با پایان یافتن سیاست انزواطلبی آمریکا و تحت تأثیر فضای ناشی از جنگ جهانی دوم، اولین هیئت مستشاری نظامی آمریکایی وارد ایران شد. این هیئت که هدف خود را ژاندارمری ایران قرار داده بود تا سال 1354 در این نهاد حضور داشت
با کشیده شده آتش جنگ جهانی دوم به ایران حضور ایالات متحده نیز در این کشور به مراتب پررنگتر از پیش جلوه میکند. در این راستا این مقاله قصد دارد چرایی ورود اولین هیئت مستشاری نظامی آمریکایی در ایران را مورد بررسی قرار دهد. ورود مستشاران نظامی آمریکا به ایران تحت تأثیر فضای ناشی از جنگ جهانی دوم و با پایان سیاست انزواطلبی این کشور در قالب هیئتی به نام «جنمیش» جهت کمک به بازسازی ژاندارمری آغاز و در نهایت به حضور چند دههزار نفری آنها در ایران منتهی شد.
دلایل حضور مستشاران نظامی آمریکا در ایران بلافاصله پس از اشغال ایران و حضور نیروهای خارجی در این کشور (شهریور 1320)، رضاشاه که با حمله متفقین مستأصل شده بود، در اقدامی غافلگیرانه به روزولت، رئیسجمهور آمریکا، متوسل شد و از وی در برابر این حمله استمداد جست. روزولت ضمن دفاع تلویحی از لزوم حمله به ایران، صرفا تضمین اجرای وعدههای متفقین را برعهده میگیرد.1 ورای درخواست رضاخان تحرکات آمریکا ریشه در سیاستهای جدید آنها داشت؛ چرا که در 14 آذر 1320 حمله ژاپن به بندر پرل هاربر به سیاست انزواطلبی و عدم مداخله آمریکا بر مبنای دکترین مونروئه پایان داد و موجب تغییر موازنه قوا به نفع متفقین شد.
بعدها موضوعات متعددی از نفت تا مقابله با روسیه و حمایت از رژیم صهیونیستی بر رفتار آنها در ایران و منطقه تأثیر گذاشت. ذیل این تغییر موضع با حضور سربازان آمریکایی در ایران، مرحله جدیدی از روابط ایران و آمریکا آغاز شد. لوئیس دریفوس، وزیرمختار آمریکا در تهران، به واشنگتن گزارش داد: «ایران بیشتر و بیشتر در پی کمک و راهنمایی آمریکاست و من احساس میکنم که ما نباید از این فرصت برای تحکیم موقعیت خود غفلت کنیم».2 کارشناسان وزارت امورخارجه آمریکا نیز باور داشتند: «در آینده نزدیک ایالات متحده در موقعیتی قرار خواهد داشت که از طریق یک گروه چشمگیر از مستشاران آمریکایی عملا ایران را اداره کند».3
با افزایش تعداد مستشاران آمریکایی تحولات نظامی فراتر از سایر بخشهای جامعه تحت تأثیر سیاستهای واشنگتن قرار میگیرد؛ لذا نوسازی و مدیریت نیروهای نظامی ایران را باید جزئی از برنامه کلان آمریکا در ایران و جهان سوم برای حفظ منافع استراتژیک خود دانست. برنامه نوسازی نیروهای نظامی و انتظامی ایران توسط مستشاران نظامی آمریکا بلافاصله بعد از اشغال ایران و پیش از نوسازی سایر بخشهای کشور آغاز شد و سپس همگام با تغییر ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور تداوم پیدا کرد.
در اردیبهشت 1321 دولت ایران و آمریکا درباره حضور مستشاران نظامی برای بازسازی ژاندارمری و ارتش به توافق میرسند. محمد ساعد (وزیر امور خارجه ایران) با امضای قراردادی با لوئیس دریفوس (وزیر مختار ایالات متحده آمریکا) زمینه حضور اولین گروه از مستشاران نظامی را فراهم میسازد.4 در مهر همان سال سرلشکر کلارنس ریدلی به عنوان مستشار ارتش وارد ایران میشود. به دنبال وی سرهنگ نورمن شوارتسکف همراه سرهنگ دوم فیلیپ بون و سروان ویلیام پرستون به عنوان مشاور ژاندارمری ایران، وارد تهران میشوند. اهداف کوتاهمدت حضور این مستشاران نظامی متوجه تأمین امنیت کشور برای ارسال تدارکات به شوروی است؛ ضمن اینکه آنها قصد داشتند از فعالیت عناصر طرفدار آلمان در ایران جلوگیری نمایند.5 این هیئت نظامی که برای بازسازی ژاندارمری ایران وارد شده بود مقدمه حضور هیئتهای نظامی و غیرنظامی دامنهداری است که بعدها با اهداف متنوعی فعالیت آنها دنبال میشود.
