از عواملِ تنزّلِ شرایطِ اجتماعی و اقتصادی اکثریتِ مردم ایران در ادوار گذشته، پیش از ورود به عصر مدرن، بروز بیماریهای متنوّع و متعدّد در کشور بود. جدای از امراضی که مردم به آن دچار شده و به طور مستقیم، سبب آسیب و حتی نابودی انسانها می‌شد، برخی از بیماریها به حیوانات، به ویژه، حیوانات اهلی و دامهای سودمند سرایت کرده و تلفات چشمگیری به آنها وارد نموده، که در نتیجه، صدمات شدید و قابل توجه اجتماعی و اقتصادی...
 
از عواملِ تنزّلِ شرایطِ اجتماعی و اقتصادی اکثریتِ مردم ایران در ادوار گذشته، پیش از ورود به عصر مدرن، بروز بیماریهای متنوّع و متعدّد در کشور بود. جدای از امراضی که مردم به آن دچار شده و به طور مستقیم، سبب آسیب و حتی نابودی انسانها می‌شد، برخی از بیماریها به حیوانات، به ویژه، حیوانات اهلی و دامهای سودمند سرایت کرده و تلفات چشمگیری به آنها وارد نموده، که در نتیجه، صدمات شدید و قابل توجه اجتماعی و اقتصادی برای اعضای جامعه، به خصوص عامّه مردم، وارد می‌کرد. در این مقاله کوتاه، به نمونه‌ای از این موضوع، که راجع به گسترش امراض در بین گاوها و مرگ ومیر این حیوانات (چیزی که در همان برهه زمانی، به گاومیری معروف بود) در مناطق شمال غربی ایران در سال1305ش است، پرداخته می‌شود.
 
مردمِ محدوده قلمرو آذربایجانِ ایران (غربی، شرقی، اردبیل) در آن دوره، به علّت آفت دامی موردبحث، شرایط بسیار سختی را تجربه کرده، و خسارات بی شماری متحمّل گردیدند. تلگرافی از سلماس در شمال آذربایجان غربی، مورخ اوایل مردادماه به پایتخت ارسال گردید مبنی بر اینکه، میزان شدّت امراض گاوی و مرگ ومیر ناشی از آن، رو به فزونی بوده و «همه روزه متجاوز از بیست راس تلفات می‌نماید تاکنون ابدا اقدامی در جلوگیری آن نشده است». 1 در خبری دیگر، از گسترش و شدت یافتنِ تلفات گاوها در ارومیه، مراغه، سراب و قراعینی (چالدران) سخن به میان آمده و از وزارت فلاحت، استمداد طلبیده شد. 2 در گزارشی از سوی «امنیه شمال غرب» به پایتخت، مربوط به تلفات در منطقه قراعینی مورخ اواخر پاییز 1305ش، بیش از نصف گاوها نابود شده و اوضاع نیز روزبه روز وخیم‌تر می شود. 3 در مجموع، دورنمایی از تاثیر فلاکت‌بار گاومیری بر  اوضاع اجتماعی ـ اقتصادی مردم آذربایجان غربی در دوره موردنظر، و شرایط رقّت‌انگیزِ توده‌های مفلوکِ آن قسمت از ایران زمین را شاید بتوان از گزارش ذیل درک نمود، مطلبی که از سوی یکی از مُخبران مطبوعاتی حاضر در آذربایجان، در همان زمان ارائه گردید:
از ترس گاومیری مردم بدبخت گاوهای خود را از دهات دور و نزدیک آورده در بازار خوی بقیمت نازل میفروشند، ولی مشتری کم است گاومیش شیرده اعلا که سابق شصت تومان قیمت داشت به 12 تومان الی 15 تومان فروخته میشود. گوشت یکمن خوی که تقریبا پنج من تبریز است شانزده قران، سایر اجناس قس علیهذا. در یکی از دهات سر راه که تقریبا صد خانوار بود مقداری شیر خواستم جواب دادند که گاوی نمانده تا شیر پیدا شود. در حدود قراعینی و چالدران گاومیری بقدری شدت دارد که اگر حال بدین منوال بگذرد بزودی گاو هم حکم پول را پیدا  خواهد کرد یعنی نایاب مثل کیمیا. دهقان تیره‌بخت بحدّی از این فقره متاثر است که گویا  یکی از فرزندان خود را خاک میسپارد. جهالت و فقر نیز مزید بدبختی و شدت مرض میباشد. 4
 
