردم چگونه بازی می‌کنند.[4]
 

مینی‌ژوپ تحریم شد!

روزنامه «اطلاعات» نوشت: در معابر عده‌ای مزاحم خانم‌ها می‌شوند. این گونه مزاحمت‌ها افزایش یافته و برای جلوگیری و کاهش آن خانم‌ها خود مینی‌ژوپ را تحریم کردند.
این تصمیم دیشب در جلسه عمومی جمعیت بیداری زنان در حضور معاون پلیس تهران و جمعی از افسران پلیس و شخصیت‌های مملکتی اعلام شد.
در این جلسه، خانم سپهر خادم، رئیس جمعیت بیداری زنان، گفت: در این اواخر شکایات متعددی از دوشیزگان و بانوان به جمعیت می‌رسید مبنی بر اینکه از مزاحمت‌هایی که در معابر برایشان ایجاد می‌شود به تنگ آمده‌اند. طی بررسی علل این گونه مزاحمت‌ها به این نتیجه رسیدیم که یکی از علل عمده طرز آرایش و لباس پوشیدن خود خانم‌هاست؛ به این جهت درحالی‌که از مسئولین امر انتظار داریم که نسبت به این گونه مزاحمین سخت‌گیری بیشتری بکنند، از خانم‌ها نیز می‌خواهیم که در پوشیدن لباس و آرایش خود سنن و شرایط محیط را مراعات کنند و به این جهت پوشیدن مینی‌ژوپ را این جمعیت تحریم کرده است.
 

آداب معاشرت

سپس خانم صفی‌نیا رشته کلام را به‌دست گرفت و گفت: تنها مینی‌ژوب‌پوش‌ها نیستند که هدف مزاحمین خیابان هستند، بلکه برای خانم‌های مسن نیز از این مزاحمت‌ها فراهم می‌شود. لباس قسمتی از اشکالات است نه همه آن. علت این امر آن است که در مدارس خود هم‌طراز با دروسی که به محصلین می‌آموزیم آداب معاشرت و اخلاق به آنها یاد نمی‌دهیم و به همین جهت سطح اخلاق عمومی روزبه‌روز پایین‌تر می‌آید. عدم تربیت موجب شده که سنّت‌های خانوادگی از بین برود و حرمت پدر و فرزند، مادر و فرزند از میان برداشته شود و کار به جایی رسیده که خانواده‌های ما از تربیت فرزندان خود اظهار عجز می‌کنند.
این تنها پسرها نیستند که در کوچه و خیابان مزاحم مردم هستند، بلکه جمعی از دخترها نیز در کوچه و خیابان به مردم متلک می‌گویند و ایجاد مزاحمت می‌کنند. اگر ما همه انتظارمان از پلیس باشد صحیح نیست، بلکه خانواده و مدرسه نیز باید در این کار نقش خود را به‌خوبی ایفا کنند.
 

نسل منقطع

امروز ما نسل منقطعی هستیم درحالی‌که در جنوب تهران، یعنی از خیابان سپه به پایین، صدی شصت بانوان چادر به‌سر می‌کنند، در شمال تهران دامن‌های بالای زانو و بالای ران مشاهده می‌شود!
پوشیدن مینی‌ژوپ، از جهت نژادی برای زن‌های ایرانی هیچ گونه زیبایی ندارد و از جهت عرف و عادت کشور نیز بسیار زننده است. متأسفانه خانواده‌ها در جلوگیری از پوشیدن این لباس هیچ گونه کوششی ندارند.
 

اغماض مردم

سپس آقای سرهنگ گل‌تپه، معاون پلیس تهران، ضمن تأیید بیانات خانم صفی‌نیا گفت: متأسفانه علت بی‌تفاوتی مردم نسبت به مزاحمت‌های خیابانی، تکرار است و اغماضی است که صاحبان دعوا به هم دارند. اگر گذشت در کار نباشد و چند مزاحم بالاخره به دادگاه کشیده شوند، این مزاحمت‌ها مسلما بسیار کم خواهد شد، ولی متأسفانه هر بار که کار این مزاحمت‌ها به کلانتری‌ها می‌کشد طرفین رضایت می‌دهند و موضوع خاتمه می‌یابد. به‌هرحال سازمان پلیس تهران در این قبیل موارد هر وظیفه‌ای که به عهده‌اش واگذار شود در کمال ارادت انجام می‌دهد.
اگر مردم از پلیس شدت عمل می‌خواهند، طرفین دعوا گذشت و اغماض نکنند؛ همان‌طور که در امر ترافیک عمل می‌شود و روزانه بیش از چهارهزار نفر متخلف را به دادگاه می‌کشاند در مورد مزاحمین خیابان نیز به همین نحو عمل خواهد شد.[5]
 

