برخی محققان اعتقاد دارند توسعه شهرها در کشورهای پیرامونی به صورت نامتوازن به ایجاد پدیده «بزرگسری» در این کشورها منجر شده است؛ پدیدهای که در خصوص تهران نیز صدق میکند.
هرچند تهران در زمان قاجار به پایتختی ایران انتخاب شده بود، رشد شتابان این شهر از نظر کمی و کیفی در دوران پهلوی اتفاق افتاد؛ به طوری که چهره این شهر در دهه 13۵۰ هیچ شباهتی با تهران اوایل دوران پهلوی نداشت. بااینحال مقایسه رشد تهران با سایر نقاط کشور در همین دوره نشاندهنده توسعه نامتوازن پایتخت کشور است؛ به گونهای که در آستانه انقلاب، بیشترین دسترسی به خدمات و امکانات در تهران متمرکز بود. این نوشتار درصدد است تاثیر این توسعه نامتوازن را بررسی کند.
برخی محققان اعتقاد دارند توسعه شهرها در کشورهای پیرامونی به صورت نامتوازن به ایجاد پدیده «بزرگسری» در این کشورها منجر شده است. این پدیده به حالتی گفته میشود که در آن پایتخت و چند شهر دیگر بسیار توسعه پیدا میکنند و تمامی امکانات زیرساختی و دسترسی به خدمات و شغل در آنها متمرکز میشود. در این وضعیت، شهرهای دیگر به نسبت این شهرها امکانات کمتری دارند.۱
این مسئله سبب میشود بخش چشمگیری از نیروهای کار تحصیلکرده و دارای تخصص از روستاها و شهرهای دیگر به شهرهای توسعهیافته مهاجرت کنند. مهاجرت این عده شهرهای یادشده را به دلیل کمبود امکانات زیرساختی متناسب با جمعیت جدید دچار مشکلات متعددی میکند، به طوری که خدماتدهی در این شهرها با مشکل مواجه میشود؛ همچنین این موضوع به گرانتر شدن هزینه زندگی در این شهرها و در نتیجه ایجاد حلبیآبادها منجر میشود.۲
این مسئله در خصوص تهران نیز صدق میکند. بررسی الگوی توسعه این شهر نشان میدهد که با روی کار آمدن رضاخان برای تغییر گسترده تهران تلاش شد. در همین زمان خیابانهای جدیدی به تهران افزوده شد و جمعیت شهر افزایش یافت. این توسعه به قدری بود که میزان رشد تهران در دوران رضاخان طرف قیاس با پنجاه سال آخر دوران قاجار نبود.۳
رشد تهران در دوران پهلوی دوم نیز شتابان ادامه یافت، به طوری که از ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۷ این شهر چند برابر رشد کرد. توسعه تهران بعد از این دوره تا اوایل دهه 13۴۰ ادامه یافت. در همین دوره بنیان بسیاری از شهرکهای اطراف تهران گذاشته شد. بااینحال رشد چشمگیر تهران در دهههای 13۴۰ و 13۵۰ اتفاق افتاد، به گونهای که مساحت تهران در سالهای 13۳۵، 13۴۵ و 13۵۵، به ترتیب به ۱۰۰ کیلومتر مربع و ۱۸۱ کیلومتر مربع و ۳۷۰ کیلومتر مربع رسید. در همین دوره، جمعیت تهران از یکمیلیون و هشتصدهزار نفر در اوایل دهه 13۴۰ به چهارمیلیون و ششصدهزار نفر در سال 13۵۵ افزایش یافت.۴
