دکتر حقانی در نشست «فراماسونری در ایران»:

سه گرایش ماسونی در جهان وجود دارد

دکتر حقانی در نشست «فراماسونری در ایران» گفت: سه گرایش ماسونی در جهان وجود دارد: یک دسته لژهای سه‌درجه‌ای هستند که عمدتا در انگلستان و اسکاتلند رواج دارند؛ دسته دوم لژهای 33 درجه‌ای هستند که عمدتا در آمریکا و فرانسه هستند و یک دسته دیگر طیف هفت‌درجه‌ای هستند. البته در مصر، لژهای صد درجه‌ای هم وجود دارد
سه گرایش ماسونی در جهان وجود دارد
به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر به نقل از خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس، موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر، در یکصدو‌سی‌وهفتمین نشست از سلسله نشست‌های ماهانه «فرهنگ مهدوی» که در حوزه هنری برگزار شد، گفت: تاریخچه فراماسونری نشان می‌دهد که این جریان جمعیتی نهان‌روش، جهان‌وطن و نخبه‌گراست و براساس آموزه‌های کابالیستی برای تحقق حاکمیت یهود در جهان تأسیس شده و فلسفه ماسونی بشارت‌دهنده رنسانس انسانی بر مبنای شالوده علمی جریان پوزیتیویستی و یهودی است.
 
حقانی همچنین افزود:‌ برخی از ماسون‌‎ها خود را دئیست و خداپرست می‌دانند، اما قائل به هیچ دیانتی نیستند و خودشان معتقدند انسان‌های نخبه‌گرا و فلسفی هستند. نشریه «نیو اِیج» (new age) ارگان انتشاراتی ماسونی‌های آمریکاست که ماسونی‌ها و کابالا را چنین توصیف می‌کند: کابالا نشان‌دهنده معرفت، شعور و انبساط روح است.
 
وی با اشاره به اینکه سه گرایش ماسونی در جهان وجود دارد، گفت: یک دسته لژهای سه‌درجه‌ای هستند که عمدتا در انگلستان و اسکاتلند رواج دارند. دسته دوم لژهای 33 درجه‌ای هستند که عمدتا در آمریکا و فرانسه هستند و یک دسته دیگر طیف هفت‌درجه‌ای هستند. البته در مصر، لژهای صد درجه‌ای هم وجود دارد. شعارهای فراماسونری که بسیار جذاب هستند، برادری، برابری و آزادی است.
 
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر یادآور شد: نخستین فراماسونرهای ایران از طریق کشورهای فرانسه، انگلستان، هند، عثمانی و اندکی هم از بلژیک جذب و به بازوی استعمار نو برای کشورگشایی تبدیل شدند؛ به طور مثال فراماسونرهای مصری قبل از آنکه فرانسه، مصر را تصرف کند در مصر تشکیل شدند و راه را برای تصرف کشور مصر توسط فرانسه باز کردند. در ایران قبل از اینکه قاجاریه سقوط کند، ماسونری تشکیل شد و طبقاتی که به آنها پیوستند شامل شاهان، نمایندگان و سیاسیون، ثروتمندان، ارباب صنایع، دانشمندان، سرمایه‌داران و روحانیون بودند.
 
وی با بیان اینکه ترکیب‌های سیاسی، فرهنگی فراماسونری در ایران شامل اقلیت‌های دینی، فرق ضاله، سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها هستند، گفت: البته در میان سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها فراماسون کم داریم؛ افرادی مثل فریدون کشاورز، که عضو حزب توده بود، فراماسون بودند و سلیمان‌میرزا نیز سابقه فراماسونری دارد، اما بیشترین گروهی که با فراماسونرها همکاری کردند لیبرالیست‌ها بودند و خود فراماسونری نیز بسط‌دهنده لیبرالیسم در جهان است.
 
