متن پیش رو‌ گزیده‌ای است از متن استنساخ شده دست‌نوشته‌ها و یادداشت‌های ابوالحسن عمیدی نوری1 در مورد 15 نخست‌وزیر ایران ـ‌ از 1320 الی 1341ـ که البته از آن میان فقط مطالب مربوط به سه نخست‌وزیر یعنی محمدعلی فروغی،‌ علی سهیلی و احمد قوام موجود می‌باشد.
الزامات زمامداری و زمام‌داران ما!
متن پیش رو‌ گزیده‌ای است از متن استنساخ شده دست‌نوشته‌ها و یادداشت‌های ابوالحسن عمیدی نوری1 در مورد 15 نخست‌وزیر ایران ـ‌ از 1320 الی 1341ـ که البته از آن میان فقط مطالب مربوط به سه نخست‌وزیر یعنی محمدعلی فروغی،‌ علی سهیلی و احمد قوام موجود می‌باشد.

«به طور کلی استنباط خودم بر این است که زما‌م‌داران کشور ما اولاً  کمتر اعتقاد به داشتن هدف روشن و مسلک سیاسی در دوره زمام‌داری داشتند بلکه مادام خانه‌نشین و یا دور از سیاست روز چنان از اصول و قانون و دموکراسی حرف می‌زدند که روح آدم پرواز می‌نمود و امیدوار می‌شد که اگر آنها زمام‌دار شدند همه چیز درست می‌شود. اما همین که بر مسند صدارت می‌نشستند آن افکار را فراموش نموده و ... [به] سرنیزه و زور متکی گردیده تجاوز به حقوق عمومی و خصوصی می‌کردند. ثانیاً  زمام‌داران ما بدون داشتن نقشه واقعی و عملی در زمام‌داری به منظور اصلاحات حقیقی در کشور بر روی امکانات روز،‌ روی کار آمده‌اند و اغلب نیز بی‌مقدمه و ناکام از کار طرد شدند. آنها اغلب فقط به فکر گذرانیدن روز بودند بدون اینکه در مقدرات کشور اثری از خود باقی گذارده باشند. مع‌هذا بعضی‌ها از خود آثاری باقی گذاردند مثل مرحوم قوام که بازی ماهرانه‌ای در روابط ایران و شوروی به نفع ایران نمود که گرچه خود را نزد زمام‌داران شوروی بدقول و عهدشکن نشان داد ولی از نظر علاقه به استقلال ایران این فداکاری را نمود چنان‌که ایران که در لب پرتگاه تجزیه آذربایجان و حتی ایالات شمالی ایران... [در حال] رفتن پشت پرده آهنین قرار گرفته بود با استفاده از موقعیت روز و سیاست جهانی از خطر رها گردید و قوام نیز خانه‌نشین شد و یا مرحوم دکتر مصدق که در کار نفت ایران با اینکه انتظار می‌رفت به استخراج و فروش نفت پرداخته باشد و نفت را به جهان صنعتی جریان دهد با رویّه منفی خود امر نفت را در ...[موقعیت] اجمال گذارده وضع اقتصادی و اجتماعی را به مرحله‌ای رسانیده بود که خطر کمونیزم ما را تهدید می‌نمود.

به هر حال ایران از جنگ دوم و حالت اشغال آن و همچنین [از] جنگ نفت با همین زمام‌داران «روزگذران» به سلامت جست و از خطر سقوط رژیم ظاهراً‌ دموکراسی خود باقی [ماند] و [از] رفتن پشت پرده آهنین و یکی از اقمار شدن شوروی نجات یافت باز هم جای خوش‌وقتی است و الاّ وضع سیاسی و اداری کشور یک نحوه به خصوص خود ماست که نه رژیم دموکراسی غربی دارد و نه رژیم کمونیستی بلکه ترکیبی است از همه نوع رژیم‌ها به اضافه رژیم سلطنتی مطلقه و هرج و مرج که مخلوط آنها «ایران امروز» را به وجود آورده است. همچنین نقش مرحوم فروغی را بر حفظ رژیم سلطنت نباید فراموش کرد. همچنان‌که در عقد قرارداد با روس و انگلیس و تعهد بر تخلیه ایران شش ماه پس از جنگ دوم نقش مؤثرِی در حفظ استقلال ایران داشت...»2
 

نفر دوم از راست،‌ عمیدی نوری و هیئت همراه احمد قوام در سفر به شوروی در سال 1321 خورشیدی
شماره آرشیو:  1-2987-1ع

پی نوشت:
 
1. ابوالحسن عمیدی نوری(1۲۸۲ـ۱۳۵۹) نویسنده و روزنامه‌نگار، در ابتدای نهضت ملی یکی از پایه‌گذاران جبههٔ ملی ایران و از یاران دکتر محمد مصدق بود. مقالات وی ابتدا در روزنامه‌های طوفان و ستاره ایران درج می‌شد و پس از شهریور 1320 که خود روزنامه‌ای را به نام «داد» منتشر کرد، مقالاتش با نام «پشت پرده سیاست و زیر پرده سیاست» در آن درج می‌گردید و خوانندگان بسیاری را به خود جلب کرده بود. همزمان با این، مدیریت دو روزنامه نوروز ایران و پرورش را نیز بر عهده داشت و مدتی را هم دادیار و وکیل دادگستری بود. وی در مسئله آذربایجان به همراه قوام السلطنه به مسکو سفر کرد و در ملاقات با استالین حضور داشت. عمیدی در دوران نخست‌وزیری مصدق،‌ نخست از طرفداران وی و سپس در جرگه مخالفان او قرار گرفت و در دولت زاهدی، سمت‌های معاونت سیاسی نخست‌وزیر و ریاست اداره کل انتشارات و تبلیغات را برعهده داشت. در دوره‌های هیجده و نوزده،‌ وکیل مردم بابل در مجلس شورای ملی بود و پس از سال 1320، با برعهده گرفتن وکالت زارعینی که اراضی‌‌شان توسط رضاخان غصب شده بود،‌ صاحب زمین های بسیاری در مازندران گشت و سرانجام، در سال 1359خورشیدی با حکم دادگاه انقلاب محکوم به اعدام گردید.
2. ابوالحسن عمیدی نوری،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ ج2، به کوشش مختار حدیدی،‌ جلال فرهمند،‌ تهران:‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384،‌ ص10. https://iichs.ir/vdch.xnmt23n-iftd2.html
iichs.ir/vdch.xnmt23n-iftd2.html
نام شما
آدرس ايميل شما