رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: آیتالله طالقانی در سخنرانی خود در تفسیر قرآن میگفت: شاه چون فرعون بود؛ من دوست دارم او در مصر دفن شود. آن زمان شاه زنده بود و این پیشبینی آیتالله طالقانی تحقق پیدا کرد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر، چهلمین مراسم نکوداشت آیتالله طالقانی در مرکز همایشهای بینالمللی صداوسیما با حضور مهدی طالقانی، فرزند آیتالله طالقانی، غلامعلی حداد عادل، حجتالاسلام شیخ فخرالدین صابری، جواد منصوری، سعید محبی، احمد شیرازی و محمدرضا کائینی برگزار شد.
عدهای میکوشند آیتالله طالقانی را مصادره کنند
در این مراسم، دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، در سخنانی اظهار داشت: مجاهدت و خلوص آیتالله طالقانی باعث شد خداوند مهر او را در دل مردم جای دهد؛ ازهمینرو جریانی تلاش داشت از محبوبیت ایشان بهره برد و او را مصادره کند. آیتالله طالقانی تساهل داشت و سعی میکرد از اکثر افرادی که در حال سقوط هستند دستگیری کند و در برخی اثر کرد و در برخی دیگر مؤثر نبود.
وی با طرح این پرسش که بعد از چهل سال از درگذشت آیتالله طالقانی، برگزاری چنین همایشی چه ضرورتی دارد، گفت: نسبتهایی به آیتالله طالقانی میدهند که در آثار ایشان وجود ندارد؛ به طور مثال اخیرا فردی که دبیرکل حزب منحله را بر عهده دارد، میگوید: آیتالله طالقانی در چهاردهسالگی در جلسات حکمیزاده حضور پیدا میکرد و تحت تأثیر او قرار گرفت. آیا آیتالله طالقانی در چهاردهسالگی میتواند تحت تأثیر حکمیزاده قرار بگیرد؟!
حقانی ادامه داد: همان فرد در سخنی دیگر میگوید: آیتالله طالقانی انقلابی نبود، بلکه اصلاحطلب بود و به نوعی میخواهد بگوید که انقلابیگری امری مذموم است. یا میگوید آیتالله طالقانی از نظر ارزشی با فدائیان اسلام اختلاف داشت و فقط به خاطر حس انسانی اعضای این گروه را در خانه خود جای داد. از صحبتهای دیگر آنان این است که اگر آیتالله طالقانی زنده میماند مانند مهندس بازرگان، روبهروی امام قرار میگرفت و به سرنوشت شریعتمداری و منتظری گرفتار میشد. آنها به این ترتیب کوشیدند آیتالله طالقانی را تحریف کنند.
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: اگر قرار بر پرسیدن چنین سؤالاتی است، ما هم میتوانیم سؤال کنیم: اگر آقای طالقانی زنده بود، چه مواضعی دربرابر افرادی میگرفت که در تهران شعار دادند: «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران»؛ یا آقای طالقانی نسبت به آنها که میگویند از انقلابیگری پشیمان هستند چه واکنشی نشان میداد. اگر آیتالله طالقانی زنده بود، همین جریان، مقابل موضع انقلابی آیتالله طالقانی، که مانند امام و رهبر انقلابی است، میایستادند.
دکتر موسی حقانی در پایان این مراسم گفت: برخی معتقدند آیتالله طالقانی نسبتی با حوزه ندارد، اما در ادامه میگویند: از آخوند خراسانی تأثیر پذیرفته است. آخوند خراسانی و طالقانی با هر استبدادی مخالف بودند. مرحوم طالقانی استبداد روشنفکری را به مراتب بدتر از استبداد دینی میدانست و آخوند خراسانی در نقد مشروطه و روشنفکران غرب دست بالاتری نسبت به استبداد محمدعلیشاه داشت. مرحوم آخوند حتی حکم ارتداد و اخراج تقیزاده از مجلس و ایران را خواستار شد. اگر آیتالله طالقانی زنده بود از مواضع ضد استکباری آیتالله خامنهای و مبارزه با فساد جمهوری اسلامی حمایت میکرد.
چطور کسانی که در دورههای گوناگون پدرهای متفاوت داشتند آیتالله طالقانی را پدر مینامیدند؟!
از دیگر سخنران این برنامه غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، بود که طی سخنانی اظهار داشت: انقلاب ما به دلیل از دست دادن شخصیتهای بزرگ خسارت دیده است و در نخستین سال انقلاب دو شخصیت بزرگ را از دست دادیم که جای خالی آنها هیچ وقت پر نشد. آیتالله مطهری و طالقانی این دو شخصیت بزرگ هستند. اهمیت این خسارت به این جهت بود درست در زمانی که نیاز به این بزرگان داشتیم آنها را از دست دادیم.
