برخی از مجموعه اطلاعات مندرج در اسناد لانه جاسوسی با خاندان سلطنتی مرتبط است و از تلاش آمریکا برای کسب شناخت عمیق از سطوح قدرت در ایران و تقویت جایگاه خود حکایت میکند. در این اسناد اطلاعات تأملبرانگیزی درباره خاندان سلطنت پهلوی آمده است
اسناد لانه جاسوسی1 مجموعه اسنادی بودند که دانشجویان پیرو امام پس از تسخیر سفارت آمریکا یافتند و آنها را در قالب شش جزوه منتشر کردند. بررسی این اسناد میتواند نگرش دولت آمریکا و اقداماتش را درباره وضعیت ایران در عصر پهلوی، جریان انقلاب، پیروزی انقلاب اسلامی و شرایط کشور پس از آن روشن نماید. در این میان برخی از مجموعه اطلاعات مندرج در این اسناد با خاندان سلطنتی مرتبط است که بیشتر در قالب اطلاعات محرمانه طبقهبندی شده و نشان از تلاش آمریکا برای کسب شناخت عمیق از سطوح قدرت در ایران و تقویت جایگاه خود دارد. این نوشتار نگرش این اسناد به خاندان سلطنت پهلوی را روایت میکند.
شاه مرکز قدرت
در این اسناد، ساختی اجتماعی ترسیم شده است که در رأس گروه نخبگانش، شاه قرار دارد. همچنین از منظر اسناد ایران بدون شاه برای اکثر مردم موضوع متناقضی بهشمار میرود؛ چون پادشاهی از سنتی دیرینه در ایران برخوردار است.2 در جای دیگری نیز حکومت سلطنتی را مدل مطلوب حکومتی برای ایران بر میشمرد3 که گویی بیشتر به رابطه پرسود آمریکا با شخص شاه بر میگردد. از نظر این اسناد محمدرضاشاه که در اوایل سلطنت تحت سلطه دیگران قرار داشت حالا قدرتی یافته که حرف او قانون محسوب میشود.4 این اسناد بقای او را «نتیجه ترکیب شرایط فرهنگی، تاریخی و سیاسی» و نه حمایت قدرتهای خارجی میدانند. از تغییر رویه شاه از سلطنت به حکومت مینویسند، اما این تغییر را به نقش «واقعیتهای رفتار سیاسی» وابسته میکنند.5 بدین گونه اعمال شاه را توجیه میکنند و اشارهای هم به کمکهای آمریکا و انگلیس و کودتای 28 مرداد نمینمایند.
آنها شاه را در احاطه خانواده، مقامات و جیرهخوارانی میدانند که از معتمدین او هستند و شیوه کسب اطلاعات او و رابطش با دیگر گروههای جامعه محسوب میشوند.6 به معتمدین شاه در جای دیگری با نام «حلقه داخلی شاه» اشاره میشود که شامل افرادی چون حسین فردوست، عبدالکریم ایادی و اسدالله اعلم میشوند.7
با این حال، روایت این اسناد روایت تنهایی شاه است؛ زیرا از منظر آنها شخص شاه در پی کسب اطلاعات بود و خود را بینیاز از مشاوره میدانست. بنابراین تنها تعداد معدودی از حق توصیه به او برخوردار بودند؛8 حتی تصمیمات او غیرقابل تخلف و مقدس خوانده شده که موجبی برای نداشتن مشاورین معتمد گردیده است؛ امری که باعث شده بود به طور معمول فرح، اشرف و اعلم بدون اینکه زیانی متوجهشان باشد تنها کسانی باشند که با او مخالفت میکنند.9 در واقع استبداد سلطنت پهلوی در قالب چنین مطالبی چندین بار نمود مییابد؛ چنانکه مجلس آلت دست شاه نامیده میشود10یا از تأثیرگذاری دورههایی چون باشگاه پوکر بر شاه سخن میرانند.11
اسناد لانه جاسوسی برخلاف بیان این ویژگیهای منفی از سلطنت پهلوی اما اغلب در تناقضی گرفتار به تعریف و تمجید از شاه روی میآورند؛ چنانکه در جایی شاه را علیرغم داشتن ظاهر و تحصیلات غربی دارای نژاد و رفتار ایرانی میدانند و از موفقیت قابل توجه او در رهبری کشورش سخن میگویند و از او به عنوان «یک سیاستمدار کامل ایران » نام میبرند. تصویر این اسناد در اینجا از شاه، یک ایرانی غربزده نیست، بلکه فردی است که از فرهنگ ایرانی و غربی به طور مساوی استفاده کرده است.12 این اسناد این رویه را «هنر پذیرش اجتماعی» نام مینهند تا پوششی برای غربزدگی متحدشان ایجاد نمایند.
