برای ناهار به «بنگاه خبر پراکنی بریتانیا» (بی.بی.سی) رفتم و مدت دو ساعت در آنجا با «جرالدمانسل» و همکارانش به چانه زدن پرداختم. حرف من این بود که: «آنچه از برنامه فارسی بی.بی.سی و سایر رادیوهای خارجی مثل: رادیو مسکو، رادیو یمن جنوبی، و یا رادیوی پیک ایران (در آلمان شرقی) پخش میشود، هرگز نمیتواند تکلیف حکومت ایران را تعیین کند و اثر مهمی نیز در کار رژیم از خود بجا گذارد...
جمعه 28 آوریل 1978 [8 اردیبهشت 1357]
برای ناهار به «بنگاه خبر پراکنی بریتانیا» (بی.بی.سی) رفتم و مدت دو ساعت در آنجا با «جرالدمانسل» و همکارانش به چانه زدن پرداختم. حرف من این بود که: «آنچه از برنامه فارسی بی.بی.سی و سایر رادیوهای خارجی مثل: رادیو مسکو، رادیو یمن جنوبی، و یا رادیوی پیک ایران1 (در آلمان شرقی) پخش میشود، هرگز نمیتواند تکلیف حکومت ایران را تعیین کند و اثر مهمی نیز در کار رژیم از خود بجا گذارد. ولی البته باید توجه داشت که گرچه بقیه رادیوهای فارسی زبان خارجی در راه هدف خود برای سرنگونی رژیم ایران صادقانه میکوشند2، بی.بی.سی چرا با آنهمه لاف و گزافی که از بابت استقلال رأی و بیطرفی خود سر میدهد، اینطور مخالفخوانی میکند؟ مگر این فرستنده متعلق به کشوری نیست که به عنوان متحد نظامی ایران تلقی میشود؟ و مگر فرستندهای که مستقیماً از بودجه دولت انگلیس تغذیه میکند توان آن را دارد که مطالب برنامههای خارجی خود را بدون کسب نظر وزارت خارجه انگلیس پخش کند؟... البته ما بهیچوجه اهمیتی نمیدهیم که بی.بی.سی بجای مساعدت و همکاری با ما به وسیلهای برای پخش و اشاعه نظارت مخالفین رژیم تبدیل شود. ولی این واقعاً درست است که ایران علاوه بر پرداختهای گزاف به دولت انگلیس بابت خریدهای نظامی و بازرگانی، مبالغی هم بابت جلوگیری از دشنامها و تهمت زدنهای بی.بی.سی خرج کند؟...»
مانسل در جواب من چند بار مسأله بیطرفی بی.بی.سی را متذکر شد و در خلال صحبتهایش نیز به این مسأله اشاره کرد که: هرگز نمیتوان موردی را نشان داد که بی.بی.سی صرفاً به پخش نظرات مخالفین رژیم ایران پرداخته باشد. و سپس با ارائه آمارهایی خواست اثبات کند که ادعایش در مورد بیطرفی صحت دارد و بی.بی.سی هرگز راجع به حوادث اخیر ایران اقدام به پخش گزارشهای خلاف واقع نکرده است. او ضمناً خاطر نشان ساخت که: «... البته در هر کاری نمیتوان وقوع خطار و اشتباه را بکلی از نظر دور داشت. ولی مسأله اینجاست که بی.بی.سی هرگز قادر نیست شبیه رادیوهای بلوک شرق صرفاً گزارشهایی را پخش کند که از دیدگاه خودش قابل قبول باشد...» علاوه بر اینها نیز «مانسل» اصرار داشت ثابت کند که دلیل بی اعتقادی و عدم علاقه مقامات تهران به بی.بی.سی را باید در زمانهای گذشته جستجو کرد و آن را ناشی از گفتارهای بی.بی.سی علیه رضاشاه در اواخر سلطنت او دانست و بعد هم از من پرسید: «نمیدانم آیا شانسی برایم وجود دارد که در سفر آینده خود به هندوستان توقفی هم در تهران داشته باشم و با مقامات ایرانی تبادل نظر کنم یا نه؟ البته به شرطی که در تهران فقط ننشینم و به موعظه گوش دهم...»
در جواب او، وجود هرگونه سوءظن ریشهدار تاریخی مقامات تهران نسبت به بی.بی.سی را تکذیب کردم و سپس افزودم که: گرچه شخصاً سفر او را به تهران مفید میدانم، ولی بدون کسب نظر از تهران نمیتوانم کاری برایش انجام دهم.3
غلامرضا نیکپی شهردار تهران (48ـ1356)، سناتور انتصابی،
وزیر آبادانی و مسکن (1347) و معاون نخستوزیر (46ـ1343)، هنگام مصاحبه با خبرنگار بیبیسی
شماره آرشیو: 661-9318ن
پی نوشت:
1. رادیوی پیک ایران از صوفیه (پایتخت بلغارستان) پخش میشد و گردانندگان آن را اعضای حزب توده تشکیل میدادند. ـ مترجم.
2. در آن زمان، رادیوهایی مثل آمریکا، اسرائیل، بغداد جزء مدیحهسرایان و ثناگویان رژیم شاه محسوب میشدند و بهمین جهت نیز حکومت شاه از گردانندگان بخش فارسی این رادیوها هیچوقت گله نداشت. بی.بی.سی هم به دلیل وضع نابسامان اقتصاد انگلیس در این اواخر تبدیل به کاسه گدایی حکومت لندن شده بود و در مواقع مقتضی با وارد آوردن نیشی به شاه به تلکه از او میپرداخت. ـ مترجم.
3. پرویز راجی ، خدمتگزار تخت طاووس، ترجمه: ح.ا.مهران، انتشارات اطلاعات، چاپ اول: 1364، صص179ـ180. https://iichs.ir/vdce.o8ebjh8fx9bij.html