یکی از دلایل رشد شتابان تهران تمرکز بیشتر صنایع و واحدهای صنعتی و خدماتی در این شهر بود. در سالهای ۱۳۱۳ تا ۱۳۱۷ تعداد کارگران صنعتی در تهران ۲۵ برابر شد، در سالهای ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۱ هزار واحد صنعتی جدید در تهران احداث گردید، در سال ۱۳۴۵، نیمی از سرمایهگذاریهای ملی فقط در تهران انجام شد.۵
ایجاد حاشیهنشینی
استقرار واحدهای صنعتی در تهران و رشد خدمات شهری سبب افزایش ورود مهاجران به این شهر شد؛ به گونهای که در دهه 13۴۰ سهم مهاجران به نسبت جمعیت این شهر به ۳۳ درصد رسید. در همین دوره، رشد متوسط تولید ناخالص تهران به نسبت رشد متوسط تولید ناخالص کشور بیشتر از ۳درصد بود؛ موضوعی که به خوبی نشان میدهد چرا در این سالها بر میزان جمعیت مهاجران افزوده شده است.۶
استقرار واحدهای صنعتی در تهران و رشد جمعیت آن سبب شد تقاضا برای مسکن در این شهر افزایش یابد، اما جمعیت مهاجر ازآنجاکه قدرت خرید خانههای ساختهشده در داخل شهر و تامین هزینههای اقامت در محدود شهری را نداشت، در اطراف تهران ساکن شد و مناطق حاشیه شهر تهران را بهوجود آورد.۷ جمعیت حاشیهنشین به دلیل نداشتن مهارت و نبود فرصت شغلی، به دستفروشی و ایجاد دکههای فروش غیرمجاز در شهرهای بزرگ روی آورد. همین مسئله به رویارویی شهرداریها با آنها و ایجاد تنش اجتماعی منجر شد.۸
رشد چشمگیر تهران در دهههای 13۴۰ و 13۵۰ اتفاق افتاد، به گونهای که مساحت تهران در سالهای 13۳۵، 13۴۵ و 13۵۵، به ترتیب به ۱۰۰ کیلومتر مربع و ۱۸۱ کیلومتر مربع و ۳۷۰ کیلومتر مربع رسید. در همین دوره، جمعیت تهران از یک میلیون و هشتصدهزار نفر در اوایل دهه 13۴۰، به چهارمیلیون و ششصدهزار نفر در سال 13۵۵ افزایش یافت
براساس اطلاعات گردآوریشده از 1997 کارگاه صنعتی در سال 1350، درحالیکه برای تامین نیازهای اولیه یک خانواده چهارنفری، 240ریال درآمد روزانه لازم بود، کارگران براساس قانون کار، در تهران 88 ریال دستمزد روزانه دریافت میکردند.۹ در همین دوره بر میزان جرم و جنایت در تهران افزوده شد. علت این مسئله فقدان مهارت در بین نیروهای مهاجر، دشواریهای زندگی در تهران، ناامیدی از آینده بهتر در زمانی که فرد خودش را با سایر افراد مقایسه میکرد و دسترسی نداشتن به حداقل خدمات شهر بوده است.۱۰
همچنین رشد نامتوازن تهران سبب شد دولت نتواند به میزان افزایش جمعیت شهر بر میزان زیرساختهای شهری بیفزاید؛ ازهمینرو تهران در اواسط دهه 13۵۰ در تامین زیرساختهایی مانند برق و حتی آب (بهویژه مناطق حاشیه شهر) دچار مشکلات فراوانی گردید؛ برای مثال این مسئله خود را در شهریور 1356 به صورت خاموشی برق در تهران و برخی از شهرها نشان داد. در آن زمان حتی گاه اتفاق میافتاد که سه ساعت از روز به علت کمبود برق خاموشی اعلام میشد. از نکات شایان توجه این است که در زمان خاموشی تهران اعلام شد ایران 7/6میلیارد دلار به سایر کشورها کمک کرده است.۱۱ توسعه نامتوازن تهران و سایر شهرها فقط به مسکن و فرصتهای شغلی مربوط نبود، بلکه شامل خدمات بهداشتی نیز میشد.
