در آستانه انقلاب و جهت استقبال از حضور امام به ایران اشرفی و جمعی از علمای استان عازم تهران شد و در مسجد دانشگاه تهران تحصن نمودند. خبر تحصن روحانیون مبارز در مسجد دانشگاه به عنوان اعتراض به بستن فرودگاه مهر آباد به روی امام در سراسر ایران به عنوان حادثه ای تاثیر گذار و کاری به موقع انعکاس یافت.
عطاءالله اشرفی اصفهانی در شعبان 1323ق (1281ش) در شهر سده (خمینیشهر کنونی) به دنیا آمد. پدر ایشان حجتالاسلام میرزا اسدالله، نوه میرزا محمدجعفر، از ائمه جماعات و علمای معروف سده و دارای مراتب تقوایی و علمی بود. مادر ایشان از سادات معروف اصفهان از خانواده مویدی بود.1 آیتالله اشرفی اصفهانی تحصیلات ابتدایی و مقدماتی را در سده فرا گرفت و بعد از دهسالگی برای ادامه تحصیل عازم اصفهان شد و در مدرسه نوریه به مدت ده سال در محضر استادان کسب فیض نمود. ایشان ادبیات و دروس سطح را نزد آیتالله فشارکی و سیدمهدی درچهای، از استادان معروف حوزه علمیه اصفهان آموخت و برای کسب مدارج عالی در بیستسالگی رهسپار قم شد. آیتالله اشرفی اصفهانی در نوزدهسالگی با خانم سیدهفاطمه موسوی عقیلی ازدواج نمود. ثمره این ازدواج پنج فرزند ــ دو دختر و سه پسر به نامهای حسین، محمد، احمد ــ میباشند. ایشان در بیستسالگی وارد درس خارج فقه شد و به مدت یک سال از محضر آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری و سپس از محضر آیات عظام ثلاث (خوانساری، حجت و صدر) درس سطح را فرا گرفت و برای دروس اسفار و منظومه در محضر حضرت امام خمینی تلمذ کرد.2
با ورود آیتالله بروجردی به قم، آیتالله اشرفی اصفهانی از طلاب نزدیک ایشان گردید و به مدت ده سال در جلسات درس وی شرکت کرد و تمامی دروس آن مرحوم را نوشت. آیتالله اشرفی در زمان حیات آیتالله بروجردی، در حوزه به تدریس مکاسب و رسائل اشتغال داشت و شاگردانی را تربیت نمود. به دستور آیتالله بروجردی چند نفر از مدرسان حوزه علمیه قم مأمور رسیدگی به دروس طلاب و محصلان شدند که از جمله آنها آیتالله اشرفی بود. ایشان ازجمله ممتحنین رسائل و مکاسب بود.3 آیتالله اشرفی اصفهانی در سال 1321ش، در چهلسالگی از آیتالله حاج سیدمحمدتقی خوانساری اجازه اجتهاد دریافت کرد و قبل از این نیز اجازه در امور حسبیه را گرفته بود.4
حضور در کرمانشاه
در سال 1335، آیتالله اشرفی اصفهانی به دستور آیتالله بروجردی جهت تبلیغ و نشر معارف و تقویت بنیه دینی و مذهبی اهالی کرمانشاه همراه آیتالله سدهی، حاج شیخ جواد جبلعاملی و آیتالله شیخ جواد قدیری از قم به کرمانشاه رفت. پس از ورود به کرمانشاه در مدرسه آیتالله بروجردی به تدریس مکاسب و رسائل و کفایتین برای طلاب پرداخت. با رحلت آیتالله بروجردی، همراهان وی به قم مراجعت نمودند، اما اصرار و تقاضای مردم منطقه مانع از بازگشت ایشان شد.5
فعالیتهای مبارزاتی علیه رژیم پهلوی
پس از رحلت آیتالله بروجردی در سال 1340، آیتالله اشرفی اصفهانی با توجه به تلاش حکومت پهلوی برای تغییر کانون مرجعیت از ایران به نجف، به حمایت از مرجعیت امام خمینی در استان کرمانشاه پرداخت.6 آیتالله اشرفی پس از تبعید امام به نجف به شیوههای مختلف با ایشان در ارتباط بود و از پیامها و گفتههای امام برای ادامه نهضت اطلاع مییافت. علاوه بر آن، ایشان یکبار جهت زیارت عتبات عالیات به عراق و نجف اشرف مسافرت و در آنجا با امام دیدار نمودند و دستورات و اقدامات لازم را برای به ثمر رساندن انقلاب از امام جویا شدند.7
پس از رفراندوم انقلاب سفید شاه، در آغاز سال 1342 و با فرارسیدن عید نوروز، امام خمینی برای مبارزه با رژیم پهلوی پیشنهاد کردند که عید نوروز آن سال را مردم جشن نگیرند. آیتالله اشرفی اصفهانی و مردم استان کرمانشاه نیز به پیروی از حضرت امام در سال 1342 به جای عید، مراسم سوگواری برای ائمه از جمله شهادت امام صادق(ع) را در 2 فروردین برگزار کرد و حمایت خود را از مواضع علما و شخص امام اعلام نمودند؛ همچنین پس از کشتار و ضرب و شتم طلاب توسط رژیم در فیضیه قم این عمل را بهشدت محکوم کردند.8