دولت جدید چهارشنبه تعیین می‌شود

جراید امروز کشور نوشتند: بر حسب وقتی که از طرف وزارت دربار شاهنشاهی تعیین شده ساعت 4 بعد از ظهر امروز هیئت‌رئیسه مجلسین سنا و شورای ملی در کاخ سلطنتی نیاوران حضور شاهنشاه شرفیاب می‌شوند و عریضه‌ای که در پاسخ فرمایشات ملوکانه هنگام افتتاح مجلسین تهیه و تنظیم گردیده و مبتنی بر آمادگی مجلسین برای شروع به کار می‌باشد به وسیله آقای مهندس شریف‌امامی، رئیس مجلس سنا، قرائت و تقدیم می‌گردد.
طبق مقررات قانون، در تعقیب این شرفیابی، آقای هویدا استعفای دولت را به پیشگاه شاهانه تقدیم می‌دارد و به قرار اطلاع امشب فرمان ملوکانه دایر به نخست‌وزیری آقای هویدا صادر و به ایشان ابلاغ می‌گردد تا نسبت به تشکیل دولت جدید اقدام نماید.
 

معاونین وزارتخانه‌ها

آقایان وزیران امروز تا آخر وقت به رسیدگی امور مربوطه مشغول بودند و به احتمال اینکه ممکن است مصدر مقامی که در اختیار دارند نباشند، کلیه کارهای وزارتخانه را پایان داده و اوراق خود را جمع‌آوری کردند و امور مربوطه را به معاونین واگذار کردند. فردا امور کشور در تمام وزارتخانه‌ها و ادارات به وسیله معاونین اداره خواهد شد و وزیران به استراحت می‌پردازند.
 

دولت جدید

مطالعات و بررسی‌های آقای هویدا در مقام نخست‌وزیری آینده، یک روز بیشتر ادامه نخواهد یافت و به احتمال قوی هیئت دولت جدید را روز چهارشنبه تعیین خواهد کرد تا به پیشگاه ملوکانه معرفی شوند.
این معرفی ممکن است روز چهارشنبه یا صبح پنجشنبه حضور شاهنشاه آریامهر صورت گیرد و پس از معرفی به پیشگاه ملوکانه قبل از ظهر روز پنجشنبه دولت جدید در مجلس شورای ملی حضور خواهد یافت و آقای هویدا اعضای جدید دولت را معرفی و برنامه دولت را به مجلس شورای ملی تقدیم می‌دارد.
معرفی به مجلس سنا ممکن است روز شنبه آینده انجام پذیرد.[6]
 

افتتاح مرکز تحقیقات روانی کودکان

بامداد امروز مرکز تحقیقات روانی کودکان و آموزشگاه کودک‌یارىِ فرحناز پهلوی وابسته به جمعیت خیریه فرح پهلوی، توسط فریده دیبا گشایش یافت.
در این مراسم وزیر آموزش و پرورش و هیئت عامله جمعیت خیریه فرح پهلوی شرکت داشتند.[7]
 

وزیر دربار اردن به تهران می‌آید

ساعت ۹ بعد از ظهر امروز آقای اکرم زعیتر، وزیر دربار کشور اردن هاشمی، با هواپیما وارد تهران می‌شود.
خبرگزاری‌های خارجی گزارش داده‌اند که وزیر دربار اردن در این سفر حامل پیامی از طرف ملک حسین، پادشاه  اردن، برای محمدرضا پهلوی می‌باشد.[8]
 

بازدید رؤسای جمهور عراق و سوریه از غرفه ایران

سپهبد محمد عبدالرحمن عارف، رئیس‌جمهوری عراق، و دکتر نورالدین آتاسی، رئیس‌جمهوری سوریه، غرفه‌های ایران در نمایشگاه بین‌المللی بغداد را مورد بازدید قرار دادند.[9]
 

