قوام‌السلطنه از روز دریافت فرمان نخست‌وزیری تا روز اعلام اعضای دولت خود 20 روز به قول خود به مطالعات خویش ادامه می‌داد و سعی می‌کرد اعضای هیئت مسکو را با اعضای دولت خود مقارن یکدیگر معرفی کند چنان که مرا یکی از اعضای هیئت مسکو تعیین کرده بود و البته مظفر فیروز را معاون سیاسی نخست‌وزیر و مورخ‌الدوله سپهر را هم وزیر اقتصاد تعیین کرد اما وزیران دیگری از نوع افراد سابقه‌دار که بیش از همه سپهبد امیراحمدی به سمت وزیر جنگ و دکتر متین دفتری به سمت وزارت مشاور از کسانی بودند که عضویت آنها سوء اثر داشت...
هیئت اعزامی قوام‌السلطنه به مسکو
«قوام‌السلطنه از روز دریافت فرمان نخست‌وزیری تا روز اعلام اعضای دولت خود 20 روز به قول خود به مطالعات خویش ادامه می‌داد و سعی می‌کرد اعضای هیئت مسکو را با اعضای دولت خود مقارن یکدیگر معرفی کند چنان که مرا یکی از اعضای هیئت مسکو تعیین کرده بود و البته مظفر فیروز را معاون سیاسی نخست‌وزیر و مورخ‌الدوله سپهر را هم وزیر اقتصاد تعیین کرد اما وزیران دیگری از نوع افراد سابقه‌دار که بیش از همه سپهبد امیراحمدی به سمت وزیر جنگ و دکتر متین دفتری به سمت وزارت مشاور از کسانی بودند که عضویت آنها سوء اثر داشت... این بود که مقاله‌ای تحت عنوان «پس از 20 روز کابینه قوام از مطالعه به صورت بدی درآمد». اتفاقاً‌ این مقاله روز جمعه‌ای منتشر شد که عصر آن روز قوام‌السلطنه اعضای هیئت اعزامی به مسکو را تعیین نموده بود و اطلاع داده بود که به منزلش آمده با هم آشنا شوند. من با انتشار آن مقاله بدون اینکه به روی خود بیاورم عصر آن روز وارد منزل قوام شدم و به سالن که رفتم دیدم دکتر متین دفتری  هم در آنجا نشسته است یعنی کسی که مورد انتقاد من در آن مقاله قرار داشت که چگونه قوام‌السلطنه انتظار رفع اختلاف ایران و شوری را دارد در حالی که وزیر کابینه او کسی است که محاکمه 53 نفری متهم به تشکیل فرقه اشتراک در زمان وزارت دادگستری او به عمل آمده و رأی دستوری او درباره متهمین صادر شده است؟... کسانی که آمده بودند این اشخاص بودند:‌ جواد عامری (وکیل مجلس)،‌ دکتر رضازاده شفق (وکیل مجلس)،‌ عبدالحسین نیک‌پور (بازرگان درجه اول)،‌ درّی (وکیل مجلس)،‌ سلمان اسدی،‌ حمید سیاح (وزیر سابق)، دکتر احمد متین دفتری (نخست‌وزیر سابق)،‌ جهانگیر تفضّلی (مدیر روزنامه ایران ما)،‌ قاسم مسعودی (عضو روزنامه اطلاعات و برادرزاده عباس مسعودی صاحب روزنامه اطلاعات)،‌ و خود من،‌ هچنین یک عضو اداره تبلیغات به نام «رضوی» و پیر نظر از وزارت خارجه.
 
فردای آن روز سر و صدای زیادی علیه قوام‌السلطنه از کابینه‌ای که تشکیل داده بود برخاست. اولاً‌ فراکسیون حزب توده پیغام داده بود که اگر این کابینه به مجلس معرفی شود به آن رأی عدم اعتماد خواهد داد زیرا مرتجعینی چون متین دفتری و سپهبد امیراحمدی در آن شرکت دارند خصوصاً‌ وجود متین دفتری که وزیر دادگستری بود که علیه ما پرونده تشکیل داد و ما را به زندان دوره رضاشاهی انداخت چطور وجود او را می‌توانیم تحمل کنیم؟ پس فردا که مقارن با تشکیل جلسه علنی مجلس بود پاسخ حسین لنکرانی وکیل اردبیل [که] بقچه[ای] همراهش بود پشت تریبون مجلس [رفت] و فریاد زد: اینها اسنادی است که اگر کابینه قوام به مجلس معرفی شود کابینه را استیضاح خواهم نمود و این اسناد را ارائه خواهم داد. این تظاهرات و پیغام‌های دیگر قوام را ازوضع خود نگران ساخت به نحوی که برای ترمیم کار تصمیم گرفت دکتر متین دفتری را از وزارت مشاور خارح کند ولی در لیست مسکو باقی بماند. این بود که به او پیغام داد از وزارت استعفا دهد. اما او که خواب نمی‌دید پس از شهریور 1320 به این زودی تجدید حیات سیاسی کند و وزیر کابینه‌ای شود این دستور را نپذیرفت و گفت ما همه با هم مسئولیت مشترک داریم با هم آمده‌ایم و با هم خواهیم رفت که قوام‌السلطنه با عصبانیت گوشی تلفن را به زمین گذارده فوراً‌ دستور داد به اکبرخان،‌ که به رئیس گارد دم منزل خودش دستور دهد که اگر متین دفتری خواست وارد خانه شود او را راه ندهد: همچنین دستور داد به رادیو که خبر دهند دکتر متین دفتری از وزارت مشاور کابینه استعفا داد که این کار خود آبی به آتش ریخت و قدری مجلس را آرام نمود ولی با همه اینها جرئت نکرد کابینه خود را به مجلس معرفی کند زیرا می‌ترسید سر و صدایی در مجلس علیه کابینه پیدا شود آن وقت به کار رفتن مسکو و مذاکراتش لطمه بخورد این بود که عجله برای مسافرت به مسکو نمود بدون معرفی دولت به مجلس و طرح برنامه دولت و اخذ رأی اعتماد اختیار دولت را عملاً‌ به مورخ‌الدوله و مظفر فیروز سپرده با عجله اعضای هیئت اعزامی را در قصر شخصی شاه که تا آن روز آن را ندیده بودم یعنی در کاخی که روبه‌روی ضلع شمال غربی میدان کوچک کاخ مرمر قرار دارد به شاه معرفی نمود و فردای آن روز در سرمای شدید زمستان که هر یک از ما لباس مخصوص زمستانی روسیه را از کلاه پوستی پالتوی پوستی تهیه دیده و پوشیده بودیم با هواپیمای دو موتوره روسی از فرودگاه مهرآباد در میان ازدحام جمعیتی زیاد از وزرا و وکلا و رجال که به مشایعت آمده بودند پرواز نمودیم.»1   
 

جمعی از اعضای هیئت اعزامی ایران به مسکو
شماره آرشیو: 1-1405-4ع

پی نوشت:
 
1. ابوالحسن عمیدی‌ نوری،‌ یادداشت‌های یک روزنامه‌نگار (تحولات نیم قرن اخیر تاریخ معاصر ایران از نگاه ابوالحسن عمیدی نوری)،‌ به کوشش: مختار حدیدی ـ جلال فرهمند،‌ ج2،‌ تهران:‌ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،‌ 1384، صص64ـ66. https://iichs.ir/vdcd.s0k2yt0j9a26y.html
iichs.ir/vdcd.s0k2yt0j9a26y.html
نام شما
آدرس ايميل شما