قدرت تشخیص و ذکاوت،13مصمم و مجرب،14 موفقیتهای قابل توجه15، استقلال بیمانند، نفوذ در جوامع بینالمللی، آزادی زنان،16 عبارتهای دیگری است که این اسناد از آنها در توصیف شاه استفاده کردهاند؛ بر این اساس سلطنت را الگوی مطلوب ایران بر میشمرند که نیروی مؤثر وحدت و پیشرفت است.17 چنین حسن تعابیری در مدارک سری، غفلت منابع اطلاعاتی آمریکا و شاید نشانی از تبادل مخفی نیروهای اطلاعاتی برای اخذ سود بیشتر از شخص شاه در راستای اجبار آمریکا به حمایت از شخص شاه باشد؛ چنانکه آنها «شاه مستبد» را مطلوب ایران ارزیابی میکردند.18 در واقع گرچه استبداد پهلوی را تأیید میکنند و حتی از انزجار و عدم محبوبیت او مینویسند،19 آن را مطلوب میدانند20 و از آن حمایت میکنند.
خانواده شاه
دربار شاه نیز از منظر این اسناد محل طراحی برنامههای زیادی است. این اسناد خاندان پهلوی را شهوتران و دارای فساد مالی میدانند که برجستهترین عضو آن خواهر دوقلوی شاه اشرف است؛21 همچنین خانواده را از عمدهترین مشکلات او در دوران حکومتش میدانند22 یا شاه را در محاصره فساد تلقی میکنند.23 البته در این اسناد بر نقش شاه در نادیده گرفتن این فساد تأکید میشود. در جایی او را متمایل یا قادر به پیگیری فساد اشرف و پسرش نمیدانند24و در مواردی نیز به دستورهای عدم پیگیری پرونده فسادهای اقتصادی خاندان پهلوی اشاره میکنند؛ برای مثال در یکی از اسناد طبقهبندیشده خیلی محرمانه ذکر شده است: «... دکتر ناصر میناچی (وزیر اطلاعات و جهانگردی و اوقاف) گفت که دولت وی مدرکی دال بر فساد در سطح وسیعی "در بالاترین سطوح رژیم پهلوی و منجمله خانواده شاه" دارد ... . طبق گفته میناچی، کشفیات دادستان به دستور شخص شاه بایگانی شده بود». در ادامه این سند آمده است: «او [میناچی] به اسنادی از پرونده در مورد چند تن از پهلویها اتخاذ سند کرد تا این موضوع را ثابت نماید».25
در این اسناد اغلب چهرههای خاندان پهلوی، منفی ترسیم شدهاند؛ درحالیکه رضاشاه، محمدرضاشاه، فرح، فریده دیبا و عبدالرضا، برادر ناتنی شاه، در این اسناد چهرهای مثبت دارند. اشرف پهلوی یکی از چهرههای منفی خاندان با ازدواجها و روابط متعددش معرفی شده که دارای طبعی حریص، تمایلات افراطی جنسی،26 موفق در تعقیب مردان جوان و دارای فساد مالی است.27 هرچند اشرف را بااراده و بیپروا مینامند، در ضمن میآورند که جز شرمساری برای خاندان پهلوی چیزی ندارد.28
[در اسناد لانه جاسوسی] اشرف فردی دلال معرفی میشود و در کنار پسرش شهرام به عنوان فردی فاسد و بیمسئولیت قرار میگیرد. بدنامترین عمل شهرام، فروش گنجینهها و عتیقههای هنری کشور از جمله ساختههای دستی مارلیک معرفی میشود