سازمان وزارت آموزش و پرورش تغییر کرد

سازمان اداری وزارت آموزش و پرورش تغییر کرده و بر اساس قانون جدید استخدام، سازمان جدیدى به‌وجود آمده است.
به قرار اطلاع، اداره‌ای به نام اداره کل تشکیلات تأسیس شده است که وظایف این اداره بررسی سازمان‌های وزارتخانه و پست‌های سازمانی و امور دیگری از این قبیل خواهد بود؛ همچنین در امور بازرسی وزارت آموزش و پرورش نیز دگرگونی‌هایی صورت خواهد گرفت و علاوه بر اینکه امور بازرسی زیر نظر مستقیم وزیر آموزش و پرورش اداره می‌شود، پیش‌بینی‌هایی نیز برای بازرسی مدارس انجام شده است تا برای هر شصت تن شاگرد دبستانی یک بازرس و برای هر پنجاه شاگرد دبیرستانی یک بازرس گمارده شود.
به قرار اطلاع، در تشکیلات کارگزینی نیز تغییراتی صورت گرفته و ادارات مختلف کارگزینی از جنبه استانی خارج شده و ادارات جداگانه‌ای به نام انتقالات، ترفیع و تبدیل، امور استخدامی، طبقه‌بندی مشاغل، بازنشستگی تشکیل شده است.
در سازمان جدید انستیتو طرح‌ریزی مدیریت به‌وجود آمده که اعتبار آن نیز تأمین شده است و در این انستیتو مدیرانی برای مدارس تربیت می‌شود و برای کارکنان اداری نیز دوره علوم اداری دایر می‌گردد.
احتمال می‌رود در سایر سازمان‌های دیگر وزارت آموزش و پرورش نیز تغییراتی داده شود.[10] 
 

فیدل کاسترو مرگ چه گوارا را تأیید کرد

«آسوشیتد پرس» 16 اکتبر از هاوانا گزارش داد: فیدل کاسترو، نخست‌وزیر کوبا، امروز در یک نطق رادیو تلویزیونی گفت: رهبر چریک‌ها که اخیرا در بولیوی کشته شده متأسفانه همان چه گوارا، دوست و دست راست او بوده است.
کاسترو گفت: متأسفانه باید گفت عکس‌هایی که دولت بولیوی از جسد مقتول منتشر کرده و مطالبی از خاطرات او که انتشار یافته، جای تردید باقی نگذاشته که چه گوارا به قتل رسیده است.
کاسترو گفت: عکس‌های منتشرشده دقیقا همان عکس‌‎های چه گوارا هستند.
کاسترو گفت: مرگ چه گوارا یک حقیقت غم‌انگیز است؛ البته می‌توان عکس‌های جعلی تهیه نمود، اما عکس‌های جسد چه گوارا توسط خبرنگاران و در حضور عده زیادی از مردم گرفته شده و نمی‌تواند جعلی باشد.
کاسترو در مورد خاطرات چه گوارا که از طرف مقامات بولیوی منتشر شده گفت: انشای این خاطرات نشانه دیگری از صحت ادعای مقامات بولیوی است؛ زیرا انشای چه گوارا را به‌سختی می‌توان فهمید و همچنین دستخط او ناخواناست.[11]
 
صفحه اول روزنامه اطلاعات، 24 مهر 1346
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. ملا احمد کروبی به روایت اسناد ساواک، ص 43.
[2]. جعفر شریف‌امامی به روایت اسناد ساواک، ص 212.
[3]. پایگاه‌های انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: مدرسه فیضیه، ص 490.
[4]. پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک، ص 120.
[5]. اطلاعات، 24 مهر 1346، ص 4.
[6]. همان، صص 1 و 13. 
[7]. همان، ص 16.
[8]. همان‌جا.
[9]. همان‌جا.
[10]. همان‌جا.
[11]. همان، ص 13.
 
https://iichs.ir/vdccipqi.2bqpo8laa2.html
iichs.ir/vdccipqi.2bqpo8laa2.html
نام شما
آدرس ايميل شما