در قیام 15 خرداد 1342، مردم کرمانشاه به پیروی از آیتالله اشرفی، مبارزه علیه رژیم را شروع کردند. پس از این قیام خونین و دستگیر شدن امام، آیتالله اشرفی پس از مسافرت به تهران مصمم شد در رابطه با دستگیری ایشان با مراجع تقلید قم و مشهد دیدار کند؛ لذا به اتفاق مدرسین حوزه علمیه قم به حضور آیتالله گلپایگانی رسید و پس از مذاکرات از ایشان درخواست کرد با نشر اعلامیه و سخنرانی حرکت را تعقیب کنند و امام را تنها نگذارند. رژیم که از نگه داشتن امام خمینی سخت بیمناک بود تحت فشار مردم و روحانیان ناچار شد ایشان را آزاد کند.9 پس از آزادی امام و بازگشت ایشان، آیتالله اشرفی به دیدار حضرت امام شتافت. پس از این دیدار، امام خمینی حکم وکالت و اجازه مطلق در امور حسبیه و شرعیه را به ایشان دادند.10
به دنبال شهادت سیدمصطفی خمینی، فرزند امام، آیتالله اشرفی از مردم برای شرکت در مجلس ترحیم ایشان دعوت کرد. در پی این اقدام، امام خمینی به منظور قدردانی از زحمات این روحانی مجاهد، نامهای از نجف برای ایشان ارسال نمود.11
پس از چاپ مقاله توهینآمیز 17 دی 1356 نسبت به امام خمینی، توفان انقلاب اوج گرفت. به دنبال قیام مردم قم، سایر شهرها نیز تظاهرات کردند. آیتالله اشرفی نیز در این حرکت نقش شایانی داشت؛ ایشان با همکاری سایر علما و مردم مجالس متعددی به عنوان بزرگداشت شهدای واقعه و اعتراض به رژیم برپا کرد.12 پس از محاصره منزل امام خمینی در نجف توسط نیروهای بعثی، مردم استان کرمانشاه در مسجد آیتالله بروجردی تجمع کردند و به تظاهرات پرداختند. در پی این اقدام، ساواک در 1 مهر 1357 پس از تظاهرات و راهپیمایی مردم، آیتالله اشرفی را دستگیر کرد و به تهران فرستاد. پس از اعزام ایشان به تهران بازجویی در سازمان اطلاعات و امنیت کشور به عمل آمد. آیتالله اشرفی اصفهانی حدود هفت روز در زندان بود و سپس آزاد شد.13 ایشان پس از آزادی از زندان، به کرمانشاه بازگشتند و به رهبری حرکتهای مردمی در آن منطقه ادامه دادند. پس از راهپیمایی عظیم عید فطر در آذرماه 1357 و با فرارسیدن بهمنماه جنبشها منسجمتر گردید.
در آستانه انقلاب و جهت استقبال از حضور امام به ایران، آیتالله اشرفی و جمعی از علمای استان عازم تهران شدند و در مسجد دانشگاه تهران تحصن نمودند. خبر تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه به عنوان اعتراض به بستن فرودگاه مهرآباد به روی امام در سراسر ایران به عنوان حادثهای تأثیرگذار و کاری بهموقع انعکاس یافت.14
فعالیتها و خدمات آیتالله اشرفی اصفهانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
آیتالله اشرفی پس از پیروزی انقلاب با انتشار اعلامیهای مردم را به شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی ایران دعوت نمودند. ایشان در انتخابات مجلس خبرگان، که در تاریخ 12 مرداد 1358 برگزار شد، به نمایندگی از حوزه انتخابی کرمانشاه به عضویت این مجلس درآمد. ازجمله خصایص بارز ایشان دفاع از مقام ولایت فقیه بود. ایشان همچنین مسئول حزب جمهوری اسلامی در استان کرمانشاه بود. همچنین با توجه به موقعیت خاص آیتالله اشرفی اصفهانی در کرمانشاه، از سوی امام مسئولیت امور تبلیغاتی روحانیان اهل تحصن استان نیز به وی واگذار شد.15 پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نامههای فراوانی از سوی علما و مردم استان به امام خمینی ارسال گردید که در آنها از ایشان درخواست شده بود آیتالله اشرفی را به عنوان نماینده خویش و امام جمعه کرمانشاه منصوب کنند. امام نیز ایشان را به امامت جمعه منصوب کردند.16 آیتالله اشرفی تا جمعه 23 مهر 1361 در این سنگر عظیم به حفظ و حراست از احکام اسلام و انقلاب اسلامی اشتغال داشت.