این اسناد گاه به کاسته شدن دخالت سیاسی اشرف در مقاطعی اشاره میکنند، اما به تداوم فعالیتهای اقتصادی و بازرگانی غیرقانونی او نیز میپردازند. هرچند غیرقانونی بودن اقدامات اشرف را تا سطح یک احتمال پایین میآورند. اشرف فردی دلال معرفی میشود و در کنار پسرش شهرام به عنوان فردی فاسد و بیمسئولیت قرار میگیرد. بدنامترین عمل شهرام، فروش گنجینهها و عتیقههای هنری کشور از جمله ساختههای دستی مارلیک معرفی میشود.29 از تاجالملوک، مادر شاه، نیز به عنوان زنی که در پی دسیسه کردن علیه پسرش محمدرضاشاه است و فساد اخلاقی دارد نام برده میشود که در برخی توطئههای علیه همسران شاه و برادر ناتنی شاه با اشرف شریک است.30
سایر افراد خاندان پهلوی از منظر این اسناد مجموعهای درهم هستند.31 اما در این مجموعه، به ویژه در کتاب هفتم، نگرش مثبت به فرح خودنمایی میکند. در واقع در رقابت اشرف و فرح برای نفوذ در دربار، گویی آمریکا حامی فرح بود؛ چراکه هر قدر بر چهره منفی اشرف تأکید شده، چهره فرح همسر شاه مورد تمجید قرار گرفته است؛ برای مثال از او به عنوان زنی از سطح پایین جامعه که از زمان ازدواجش با شاه در سال 1959م (1337ش) وضعیت کاخ سلطنتی را بهتر کرده32 یا اینکه توانسته است تصویری مثبت از دربار ارائه کند،33 یاد میگردد؛ همچنین به نقش او در پیشبرد برنامههای اجتماعی شاه اشاره شده تا حدی که این اسناد درباره «نقش سازنده» فرح دراینباره سخن میگویند.34 محبوبترین فرد خاندان پهلوی35 و بزرگترین یاور خانوادگی شاه در سلطنت پهلوی، یک شخص معروف ملی که از سطوح پایین به اینجا رسیده از دیگر حسن تعابیری است که درباره او استفاده شده است.36
به نظر میرسد آمریکا بیش از اندازه به محبوبیت فرح دلبسته بود؛ چون حتی در بررسی احتمال جانشینی محمدرضا پهلوی و مبارزه میان فرح و اشرف، او را برنده میدانست. از نظر این اسناد در این صورت حامیان اشرف هویدا، شریفامامی و نصیری، کریمپاشا بهادری، رشیدی، علی رضایی در مقابل حامیان فرح همچون اسدالله اعلم، منوچهر اقبال، فریدون مهدوی و احتمالا ارتش قرار میگرفتند.37
از نظر آنها مادر فرح، فریده دیبا، نیز اگر پس از مرگ ملکه مادر، جانشین او میشد تصویر عامه را درباره خاندان سلطنتی بهبود میبخشید. دراینباره این گزارشها به جوانتر بودن، تحصیلات بیشتر و تسلططلبی کمتر مادر فرح به مثابه نکات برتری او بر مادر شاه اشاره شده است.38 توجه این اسناد به شخصیتهای خاندان پهلوی با توجه به درجه نفوذ و قدرتشان است؛ چه هر قدر علاوه بر شاه درباره اشرف و فرح مینویسند کمتر به خواهران و برادران دیگر شاه، مثل شمس و فاطمه، میپردازند و تنها اشاراتی خاص به آنها میشود.39 حتی ولیعهد نیز فردی متوسط از نظر استعداد و هوش، که از نظر موفقیت با محمدرضاشاه همسطح نیست و شایعات زیادی درباره تحصیلاتش وجود دارد، صحبت شده است40 که بیشتر در پیشبینی آینده سلطنت مورد اشاره قرار میگیرد.