حقانی همچنین افزود: نواندیش‌های دینی مخصوصا در دوره مشروطه جذب گروه‌های ماسونی شدند. اعضای سرویس‌های اطلاعاتی مانند اردشیر جی، محمدخلیل جواهری در دوره پهلوی دوم به این تشکل پیوستند و در زمان مبارزات ملی شدن صنعت نفت لژ پهلوی را تأسیس و به مبارزات صدمه‌های بسیاری وارد کردند.
 
وی سپس گفت: تشکل‌های روشنفکری ماسونی که عضو آن بودند شامل فراموش‌خانه، کتابخانه ملی، انجمن‌های مخفی، انجمن‌های بابیه، لژ بیداری، اجتماعیون‌عامیون و حزب دموکرات است؛ به طور مثال ملکم‌خان جامع آدمیت را تأسیس می‌کند و از دل آن لژ بیداری را بیرون می‌آورد. کتابخانه ملی از دیگر مؤسسات فراماسونری بود که برای رد گم کردن این مرکز را انتخاب کردند. انجمن اخوت سه سال بعد از کشته شدن ناصرالدین‌شاه تشکیل شد و اغلب انجمن‌های مخفی هم ماسون بودند.
 
حقانی با بیان اینکه بابیه‌ها و ازلی‌ها به‌خصوص بعد از کشتن باب و رئیس شدن یحیی صبح ازل به فراماسونری پیوستند، توضیح داد:‌ ایران در نقطه‌ای واقع شده است که قلب زمین است؛ به همین دلیل استعمار همیشه به آن دست‌درازی کرده است. هند سرزمین وسیعی است که پاکستان امروز هم جزئش بود. انگلیسی‌ها هند را تصرف کردند و برای محافظت از هند چهار راهبرد برای خود انتخاب کردند.
 
وی افزود: مهم‌ترین همسایه هند ایران بود که آن زمان قفقاز و داغستان جنوبی جزئی از آن به‌شمار می‌آمد. ایران سابقه تصرف هند را داشت و آسان‌ترین راه دسترسی به هند هم ایران بود. نخستین راهبرد در برابر ایران، نفوذ گسترده در کشور بود تا ایران را تضعیف کنند؛ چون ایران قوی مانع اهداف استعمار می‌شد. انقلاب اسلامی قدرتی به ایران داد که شاید بخشی از آن قدرت در دوره صفویه بود و مانع تحقق اهداف استعماری در منطقه شد. سومین راهبرد تجزیه و چهارمین راهبرد انگلیسی‌ها نابودی ایران بود.
 
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر اظهار داشت: فراماسونرها در هر چهار راهبرد حضور داشتند؛ البته این سخنم به این معنی نیست که همه ماسون‌ها در نابودی ایران همکاری کردند. برخی از آنها وقتی متوجه شدند، از ادامه همکاری انصراف دادند. رسما 3300  ماسون قبل از انقلاب در کشور داشتیم، اما آمار غیر رسمی بسیار  بالاتر از این حرف‌هاست. همچنین نفوذ در ابتدای دوره قاجار صورت گرفت.
 
وی ادامه داد: اولین فراماسون ایرانی فردی به نام میرزا ابوالحسن خان ایلچی است که متعلق به خانواده کلانتر است که در زمان اینها یهودیان وارد دستگاه شدند و قصد داشتند ایران را به تصرف خود درآورند. سفیر وقت انگلیس، سرگور اوزلی، با دو دستور وارد ایران می‌شود. یک دستور از جانب جرج سوم، پادشاه انگلیس، که مأمور می‌شود اطلاعات جامعی از ایران تهیه و ارسال کند و دستور دوم او تأسیس لژ فراماسونری در ایران به نام «لژ اصفهان» بود. سرگور اوزلی طی نامه‌ای که به لندن می‌فرستد، می‌نویسد که برای حفظ مستعمرات انگلیس، باید ایران در یک توحش و بربریت دائم نگه داشته شود. شاید منظور او حفظ جامعه ایرانی در وضعی آشفته، بی‌قانون و پراکنده است؛ به همین دلیل هرگاه ما خواستیم پیشرفتی به دست بیاوریم، انگلیسی‌ها مانع شدند و حتی بعد از انقلاب هم آنها این سیاست را دنبال کردند.
 
