اعلیحضرت نزدیک به ساعت ده صبح بود که مرا احضار فرمودند و خواستند سولیوان را احضار کنم و به او اجازۀ شرفیابی دهم. سولیوان در ساعت مقرر به کاخ نیاوران آمد و او را برای شرفیابی آماده ساختم. اعلیحضرت، پس از شرفیابی سفیر، با وی صمیمانه برخورد کردند.
27 مهر ماه 1357
دیدار با سفیر آمریکا
اعلیحضرت نزدیک به ساعت ده صبح بود که مرا احضار فرمودند و خواستند سولیوان را احضار کنم و به او اجازۀ شرفیابی دهم. سولیوان در ساعت مقرر به کاخ نیاوران آمد و او را برای شرفیابی آماده ساختم. اعلیحضرت، پس از شرفیابی سفیر، با وی صمیمانه برخورد کردند. با لحنی گلهآمیز تمام ناآرامیهای چند ماهه اخیر و علت آن را برشمردند و اضافه کردند که همۀ این عوامل به قدری پیچیده است که در وهلۀ اول دست توطئهای خارجی را در این تظاهرات در کار میبینم. اعلیحضرت فرمودند: «فقط ک.گ.ب قادر به هماهنگ ساختن چنین تظاهرات یکدست است. من بدرستی میدانم که انگلیسیها به دلیل مشکلاتی که با من دارند، نمیتوانند ادامۀ سلطنت مرا تحمل کنند. اما میپرسم چرا سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) بر ضد ما دست به توطئه میزند؛ آیا خطائی از ما سر زده؟ آیا میان واشینگتن و مسکو توافق محرمانهای صورت گرفته است؟» لحن اعلیحضرت بسیار غمانگیز و شکوهآمیز بود.
سولیوان، در پاسخ، ریشۀ نارضاییها را بر شمرد و گفت: «مطمئن باشید دست سازمان سیا در کار نیست و پول در میان مردم پخش نمیکند.» اعلیحضرت فرمودند: «فقط شما به من بگویید واشینگتن از من چه میخواهد؟» سولیوان گفت: «مطمئن باشید واشینگتن از شما چیزی نمیخواهد.»
سولیوان پس از پایان مراسم شرفیابی، به اتاق من آمد و گفت: «شاه را هیچگاه چنین اندوهگین، افسرده و دلنگران ندیده بودم... »1
ضیافت وزارت امور خارجه ایران با حضور مقامات آمریکایی
شماره آرشیو: 1-857-747س
پی نوشت:
1. امیراصلان افشار، سروها در باد: آخرین روزهای شاه در تهران، به تقریر امیراصلان افشار؛ تهیه و تنظیم محمود ستایش، تهران: نشر البرز، 1378، ص22-23 https://iichs.ir/vdcd.f0o2yt0f9a26y.html