فساد محور روایت
اشاره به فساد اقتصادی خاندان پهلوی41 از مصادیقی است که بهکرات در اسناد مورد توجه قرار میگیرد و حتی عامل سقوط پهلوی معرفی میشود. در بخشهای محرمانه این اسناد اکثر اعضای خانواده سلطنتی فاسد42، غیراخلاقی و به مقدار زیادی نسبت به ایران و ملت ایران بیعلاقه نشان داده میشوند.43همچنین از زندگی تجملاتی و گرانقیمت آنان، پارتیبازی و دخالت آنان در تجارتهای دولتی و خصوصی یاد میشود؛44برای مثال به گسترش نظریهای در بین مردم اشاره میکنند مبنی بر اینکه دو پسر اشرف، شهریار و شهرام، در سوء استفادههای مالی در شرکتهای تجاری دست دارند؛45 همچنین از در حاشیه قرار داشتن غلامرضا و عبدالرضا در مقابل نقش سیاسی اشرف و فرح سخن میگویند.46
در مجموع روایت این اسناد از خاندان پهلوی روایت استبداد، فساد و بیاخلاقی است که موجب انزجار مردم از حکومت شده اما بااینحال بیشتر سعی دارند تا راههایی برای بقای همین خاندان فاسد و مستبد فراهم سازند. ترسیم چهره مثبت از فرح نشان از تلاش این دولت برای بقای مدل سلطنتی و تأکید بر وجود ملکه همچون مدل سلطنتی در انگلیس داشت که شاید نقشه احتمالی این دولت برای آینده ایران بود؛ همچنین به نظر میرسد قدرتهای داخلی در رقابت با یکدیگر درصدد بودند از اعضای جاسوسی آمریکا و سفارت یارگیری کنند و این امر در روایت این اسناد از خاندان پهلوی در تسیم دوگانه مثبت و منفی شخصیتها آشکار است.
دیدار محمدرضا و فرح پهلوی با تاج الملوک پهلوی بمناست عید نوروز سال 1357
شماره آرشیو: 1057-11ع
پی نوشت:
1. در این مقاله از فایل دیجیتالی یازده جلدی اسناد لانه جاسوسی، منتشره در تارنمای مشرق استفاده شده است. بازیابیشده در: https://www.mashreghnews.ir/news/651536/
2. اسناد لانه جاسوسی، ج 1، کتاب هفتم، ص 242.
3. همان، ص276.
4. همان، ص242.
5. همان، ص246.
6. همان، ص243.
7. همان، ص249.
8. همانجا.
9. همان، صص 273 و 276.
10. همان، صص 242-243.
11. همان، ص 245.
12. همان، ص 276.
13. همانجا.
14. همان، ص 273.
15. همان، ص 276؛ ج 2، کتاب سیزدهم، صص 33-34.
16. همان، ج 2، کتاب سیزدهم، صص 33-34.
17. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 276.
18. همان، ص 246.
19. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 246؛ ج 2، کتاب سیزدهم، صص 33-36؛ ج 3، کتاب بیستوپنجم، ص 216.
20. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 246.
21. همان، ص 242.
22. همان، ص 248.
23. همان، ج 1،کتاب دوازدهم، ص 699.
24. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 261.
25. همان، ج 3، کتاب بیستوهشتم، ص 429.
26. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 242.
27. همان، صص 248 و 261 ؛ ج 2، کتاب سیزدهم، ص 36.
28. همان، ص 278.
29. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 261.
30. همان، ص 261.
31. همان، ص 248.
32. همان، ص 242.
33. همان، ص 248.
34. همان، ص 242.
35. همان، ص 276.
36. همان، ص 278.
37. همانجا.
38. همان، ص 261.
39. همان، صص 261-263.
40. همان، ص 278.
41. همان، ص 261؛ ج 2، کتاب شماره سیزدهم، صص 62 و 36.
42. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 276؛ ج 7، کتاب شصتوسوم، ص 53؛ کتاب شصتوپنجم، ص 183؛ کتاب شصتوهشتم، ص 408.
43. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 276؛ ج 2، کتاب هفدهم، ص 432.
44. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 276؛ ج 3، کتاب بیستوپنجم، ص 216.
45. همان، ج 1، کتاب هفتم، ص 276.
46. همانجا. https://iichs.ir/vdca.in0k49no05k14.html