از دیگر نقشها و اقدامات مهم آیتالله اشرفی میتوان به نقش ایشان در خلع بنیصدر، محکومیت کودتای نافرجام نوژه، خلع آیتالله شریعتمداری اشاره نمود.17 با شروع جنگ تحمیلی که با مقاومت همهجانبه مردم همراه بود، آیتالله اشرفی اصفهانی طی سخنرانیهای متعدد از همه قشرها و گروهها درخواست کرد به منظور راندن دشمن به پشت مرزهای کشور، در جبهههای جنگ حاضر شوند. ایشان با وجود آنکه در آن زمان بیش از هشتاد سال سن داشتند شخصا در جبههها حضور مییافتند و بهرغم کهولت سن، هیچگاه ارتباط ایشان با جبههها قطع نشد و هر ماه دوبار به دیدار رزمندگان میرفتند. آیتالله اشرفی در دو نوبت در تیپ المهدی و حمزه سیدالشهدا ثبت نام کردند. آیتالله اشرفی چهار بار به جبهههای ایلام، سه بار به قصر شیرین و پادگان ابوذر، سه بار به جبهههای گیلان غرب مسافرت نمودند.18
شهادت
اقدامات انقلابی و جهادی آیتالله اشرفی اصفهانی خشم منافقین را برانگیخت؛ ازهمینرو حذف وی در دستور کار نیروهای مخالف نظام قرار گرفت. اولین سوء قصد به جان ایشان در تیر 1360 نافرجام بود؛ دومین سوء قصد که با کار گذاشتن بمب در کنار منزل ایشان انجام شد، هنگامی بود که آیتالله در مشهد بهسر میبرد.19 آیتالله اشرفی اصفهانی سرانجام پس از هشتاد سال زندگی پرافتخار و خدمت به اسلام و قرآن توسط یکی از اعضای منافقین در ظهر جمعه 23 مهرماه 1361 (22 ماه مبارک رمضان) در سنگر نماز جمعه مسجد جامع کرمانشاه و در محراب نماز به درجه پرفیض شهادت نایل آمد. پیکر مطهر این عالم مجاهد پس از تشییع باشکوه در کرمانشاه و خمینیشهر در گلزار شهدای تخت فولاد اصفهان آرمید.20
از آن شهید بزرگوار آثار قلمی برجای مانده است که در زمان حیات موفق به انتشار آنها نگردید. این آثار عبارت است: «مجمع الشتات فی اصول الاعتقادات» (۷ جلد) در اصول عقاید و مباحث مختلف اسلامی، «برهان قرآن در علوم و معارف قرآنی»، «خطبههای نماز جمعه کرمانشاه» (۲ جلد) در بیان مسائل اسلامی و اجتماعی و بررسی غیبت حضرت ولی عصر(عج).21
شهید آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی در حاشیه بازدید از جبهههای جنگ (1361)
پی نوشت:
1. محمد اشرفی اصفهانی، محراب خونین باختران، تهران، سروش، 1362، ص 19.
2. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1382، صص 25-28.
3. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، همان، ص 80.
4. محمد اشرفی اصفهانی، همان، ص 23.
5. همانجا.
6. محمد اشرفی اصفهانی، همان، ص 73.
7. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، همان، ص 14.
8. اسناد انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج 3، 1374، ص 63.
9. محمدحسن رجبی، زندگینامه سیاسی امام خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1378، ص 307.
10. صحیفه نور، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام، ج 1، 1378، ص 330.
11. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، همان، صص 75-76.
12. روزشمار انقلاب اسلامی، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج 6، 1378، ص 116.
13. علی خلخالی، شهدای روحانیت شیعه در یکصد سال اخیر، قم، 1361، ص 625.
14. علی دوانی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ج 9، 1377، ص 169.
15. پیک ارشاد، ش 5، مهر 1364، ص 43.
16. صحیفه نور، همان، ج 10، ص 225.
17. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، همان، صص 91-92.
18. مجتبی عزیزی، اخلاق از دیدگاه آیتالله اشرفی اصفهانی، تهران، رواق دانش، 1385، ص 42.
19. یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله اشرفی اصفهانی، همان، صص 113-114.
20. محمد اشرفی اصفهانی، همان، ص 180.
21. پیک ارشاد، ش 5، مهر 1364، ص 18. https://iichs.ir/vdcd.x0j2yt0xza26y.html