شرفیابی. ... گفتم با وجود اینکه موقعیت مناسب حرفهای خندهدار نیست ولی ناچارم واقعه مضحکی را که دیشب در دفتر نمایندگی اسرائیل رخ داده گزارش کنم. و آن عبارت از این بود که من مشغول گفتگو با رئیس ستاد ارتش اسرائیل بودم و درباره پیشرفتهای ایران حرف میزدیم که ناگهان ارتشبد ازهاری مثل خروس بیمحل پرید میان حرف ما و گفت در اینجا هر پیشرفتی که انجام گرفته یک علت داشته و آن هم اینکه همه مثل سگ از شاه میترسند...
پنجشنبه، 26 مرداد 1351
«شرفیابی. ... گفتم با وجود اینکه موقعیت مناسب حرفهای خندهدار نیست ولی ناچارم واقعه مضحکی را که دیشب در دفتر نمایندگی اسرائیل رخ داده گزارش کنم. و آن عبارت از این بود که من مشغول گفتگو با رئیس ستاد ارتش اسرائیل بودم و درباره پیشرفتهای ایران حرف میزدیم که ناگهان ارتشبد ازهاری مثل خروس بیمحل پرید میان حرف ما و گفت در اینجا هر پیشرفتی که انجام گرفته یک علت داشته و آن هم اینکه همه مثل سگ از شاه میترسند. اگر کسی دستوری را که او داده انجام ندهد حسابش با کرامالکاتبین است. شاه گفت،" خوب اشکال این حرف چیست؟" ناچار شدم بگویم ترس و وحشت جانشین درستی برای میهنپرستی و انجام وظیفه نیست. شاه گفت، "باز هم نمیدانم کجای حرف او اشکال داشته،" که به روشنی منظورش این بود در آینده بهتر است نظریاتم را برای خودم نگاه دارم...»1
ارتشبد غلامرضا ازهاری رئیس ستاد ارتش در دفتر کار خود
شماره آرشیو: 417-461-الف
پی نوشت:
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیراسدالله علم)، ج1، تهران، طرح نو، چاپ اول، بهار 1371، صص 370ـ371. https://iichs.ir/vdci.yaqct1a5ubc2t.html