دسترسی به خدمات پزشکی
در سال 1350، 48درصد از پزشکان و ۵۹ درصد دندانپزشکان فقط در تهران خدمت میکردند؛ نسبت پزشک در تهران 885/1 (یک پزشک برای 885 تن) بود، درحالیکه برای کل کشور این شاخص مساوی با 3408/1 و برای ایلام 14529/1 بود. نسبت دندانپزشک در تهران 5403/1 و در کل کشور 23905/1 و در ایلام 247000/1 بود. 7/41درصد پرستاران دیپلمه و 45درصد ماماهای دیپلمه در سال 1350، در تهران بهسر میبردند. در همان سال تعداد تختهای بیمارستانی برای هر صدهزار جمعیت، 121 تخت در تهران بود که این شاخص برای ایلام عدد یک رقمی 8 را نشان میداد.۱۲
اما سوال اینجاست که چرا با وجود رشد بالای تهران، شکاف درآمدی در این شهر وجود داشت. طبیعی است هر چه شهر توسعهیافتهتر باشد، امکانات و منابع مالی بیشتری دارد. برای بررسی این مسئله باید به تراز تجاری ایران در آن سالها با سایر کشورها نگاهی بیندازیم. بین سالهای ۱۳۳۲ تا ۱۳۴۰، تراز مالی ایران یعنی نسبت صادرات به واردات که در زمان مصدق مثبت بود، منفی شد و به رقم ۲۸۵ میلیون دلار رسید. این رقم در دهه 13۴۰ به یکمیلیارد و ۱۱۶ میلیون دلار و در دهه 13۵۰ به رقم دو میلیارد و ۴۱۵ میلیون دلار رسید. این ارقام نشان میدهد حجم بسیاری از تولید ناخالص ملی صرف واردات از سایر کشورها میشد.۱۳
در این سالها، 33درصد واردات، به اتومبیل و کالاهای لوکس، 29درصد به مواد اولیه مورد نیاز کارخانهها و 24درصد به تجهیزات نظامی اختصاص یافت؛ همچنین 12درصد از واردات نیز مواد غذایی را دربر میگرفت. براساس این آمار، واردات مواد اولیه و صنعتی، که از نیازهای اساسی برای توسعه بهشمار میآید، کمتر از 30 درصد در واردات کشور سهم داشت.۱۴
بررسی این آمار نشان میدهد بخش چشمگیری از سرمایههای کشور صرف خرید کالاهای خارجی لوکوس، که مخاطب آنها قشرهای خاصی بودند، میشد. در چنین شرایطی دولت دچار کسری بودجه میشد و نمیتوانست بسیاری از طرحهای عمرانی ضروری را به طور کامل اجرا کند. همین مسئله به کاهش استانداردهای سطح زندگی و رشد نارضایتی مردم منجر میشد؛ ازهمینرو در اواسط دهه 13۵۰، به دلیل کژکارکردهای حکومت وقت نارضایتی سیاسی و اجتماعی در تهران رشد کرد؛ همچنین توسعه نامتوازن سبب شد شکاف مرکز و پیرامون در ایران افزایش یابد و بر میزان فقر و رشد بیماریها در مناطق حاشیهای ایران افزوده شود.
سهم این کودکان از شهر توسعهیافته تهران، زندگی در آلونکهای خیابان 17 شهریور (شهباز جنوبی) بود
شماره آرشیو: 1793-3ع
پی نوشت:
۱. احمد ساعی، مسایل سیاسی و اقتصادی جهان سوم، تهران، سمت، چ پنجم، ۱۳۸۱، ص ۹۱.
۲. همان، صص ۹3-۹5.
۳. محمدتقی شیخی، جامعهشناسی شهری، بیجا، انتشارات نورگیتی، ۱۳۷۸، ص ۱۲۱.
۴. رﺣﻴﻢ رﺿﺎیی، «ﻧﻘﺶ ﺗﻤﺮﻛﺰ ﻓﻌﺎﻟﻴﺘﻬﺎی اﻗﺘﺼﺎدی در اﻓﺰاﻳﺶ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﻛﻼﻧﺸﻬﺮ ﺗﻬﺮان»، فصلنامه پژوهشی جفرافیای نیروی انسانی، تابستان ۱۳۸۸، ص ۵۶.
۵. همان، ص ۵۸.
۶. مجید یاسور، «بررسی علل و چگونگی تمرکزگرایی تهران در سه دهه گذشته»، فصلنامه پژوهشی جفرافیای نیروی انسانی، تابستان 1394، ص ۳۲۳.
۷. همان، ص ۳۲۵.
۸. مقصود فراستخواه، سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران، تهران، موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1388، ص 291.
۹. محمدعلی کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، تهران، نشر مرکز، چ بیستم، 1393، ص 302.
۱۰. همان، ص ۳۰۴.
۱۱. آصف بیات، سیاستهای خیابانی، ترجمه اسدالله نبوی، چاشمی، تهران، پردیس دانش، چ سوم، ص ۸۷.
۱۲. مقصود فراستخواه، همان، ص ۳۱۰.
۱۳. مسعود کارشناس، نفت، دولت و صنعتی شدن در ایران، ترجمه علیاصغر سعیدی، تهران، گام نو، 1382، ص ۳۰۴.
۱۴. همان، ص ۳۰۵. https://iichs.ir/vdch.-nkt23n66ftd2.html