شرفیابی... صحبت به مسائل خانوادگی کشانده شد و شاه گفت: "به خواهرم اشرف بگویید که یا میتواند تا دلش میخواهد خود را وقف امور خیریه کند و از این مسخرهبازیهای تبلیغاتی برای خودش دست بردارد، که در این صورت من آمادهام از او حمایت کنم، یا اینکه به همین کارهایش ادامه دهد و پای مرا به وسط نکشاند...
تهیه و تنظیم: فرهاد قلیزاده
چهارشنبه، 21 شهریور 1352
«شرفیابی... صحبت به مسائل خانوادگی کشانده شد و شاه گفت: "به خواهرم اشرف بگویید که یا میتواند تا دلش میخواهد خود را وقف امور خیریه کند و از این مسخرهبازیهای تبلیغاتی برای خودش دست بردارد، که در این صورت من آمادهام از او حمایت کنم، یا اینکه به همین کارهایش ادامه دهد و پای مرا به وسط نکشاند. اصلا از کارهای او سر در نمیآورم... خواهرم شمس مقداری از زمینهایش را فروخته و زندگی پرتجملی برای خودش بهراه انداخته است. مجللترین کاخها را دارد و مرفّهترین زندگی را میکند، با وجود این کسی از او دلگیر نیست؛ چون کاملا در مورد خواستهایش صداقت داشته است."»1
دورنمایی از یک جشن در منزل شمس پهلوی
شماره آرشیو: 99-124پ
پی نوشت:
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج 2، تهران، طرح نو، چ اول، بهار 1371، ص 499. https://iichs.ir/vdce.f8pbjh8fx9bij.html