وی ادامه داد: من توفیق نداشتم در مدت طولانی از محضر ایشان بهره ببرم. در سال 13۴۲ من دانشگاه تهران پذیرفته شدم؛ آیتالله طالقانی به زندان دهساله محکوم شد و بعد از آزادی از زندان نیز دوباره زندانی و تبعید شد. من در سال 13۴۳ دانشجو بودم که خواهر آیتالله طالقانی فوت کردند و من برای عرض تسلیت به آن بزرگوار از دانشجویان یک تومان، یک تومان جمع کردم و با هزینه هشتاد تومان آگهی تسلیتی در روزنامه «اطلاعات» چاپ کردیم.
حداد عادل گفت: در مراسم عروسی دختر آیتالله مطهری جمعی از دوستان از جمله آیتالله طالقانی شرکت کردند. من در آن جلسه به میزان علاقه آیتالله مطهری به آیتالله طالقانی پی بردم.
وی ادامه داد: من در دوران کارشناسی ارشد در شیراز تفسیر پرتوی از قرآن را برای دانشجویان تدریس میکردم. پدر ایشان ابوالحسن طالقانی روحانی فرزانهای بود. امام بعد از فوت آیتالله طالقانی در پیام خود ایشان را از پرهیزکاران دانست که در محضر بزرگانی مانند مؤسس حوزه علمیه قم و آیتالله سیدابوالحسن کسب فیض کرد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به زمانسنجی آیتالله طالقانی گفت: ایشان دوران کودکی و جوانی خود را بعد از مشروطه گذرانده بود. از آغاز جنبش مشروطه تا تبعید رضاخان از ایران 35 سال طول کشید. آقای مطهری در توصیف این دوره زمانی میگوید در چنین بازه زمانی اسلام در ایران سختترین دوره خود را طی کرده است. طالقانی در این زمان تشخیص داد هم وارد مبارزه سیاسی علیه استبداد شود و هم در جنبه فکری از حقایق اسلامی دفاع کند.
وی در ادامه با برشمردن ویژگیهای آیتالله طالقانی، از جمله ایمان، بیاعتنایی به دنیا، عدالتخواهی، آزادیخواهی، مردمگرایی، سختکوشی، تفکر، قرآنشناسی و نهجالبلاغهشناسی، گفت: آیتالله طالقانی در سخنرانی خود در تفسیر قرآن میگفت: شاه چون فرعون بود؛ من دوست دارم او در مصر دفن شود. آن زمان شاه زنده بود و این پیشبینی آیتالله طالقانی تحقق پیدا کرد.
حداد عادل در پایان سخنان خود گفت: ما نباید اجازه بدهیم آقای طالقانی را مصادره کنند؛ البته فردی که بزرگ شد همه خود را به او میچسبانند. منافقین به آیتالله طالقانی پدر میگفتند. چطور کسانی که در دورههای گوناگون پدرهای متفاوت از جمله صدام حسین، نتانیاهو و ترامپ داشتند آیتالله طالقانی را پدر مینامیدند؟!
آیتالله طالقانی بسیار بامعرفت بود
محمدمهدی عبدخدایی، دبیرکل فدائیان اسلام، از دیگر سخنرانان این برنامه بود که طی سخنانی گفت: شخصیتهای متفاوتی در تاریخ تحول ایجاد کردند. یک عده نظریهپرداز هستند. روسو یکی از این نظریهپردازان است که پدر انقلاب فرانسه شناخته شد. برخی دیگر جریانساز هستند و برخی دیگر انقلابی هستند، اما برخی شخصیتها هم نظریهپرداز هم انقلابی و هم جریانساز هستند.
وی با اشاره به بعد از شهریور ۱۳۳۲ گفت: حسین علاء، نخستوزیر وقت پهلوی، تصمیم گرفت تا ایران را به پیمان استعماری سنتو ملحق سازد. این عمل با مخالفت فدائیان اسلام مواجه شد. مرحوم نواب صفوی از تیمور بختیار دعوت کرد تا مخالفت خود را با ورود ایران به غرب اعلام کند. زمانی که تیمور بختیار آمد، من نیز حضور داشتم و نواب به من گفت: اسلحه خالی را روی پیشخوان خانه بزارم تا بختیار ببیند. تیمور بختیار وقتی وارد شد، گفت: اسلحه غیر قانونی هم در خانه دارید و نواب پاسخ داد: این اسلحه نفت را ملی و ملیگراها را وارد مجلس کرد.
