مرحوم علی سهیلی دو مرتبه نخستوزیر گردید. یکی پس از ذکاءالملک فروغی که در پست ریاست وزرائیاش فوت نمود و علی سهیلی وزیر امور خارجهاش که با دانستن زبان روسی و داشتن خانم روس رابطه مناسبی با روس و انگلیس داشت بهترین شخصیت برای زمامداری آن روز محسوب میشد. او اواسط سال 1321 ناچار به استعفا گردید. مرحوم قوامالسلطنه زمامدار...
«مرحوم علی سهیلی دو مرتبه نخستوزیر گردید. یکی پس از ذکاءالملک فروغی که در پست ریاست وزرائیاش فوت نمود و علی سهیلی وزیر امور خارجهاش که با دانستن زبان روسی و داشتن خانم روس رابطه مناسبی با روس و انگلیس داشت بهترین شخصیت برای زمامداری آن روز محسوب میشد. او اواسط سال 1321 ناچار به استعفا گردید. مرحوم قوامالسلطنه زمامدار شد که باز هم پس از سقوط کابینه قوام به نخستوزیری رسید و انتخابات پر جنجال دوره چهاردهم مجلس شورای ملی را انجام داد و کابینهاش سقوط نمود.
من اولین دفعهای که آن مرحوم را دیدم هنگامی بود که عشق لباس نظامی در 16 سالگی به سرم زد. برخلاف سوابق خانوادگی به مدرسه قزاقخانه در سال 1300 رفته وارد کلاس آخر آن شدم و جزو معلمین کلاس مزبور او را دیدم که مردی بلند قامت لاغر اندام با صورت آبلهای بود که میگفت کارمند وزارت امور خارجه است و به ما تاریخ درس میداد. آن روزها او را یک آدم معمولی میدیدم. درس او جالب نبود زیرا در فن تدریس بیاطلاع بود و نمیتوانست شاگرد را جذب کند.
من دیگر سهیلی را ندیدم تا 18 سال بعد یعنی در سال 1318 که مرحوم ابوالفضل لسانی پسر عموی عزیزم که رئیس دادگاههای شهرستان کرمان بود و طبق معمول ایام مرخصی سالیانهاش را در بنده منزل در تهران به سر میبرد. یک روز علی سهیلی را دیدم به منزلم آمد که آن موقع در خانه شخصیام واقع در امیریه که حالا پاساژ داد نمودهام منزل داشتم برای ملاقات مرحوم لسانی آمد و معلوم شد که او از وزارت خارجه به وزارت کشور انتقال یافته استاندار کرمان گردیده است که در ایام اقامت آنجا با مرحوم لسانی خصوصیت یافته حالا هم که به تهران آمده است به دیدار او در بنده منزل پرداخته است. من آن روز سهیلی را مردی دیدم گرم و بذلهگو و خوش محضر که از صمیمیت خود با مرحوم لسانی دم میزد. بعد از رفتنش از منزلم نیز دیدم مرحوم لسانی خیلی از دوستی او و حسن رفتارش با خود برایم مراتبی نقل میکند که پیش خود فکر میکردم مرحوم لسانی بتواند به کمک او در آینده امیدوار باشد در حالی که چهار سال بعد که این دو دوست صمیمی در کرمان به دلایل وضع روز، یکی (علی سهیلی) نخستوزیر شد و دیگری (مرحوم لسانی) نامزد انتخابات مجلس شورا در گرگان گردید رفتار علی سهیلی با او به نحو دیگری شد زیرا با آنکه مرحوم لسانی انتظار کمکی از او برای انتخاب خود نداشت چنان با مخالفت او مواجه شد که یک سال انتخابات آنجا را در پیچ و خم توقیف و تأخیر انتخابات قرار داد و عاقبت هم به شکست مرحوم لسانی با تحمل یک میلیون ریال قرض خرج انتخابات و پیروزی فلسفی انجامید. من آن مواقع در انتخابات مازندران از حوزه بابل کاندیدا بودم و به گرگان برای انتخابات پسر عمویم نیز کراراً میرفتم و کاملاً وارد بودم و اطمینان خاطر مرحوم لسانی را به دوستی سابق خود با سهیلی میدیدم تعجب میکردم، زیرا میدیدم مرحوم سید محمدعلی شوشتری مرتب از تهران در برابر مرحوم لسانی مورد تقویت وزارت کشور قرار میگرفت که زمینه انتخاباتی او تقویت شده منتها در این بین کاندیدای محلی گرگان، دکتر فلسفی پیروز شد. من آن روز به مرحوم لسانی گفتم: هرگز نمیتوان در میدان سیاست به دوستیها آن هم دوستی سابق متکی بود زیرا مردان سیاسی مخصوصاً مبتدیان و تازهواردهای بازی سیاست آنچنان دچار ضعفاند که جز باد (روز حتی ساعت) نمیگردند و هرگز سوابق دیرینه را نمیتوانند به حساب آورند علی سهیلی یکی از آن اشخاص بود.
بروز و ظهور علی سهیلی در صحنه سیاست ایران نیز بیارتباط با این خلق و خوی او نبود که در برابر قدرت روز تسلیم میشد. در روزگاری که مرحوم فروغی او را به وزارت خارجه منصوب نمود وضع او مناسب این پست بود زیرا آن روز سیاست متفقین مخصوصاً سیاست شوروی در تهران بیش از همه مؤثر بود و لازم میآمد یک دیپلمات تربیت شده در وزارت خارجه که هم به سیاست شوروی در کار اداریاش آشنا بوده و هم زبان روسی میداند و هم خانمش اهل روس است که در مهمانیها از خانمهای رجال شوروی میتواند پذیرایی کند در کار وزرات امور خارجه قرار گیرد از این جهت علی سهیلی بر مرحوم مجید آهی ترجیح داشت زیرا اگرچه او هم به زبان روسی حرف میزد و تربیت روسی داشت و خانم او هم روس بود ولی او تربیت قضایی داشت و هرگز دارای نرمش اخلاقی علی سهیلی نبود. به همین جهت همین که ذکاءالملک نخستوزیر فوت نمود تنها کسی که مناسب برای زمامداری آن روز به حساب آمد علی سهیلی بود که پست مزبور را اشغال نمود و او چون میدانست باید مناسبات خود را با متفقین بالخصوص سیاست شوروی محکم کند مرحوم ساعد مراغهای را که در شهریور 1320 سفیر کبیر ایران در روسیه بود به تهران احضار نمود پست وزارت خارجه کابینهاش را به او واگذار نمود. سهیلی در سالهای مزبور که ایران در اشغال روس و انگلیس بود تنها کسی بود که میتوانست تسلیم اراده هر قدرتمندی اعم از خارجی یا داخلی شود سعی کند با سیاست روز عمر کابینهاش را دراز کند. نرمش او در برابر خارجیان زیاد بود به همین جهت اعمال او متناقض بود و اغلب به بدقولی تعبیر میگردید در حالی که او در فشار زورمندان خارجی و داخلی در برابر تقاضاها قرار میگرفت و برای بقای دولت خود به اینگونه بازیها تن در میداد.»1
سال 1326، سید حسن تقیزاده، علی سهیلی(نفر دوم از چپ)
و اعضای هیئت ایرانی در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای طرح دعوی تخلیه قوای شوروی از آذربایجان
شماره آرشیو: 5825-11ع
پی نوشت:
1 . ابوالحسن عمیدی نوری، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)، به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند، ج2، تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1384، صص22ـ23. https://iichs.ir/vdce.f8nbjh8fe9bij.html