اسدالله علم در خاطرات خود به این رویداد مهم اشاره کرده است. او میگوید در شرایطی که «تقریبا همه» دست و پای خود را گم کرده بودند، ناچار شده است ساختمان نخست وزیری را ترک نماید و در ستاد عملیات شهربانی مستقر شود. او بر این نکته نیز تاکید میکند که او نظامیان را مجبور به تیراندازی کرده است.