عبدخدایی افزود: در 25 آبان به مناسبت درگذشت سیدمصطفی کاشانی، فرزند آیتاللَّه سیدابوالقاسم کاشانی، رهبر مذهبی ملی شدن صنعت نفت، مراسمی در مسجد شاه تهران برگزار شد و در ساعت 4 بعدازظهر، حسین علاء، نخستوزیر وقت، وارد مسجد گشت. در شبستان مسجد، به طرف او شلیک شد، ولی گلوله در لوله گیر کرد و خارج نشد. در نتیجه، ضارب با اسلحه بهشدت به سر علاء کوبید که این عمل، خونریزی مختصری در سر او ایجاد کرد. پس از دستگیری ضارب، که عضو جمعیت فدائیان اسلام بود، رژیم به فکر دستگیری اعضای این جمعیت افتاد؛ ازهمینرو اعضای فدائیان مخفی شدند.
وی درباره محل اختفای شهید نواب صفوی گفت: ایشان در نماز استخاره کرد تا به منزل آیتالله طالقانی برویم که خوب آمد. مرا نزد آیتالله طالقانی فرستاد؛ در زدم؛ آیتالله طالقانی آمد در را باز کرد و ماجرا را به او گفتم. آیتالله طالقانی فرمود: خانه من تحت نظر است و من به او گفتم: شما بسیار بامعرفت و مرد هستید. آیتالله طالقانی بعد از تأمل گفت بیایید. چند شب به منزل آیتالله طالقانی رفتیم.
دیدگاه اقتصادی آیتالله طالقانی مغفول مانده است
جواد منصوری از دیگر سخنرانان این برنامه بود که طی سخنانی گفت: یکی از ابعاد فکری و شخصیتی آیتالله طالقانی که مغفول مانده دیدگاه اقتصادی ایشان است. آقای طالقانی با نوشتن کتاب «اسلام و مالکیت» جواب چپها را میدهد، اما متأسفانه این کتاب در مراکز تحقیقاتی ما ناشناخته مانده است.
وی با بین اینکه آقای طالقانی معتقدند مالکیت در اسلام اعتباری است و مالکیت مطلق در اسلام معنا ندارد ادامه داد: آیتالله طالقانی معتقد است مالکیت عمومی در اختیار دولت قرار میگیرد تا فقر از میان برود و عدالت در جامعه گسترش پیدا کند. آیتالله طالقانی عدالت را محور اصلی اقتصاد اسلامی میدانست.
منصوری با اشاره به بانکداری امروز ما گفت: بانکداری امروز ما نه اسلامی و نه سرمایهداری است؛ دقیقا بانکداری قارونی است. آقای طالقانی میفرمایند بسیاری از ما قارونی فکر میکنیم، اسلامی حرف میزنیم و منافقانه عمل میکنیم. آیتالله طالقانی اسلام را یکپارچه میداند و معتقد است اگر اقتصاد مختل شود، فرهنگ، سیاست و سایر موارد اجتماعی اسلام مختل میشود.
وی ادامه داد: من در سال 13۵۱ در زندان قصر بودم و تنها کتابی که در سلول داشتم کتاب «پرتوی از قرآن» آیتالله طالقانی بود و بسیار با این کتاب انس داشتم، به طوری که یک شب خواب دیدم مجلسی در یکی از مناطق تهران برگزار شد و علمای درجه اول در آن شرکت کردند و من وارد مجلس شدم و درست اول مجلس نشستم. بعد از مدتی آیتالله طالقانی وارد جلسه شد و شروع به تفسیر قرآن کرد. آن رویا بسیار برای من الهامبخش بود.
بارزترین نظریه آیتالله طالقانی بازگشت به قرآن بود
از دیگر سخنران این برنامه آقای احمد شیرازی بود که طی سخنانی اظهار داشت: مرحوم طالقانی از پیشگامان بازگشت به قرآن بود. طالقانی مجاهد و عالم بود. برای بسیاری این سؤال مطرح است که شجاعت آیتالله طالقانی از کجا میآید، بهطوری که برای زندانیان پناهگاهی بوده است؟
وی ادامه داد: عالم از نظر قرآن کسی است که از خداوند خشیت داشته باشد نه نسبت به مردم. فردی که نسبت به خداوند خشی باشد هم خودش را نجات میدهد و هم مردم را. مرحوم طالقانی چون با قرآن انس داشت به آموزههای قرآنی پی برد. معنای عالم از نظر قرآن با آنچه که ما از عالم میدانیم متفاوت است. از نظر قرآن، ابوذر عالم است، اما کعبالاحبار عالم نیست. آیتالله طالقانی عالم به همین معناست.