هیئت جنمیش آمریکا و بازسازی ژاندارمری اولین بخش از نیروهای مسلح ایران که تقریبا از ابتدای پهلوی دوم تقویت و احیای آن به کمک آمریکاییها آغاز میشود ژاندارمری است. لزوم احیای ژاندارمری نیز بدین جهت است که رضاشاه در سال 1318 به دلایلی که برخی از ابعاد آن روشن نیست این نیروی مرزی را در ارتش ادغام و بدین طریق یک نابسامانی بر نیروهای نظامی تحمیل کرده است.6 برای رفع این نابسامانی دولت از آمریکا خواست در امر بازسازی ژاندارمری مشارکت نماید.
هنگامی که عوامل سیا و سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا زمینه را برای عملیات تی پی آژاکس آماده میکنند، ژنرال شوارتسکف، رئیس هیئت نظامی آمریکا (جنمیش)، از طرف دولت این کشور برای فراهم کردن زمینه کودتا و ملاقات با شاه به ایران میآید و با همکاری خواهر شاه (اشرف)، نقش عمدهای در سقوط مصدق دارد
براساس توافقی که صورت میگیرد هیئت نظامی آمریکا، که اصطلاحا «جنمیش» (Genmish) خوانده میشود، به ریاست شوارتسکف وارد ایران میشود. این هیئت بر اساس توافق صورتگرفته عملا ریاست ژاندارمری را بر عهده دارد و در پوشیدن لباس ژاندارمهای ایران یا ارتش آمریکا آزاد هستند. به همین خاطر اعضای این هیئت به خصوص شوارتسکف عموما لباس ارتش آمریکا را بر تن میکند. علاوهبراین بر مبنای همین قرارداد افسران هیئت مستشاری آمریکا بر افسران ژاندارمری و ارتش ایران با همان درجه و رتبه برتری دارند.7
در ابتدای امر ژاندارمری زیر نظارت وزارت کشور است و مستشاران آمریکایی براساس قرارداد منعقده برای کمک به وزارت کشور در تجدید این سازمان به ایران آمدهاند. اما با تکمیل فرایند تسلط شاه جدید بر کلیه ساختار نیروهای مسلح مستشاران آمریکایی تنها با سازمان و تشکیلات ژاندارمری فعالیت میکنند که زیر نظارت مستقیم شاه قرار داشت. تعداد مستشاران آمریکایی در توافق صورتگرفته حداکثر هشت نفر قید شده، اما تعداد واقعی آنها در ژاندارمری ایران در فاصله سالهای 1333 تا پایان سال 1354 بین 16 تا 24 نفر در تغییر است. افزون بر نظامیان، در این سالها بین 11 تا 16 غیرنظامی نیز در «جنمیش» مشغول فعالیت هستند. تعداد اعضای هیئت مستشاری در ژاندارمری در سالهای 1333، 1342 و 1354 به ترتیب 34، 40 و 27 نفر هستند.8 مسئله بحثبرانگیز این است که هیئت مستشاری نظامی آمریکا از اختیارات زیادی برخوردار است و در بازرسی و بازدید از همه مراکز نظامی کشور آزاد است.9
وظیفه اصلی این هیئت مستشاری بهبود تحرک، قدرت آتش و توانایی ارتباطی ژاندارمری است. برای تحقق این هدف در آغاز نیمه دهه 1330، تعداد قابل توجهی کامیون، موتورسیکلت، دهها خودروی زرهی، دو هواپیمای سبک و انواع سلاحهای سبک از محل کمکهای نظامی آمریکا برای ژاندارمری تهیه میشود. در نیمه دهه 1330 سیستم رادیویی پیچیدهای برای برقراری ارتباط ستاد ژاندارمری در تهران با هریک از ستادهای مرزی در مراکز استانها با 142 ایستگاه عملیاتی و 32 واحد سیار کار گذاشته میشود. بعدها این تجهیزات با بالگرد و قایقهای کوچک گشتی تقویت میشود. گروه آمریکایی، اعضای ژاندارمری را با کاربرد این تجهیزات، تاکتیکهای پایهای و ویژهای از قبیل مقابله با شورش، گشت مرزی و جلوگیری از ترانزیت مواد مخدر آشنا میکنند و سازمان ژاندارمری را شکل میدهند. گفتنی است روند حضور مستشاران آمریکایی در ژاندارمری ایران تا اسفندماه 1354 ادامه داشت و در این تاریخ به مأموریت آنها در این نهاد خاتمه داده شد.10
