تاریخ و تاریخنگاری به عنوان یکی از مهمترین بسترهای حضور و نمود ناسیونالیسم فرهنگی و به عنوان ابزاری توانمند در تثبیت ناسیونالیسم باستانگرا در فضای فرهنگی ایران معاصر، به طور گسترده مورد توجه قرار گرفت. فتح الله بینا یکی از این نوع مورخان بود که کتابهایی را به رشته تألیف درآورد.در این مقاله کوتاه، سعی خواهد شد تا تدابیرِ مشروعیت بخشیِ أِتخاذ شده از سوی بینا به منظور توجیه سلطنت رضاشاه و درستیِ اقداماتش، مورد بررسی قرار گیرد، توجیهاتی که در نوع خود، می تواند جالب و، حتی بعضاً، منحصربه فرد باشد.