وی با طرح این پرسش که اگر آیتالله طالقانی زنده بود، چه میگفت تصریح کرد: بارزترین نظریه آیتالله طالقانی بازگشت به قرآن است و جدیدترین نظریهای که درباره قرآن ارائه شده این است که قرآن وحی نیست و رویای رسولانه است. این نظر درباره قرآن قائل به تفسیر نیست، بلکه معتقد است آیات این کتاب باید تعبیر شود. از طرف دیگر آنچه سنتگرایان عالم مثل سیدحسین نصر بر آن تأکید میکنند این است که زمین در حال تخریب است و کره زمین احیا نمیشود و تنها راه نجات کره زمین آشتی با آسمان است؛ چون علم و تکنولوژی عالم تصرف است و اگر بشر با آسمان آشتی پیدا کند، زمین احیا میشود.
شیرازی گفت: در انقلاب اسلامی گسستی با غربزدگی ایجاد شد و اگر آیتالله طالقانی بود، با توجه به نابسامانیهای امروز راهکاری که ارائه میداد این بود که به قرآن بازگردیم. دنیاپرستی آفت ماست. آیتالله طالقانی و امام پیشبینی میکنند؛ امام میفرماید: من از آمریکا نمیترسم؛ من از روحانیونی که زیست طلبگی را فراموش کردهاند میترسم.
وی ادامه داد: ما دو راه داریم: یکی یکی اینکه به حقیقت اسلام رجوع کنم و اگر ایشان بود، بدون اینکه بر مشکلات سرپوش بگذارد راهکار مطرح میکردند و این راهکار در بازگشت به قرآن به نحو احسن و درست است.
برای درک موضع آیتالله طالقانی نسبت به فدائیان اسلام باید به سخنرانی ایشان بر سر مزار مصدق توجه کرد
محمدرضا کائینی از دیگر سخنرانان این برنامه بود که نسبت آیتالله طالقانی و ولایت فقیه را بررسی کرد و گفت: در جامعه امروز ما فضای مجازی اهمیت پیدا کرده است. در فضای مجازی به پایان یک تقابل نزدیک میشویم و جنگ روانی و شانتاژ رواج پیدا کرده است. مهم نیست این شبهه از جانب چه شخصیتی مطرح شود. با نزدیک شدن به تولد شخصیتی شبههای را علم و سوء استفاده میکنند. در این حال بخشی از جامعه را متأثر خود میکنند. همه نمیتوانند به دنبال مطالعه و تحقیق بروند و اصل مطلب را بفهمد، اما نباید بیتوجهی کامل به فضای مجازی داشته باشیم. همانطور که نباید به طور کامل به دنبال فضای مجازی باشیم که دیگران چه میگویند.
وی افزود: بانیان فضای مجازی ما نیستیم. بانیان فضای مجازی اگر حس کنند فضای مجازی به ضرر آنها خواهد شد، دست به سانسور میزنند؛ همچنان که در حادثه ۱۱ سپتامبر دست به سانسور فضای مجازی زدند. بسیاری از منتقدان جمهوری اسلامی درباره آیتالله طالقانی دست به دامان پیشبینی شدهاند و پیشگویی میکنند اگر آیتالله طالقانی امروز بود، چه میکرد؟ اساسا پیشگویی امری مهمل است. ما باید مبتنی بر آثار واقع صحبت کنیم و برای بررسی زندگی آیتالله طالقانی همه ابعاد زندگی او را واکاوی کنیم.
این تاریخپژوه ادامه داد: هرچند آیتالله طالقانی با همه گروهها ارتباط داشت، اما لازمه نقش فراگیر ارتباط با گروههاست. ایشان از جمله با فدائیان اسلام ارتباط داشت. وقتی میپرسیم: چرا آقای طالقانی فدائیان اسلام را در خانهاش جایی داد؟ میگویند کار انسانی کرده بود، اما ما با نگاه به واقعیت زندگی آیتالله طالقانی به چرایی این کار پی میبریم.
وی افزود: وقتی به سخنرانی آقای طالقانی در ۱۴ اسفند بر سر مزار مصدق توجه میکنیم که فرمودند: فدائیان اسلام با ترور رزمآرا علت اصلی ملی شدن صنعت نفت بودند منظور اصلی طالقانی را متوجه میشویم. نظام حکومتی مطلوب آقای طالقانی را با مرور شرح ایشان بر کتاب «تنبیهالامه و تنزیهالمله» نائینی پی میبریم. طالقانی به طور مطلق تسلیم نائینی نیست، بلکه شارح است. در این شرح، آیتالله طالقانی لیبرالها را نقد کرده و با اشاره به سوره آل عمران به موضوع ولایت فقیه توجه نموده است. ایشان ولایت فقیه را قبول دارد. نثر را باید با نثر ابطال کرد. آیتالله طالقانی متناسب با این نثر به ولایت فقیه معتقد است.
گفتنی است آیین نکوداشت آیتالله سیدمحمود طالقانی همزمان با چهلمین سالگرد ارتحال ایشان روز شنبه 23 شهریور 1398 در سالن همایشهای صداوسیما برگزار شد.