از اقدامات قابل تأمل هیئت جنمیش راهاندازی رادیو صدای آمریکا در ایران است. به دنبال افزایش شمار مستشاران نظامی آمریکایی در ایران، رادیو صدای آمریکا با پخش روزانه دو ساعت موسیقی کار خود را شروع میکند. هدف این رادیو (که تهیه و اجرای برنامههای آن توسط سفارت آمریکا در تهران صورت میگیرد)، پشتیبانی از سیاستهای نظامی، اقتصادی و اجتماعی این کشور در ایران و هدایت افکار عمومی به نفع آمریکا و نیز ایجاد نوعی امنیت اجتماعی برای مستشاران آنها در ایران است.11 جنمیش بر گسترش ژاندارمری از حدود 24 هزار نفر در سال 1336 به حدود 70 هزار نفر در نیمه دهه 1350 نظارت دارد و با ایجاد تواناییها و تاکتیکهای نوین، از قبیل شاخه ضدشورش و واحدهای ضربتی متحرک ویژه، کارویژه جدیدی برای ژاندارمری تعریف میکند.12
این هیئت از جمله شاخههای نظامی آمریکا است که در 28 مرداد در حمایت از شاه نقش ایفا میکند. هنگامی که عوامل سیا و سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا زمینه را برای عملیات تی پی آژاکس آماده میکنند، ژنرال شوارتسکف، رئیس هیئت نظامی آمریکا (جنمیش)، از طرف دولت این کشور برای فراهم کردن زمینه کودتا و ملاقات با شاه به ایران میآید و با همکاری خواهر شاه (اشرف)، نقش عمدهای در سقوط مصدق دارد. همگام و همراه با وی بسیاری از عوامل سفارت از جمله لوی هندرسون، سفیر آمریکا در تهران، و کرمیت روزولت برای به ثمر نشستن کودتا همکاری میکنند.13
مبادله قرارداد بین سرلشگر محمود معزی، رئیس ستاد ژاندارمری، و نماینده صنف مهندسی ارتش آمریکا مبنی بر ساخت 22 پاسگاه ژاندارمری
شماره آرشیو: 1-4756-4ع
پی نوشت:
1. یوناه و الن نانز الکساندر، تاریخ مستند روابط دوجانبه ایران و ایالات متحده آمریکا، ترجمه سعیده لطفیان و احمد صادقی، تهران، نشر قومس، 1378، ص 129.
2. جورج لنجافسکی، رؤسای جمهور آمریکا و خاورمیانه، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران، البرز، 1373، ص 87.
3. لوئیس فاوست، ایران و جنگ سرد، ترجمه کاوه بیات، تهران، انتشارات وزارت امورخارجه، 1374، ص 200.
4. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیستوپنجساله ایران از کودتا تا انقلاب، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1393، ص 508.
5. تامس ریکس، «هیئتهای نظامی ایالات متحده در ایران 1943-1978 (اقتصاد سیاسی کمک نظامی)»، ترجمه فرهاد ساسانی، مطالعات تاریخی، ش 69 (1386)، ص 132.
6. خسرو معتضد، یکصد سال فراز و فرود نیروهای انتظامی، ج 2، تهران، سازمان تحقیقات و مطالعات ناجا، 1385، ص 572.
7. آرشیو سازمان اسناد ملی ایران، شماره سند: 3933/290
8. جهانگیر قائممقامی، تاریخ ژاندارمری ایران: از قدیمیترین ایام تا عصر حاضر، 2535، ص 350.
9. آرشیو سازمان اسناد ملی ایران، شماره سند: 496/290
10. جهانگیر قائممقامی، همان، ص 362.
11. غلامحسن محمدی، روابط فرهنگی ایران و آمریکا، تهران، نشر فردوس، 1388، ص 68.
12. مارک گازیوروسکی، سیاست خارجی آمریکا و شاه، ترجمه فرید ناظمی، تهران، مرکز، 1371، ص 199.
13. بیل جیمز، عقاب و شیر، ترجمه مهوش غلامی، تهران، نشر کوبه، 1371، ص 150.