حقانی افزود: البته ابوالحسن‌خان ایلچی وقتی فراماسون می‌شود به عنوان سفیر ایران به دربار معرفی می‌گردد و وقتی از فرانسه بازمی‌گردد سرگور اوزلی به ایران می‌آید تا در ایران شبکه‌سازی کند. وقتی مأموریت او تمام می‌شود در گزارشی می‌نویسد: نتوانستم تشکیلات در ایران درست کنم، اما اکثر افرادی که اطراف فتحعلی‌شاه هستند فراماسون‌اند. برادر او نیز به ایران آمد و به کارهای باستان‌شناسی پرداخت. یکی از اقدامات او این بود که قبر مادر حضرت سلیمان را به عنوان قبر کوروش معرفی کرد.
 
وی افزود: قرارداد رویترز را میرزا ملکم‌خان و میرزا حسن‌خان سپهسالار با شخصی به نام اسرائیل یوسفات، یک یهودی ظاهرا هندی تابع انگلستان، منعقد می‌کنند که در طی آن منابع زیرزمینی و روی زمینی ایران به مدت هفتاد سال در اختیار بیگانگان قرار داده می‌شود؛ کاری که حتی امپراتور انگلستان هم آن را باور نمی‌کرد که واقعا چطور ممکن است یک حکومتی چنین کاری بکند. رئیس‌جمهور فرانسه وقتی مطلع می‌شود می‌گوید که ایرانیان فقط هوایی را که تنفس می‌کنند واگذار نکرده‌اند! پای امضای فراماسون‌ها در قرارداد ترکمنچای و گلستان دیده می‌شود. با اینکه روسیه از ایران قوی‌تر بود در سال اول جنگ دوم ما تمام سرزمین‌های خود را باز پس گرفته بودیم، اما به‌تدریج براساس فرماندهی نرم‌افزاری ایران که دست فراماسون‌ها بود شکست خوردیم و عوامل انگلستان در دربار، شاه ایران را دوره کردند؛ به‌طوری که در ماجرای هرات شاه را به مذاکره با انگلستان مجبور کردند، در این مذاکره که ملکم‌خان نیز عضویت داشت هرات از دست می‌رود و این جزء سیاست تجزیه‌طلبانه فراماسون‌ها بود.
 
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر ایران گفت: برای نابودی ایران نیز فراماسون‌هایی که همکاری کردند وثوق‌الدوله و نصرت‌الدوله فیروز و صارم‌الدوله بودند که قرارداد ۱۹۱۹ را امضا کردند تا در آخر جنگ جهانی اول ایران مستعمره و به انگلستان واگذار شود.
 
وی با اشاره به اینکه مشکل اصلی فراماسون‌ها شریعت و ولایت است،‌ گفت: بعد از انقلاب مشروطه به مدت پانزده سال مشروطه در ایران وجود داشت و در آن پانزده سال ماسون‌ها در ایران کاری کردند که ایران به‌شدت تضعیف و ناامن شد؛ به طوری‎که زمینه آمدن رضاخان را فراهم کردند. رضاخان مجلس چهارم را طویله می‎دانست و نمایندگان مجلس پنجم را خودش مشخص کرد. اکثر ترورها در زمان مشروطه به وسیله فراماسون‌ها انجام شد. آخوند خراسانی وقتی فتوا داد که مشروطه باید اجرا شود و هنگامی که اقدامات فراماسون‌ها را دید گفت: خدا پدر شاه سابق را بیامرزد لااقل به دین مردم کار نداشت.
 
رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر گفت: بعد از مشروطه فراماسون‌ها همه‌کاره مملکت بودند. رضاخان را ماسون‌ها برای کودتا انتخاب کردند و یک نگهبان ساده را به شاه کشور تبدیل کردند. در دوره رضاخان ۵۳ نفر ماسون کشور را اداره می‌کردند از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۴ کاملا پشت اقدامات رضاخان بودند و ایدئولوژی شاهنشاهی را برای رضا پالانی تعیین می‌کردند.
 
وی ادامه داد: در سال ۱۳۱۷ هجری، بعد از مرگ ناصرالدین‌شاه یک انجمن به نام انجمن اخوت در ایران تشکیل می‌شود که صورت ظاهری آن فعالیت‌های درویشی است و در خفا محل تجمع و تشکیل جلسات فراماسونری است. فراماسونری با تأکید بر پلورالیسم و نسبی‌گرایی فرصتی ایجاد می‌کند تا دگراندیشان و ساختارشکنان بتوانند در آن حضور پیدا کنند. سال ۱۳۲۲ق زمینه‎‌های تأسیس اولین لژ رسمی به‌وجود می‌آید. عقیده بر این است که لژ ملکم‌خان رسمی نبود. در تأسیس لژ بیداری عناصر دگراندیش و یهودیان نقش داشتند.
 
موسی حقانی گفت: یهودیان مدارسی در سراسر جهان ایجاد کردند به نام آژانس اسرائیلیان. این مدارس را یهودیان فرانسه در ایران تأسیس کردند. هفت استاد این مدارس در زمره مؤسسین لژ بیداری هستند. به اضافه اردشیر جی جاسوس و محمدعلی فروغی و تقی‌زاده و بقیه که در لیست لژ بیداری اسامی‌شان ذکر شده است. از این تاریخ یعنی ۱۳۲۴ق فراماسونری در ایران به دو شاخه تقسیم می‌شود.
 
وی افزود: دو شاخه اعتدالی و افراطی، شاخه اعتدالی را عباسقلی‌خان آدمیت اداره می‌کند و شاخه افراطی را اردشیر جی. در گیر و دار مشروطه دسته اول برای آرام کردن جامعه به سمت مذاکره با محمدعلی‌شاه می‌روند و تحولات را در درازمدت دنبال می‌کنند، اما شاخه افراطی در تمام اغتشاشات مشروطه نقش داشتند.
 
حقانی گفت: کودتای ۱۲۹۹ یک کودتای ماسونی است که همه طیف‌ها در آن حضور دارند: بهائی‌ها، یهودی‌ها، مسیحی‌ها، علی اللهی‌ها، صوفی‌ها و اردشیر جی که در خاطرات خود به‌صراحت گفته همه‌کاره کودتای ۱۲۹۹ من بودم. ارتباط او با کانون‌های یهودی کاملا مشخص شده است و در دوره پهلوی دوم انتقال قدرت از پهلوی اول به دوم توسط یک فراماسونر به نام محمدعلی فروغی انجام می‌گیرد. در سال ۱۹۴۷م، لژ بزرگ تشکیل می‌شود و در سال ۱۹۴۸م، لژ عالی اسکاتی و قریب به ۵۰، ۶۰ لژ فراماسونری در آن زمان در ایران فعال هستند که حدود پنج‌هزار نفر عضو دارد که در همه ارکان حکومتی حضور دارند. نمایندگان سنا، مجلس، رؤسای دانشگاه‌ها، وزرای کابینه و حتی در میان بازرگانان و سفرا و... . وقوع انقلاب اسلامی باعث تعطیل شدن لژهای فراماسونری در ایران شد، اما تفکر فراماسونری در قالب‌های لیبرالیسم، پلورالیسم، نسبی‌گرایی و... ترویج شد و هنوز هم به قوت هر چه تمام‌تر ترویج می‌شود.
 

 
منبع: خبرگزاری فارس
 
https://iichs.ir/vdcf.mdciw6dj1giaw.html
iichs.ir/vdcf.mdciw6dj1giaw.html
نام شما
آدرس ايميل شما