وخامت اوضاع در بسیاری از مناطق آذربایجان شرقی نیز محسوس بود. براساسِ خبری مربوط به برخی قسمتهای منطقه مرند مورخ مردادماه، میزان تلفات گاوی، روبه افزایش گزارش شد 5 و اینکه طی کمتر از چند هفته و تا 5 مردادماه همین سال، ششصدوبیست راس گاو تلف گردید. 6 این شرایط نامساعد در مرند، تا ماههای بعد تداوم یافت و مردم را با مشکل جدّی مواجه نمود: «از مرند: ناخوشی گاومیری باقیست. ازین جهت به بیچاره رعایای دهات و زارعین خیلی صدمه و خسارت وارد آمده است». 7 اخبار ارائه شده از مراغه نیز حاکی از نفوذ آفت دامی در برخی بخشهای آن در آذرماه بود. 8 «نایب‌الحکومه علمدار و گرگر» (هادی شهر) هم از تلفات گاوها گزارش نمود و از وزارت فواید عامّه، درخواست کمک کردند. 9 قسمتهای شرقی آذربایجان مانند منطقه سراب در دامنه‌های کوه سبلان هم از عوارض نامطلوبِ گاومیری در امان نماندند، 10 ضمن آنکه در شرق سراب یعنی نواحی اردبیل، که گاومیری از تیر1305ش، تاحدود زیادی تخفیف یافته بود (و البته امراض گوسفندی جای آن را گرفت)، مجدّدا از آبان ماه شایع گردید. 11 در نواحی شرقی دریاچه ارومیه، مردم منطقه دهخوارقان (آذرشهر) شدیدا درگیر این معضل بودند و بنابرروایت، در هر روز، در حدود صد راس گاو به خاطر بیماری در آنجا نابود می‌شدند. 12 همچنان که در منطقه میانج (میانه) نیز اوضاع اصلا مساعد نبود، در غرب آن یعنی چاراویماق (جنوب آذربایجان شرقی) هم شرایط توده مردم، اسفناک می‌نمود: «در چاراویماق مرض گاومیری شدت پیدا کرده بطوری که در یک آبادی 25 خانواری اقلا روزی ده راس گاو تلف میشوند. رعایای بیچاره از کوبیدن خرمن عاجز شده‌اند اگر با این منوال بگذرد و اقدام عاجلی نشود یکسره گدا خواهند شد». 13
 
با توجه به این اوصافِ بحرانی، و علی رغم آنکه برخی مسئولین حکومتی در پایتخت و کارگزاران ایالتی آذربایجان، از همان اواسط سال 1305ش، درصدد یافتنِ راه‌حلّی برآمدند، چنان که در شهریورماه، به دستور وزرات فواید عامّه، کمیسیونی متشکّل از «ملاکین، اطبّاء و مدیر موسسه پاستور»، به منظور تعیین قیمت سرم، در تبریز انعقاد یافته و حتی مقرر گردیده بود که «اولا تلقیح اجباری باشد و ثانیا قیمت سرم برای هر راس گاو پنج قران تعیین شود»، 14 با اینحال، تشدید مرگ ومیر گاوها و وقوع مستمر و مکرّر این روند، حاکی از عدم سودمندی فعالیتهای انجام شده داشت. هنگامی که در اواسط بهمن همان سال، مسئولان ایالت آذربایجان، راجع به شیوع گاومیری در منطقه قراچه‌داغ (کلیبر) خبر دادند، ازین نکته سخن به میان آوردند که، «سابقا هم مامورین دفع آفات گاوهای اطراف را تلقیح کردند و نظر به عدم اثر تلقیح  فعلا رعایا به تلقیح ثانوی مایل نیستند تقاضا میشود مقداری سرم ارسال تا با سوار امنیه و مامورین دفع آفات گاوها را تلقیح نمایند». 15
 
در جنوب  آذربایجان، مردم خمسه (زنجان) و توابع آن نیز در سال 1305ش، نابودی گاوهایشان را تجربه کردند. این تجربه تلخ، در پاییز سال مذکور، در اوج حدّت و شدّت قرار داشت، «طاعون گاوی در خمسه در تمام محال خمسه شیوع پیدا کرده بطوریکه یک گاو سالم باقی نیست لازم است وزارت فواید عامه هر چه زودتر اقدام سریعی در ارسال واکسن بنماید. مرض شاربن نیز وجود دارد». 16
 
اوضاع به قدری روبه وخامت گرایید که بخشی از توده مردم، که در زمره زارع و رعیت محسوب می‌شدند، برای کوبیدنِ خرمنشان، هیچ ابزاری نداشته و دچار عجز گردیدند. 17 این موضوع، نه فقط همچون ضربه سختی بر پیکرِ اقتصاد کشاورزی و دامپروری منطقة مذکور به حساب آمده، و ازینرو، اهالی آن قسمت از سرزمین ایران را با عُسرت مواجه نمود، بلکه تهدیدی برای شرایط زیستی در پایتخت ایران هم محسوب می‌شد، زیرا«همه ساله قسمت عمده ارزاق طهران را خمسه تامین میکند و اگر بزراعت آن حدود سکته وارد شود در ارزاق مرکز تاثیر مستقیم خواهد داشت». 18

پی نوشت:
 
1.  روزنامه ستاره ایران، شماره 3، ص3.
2. همان، شماره100، ص3.
3. روزنامه اطلاعات، شماره 105، ص1.
4. روزنامه ستاره ایران، شماره 115، ص2.
5. روزنامه اطلاعات، شماره 5، ص2.
6. روزنامه ستاره ایران، شماره 3، ص4.
7. روزنامه اطلاعات، شماره 39، ص2، و شماره 71، ص2.
8. همان، شماره 105، ص1.
9. همان، شماره 99، ص1.
10. همان، شماره 91، ص2، و شماره 97، ص2.
11. همان، شماره 71، ص2.
12. روزنامه ستاره ایران، شماره 39، ص3.
13. روزنامه اطلاعات، شماره 22، ص1.
14. روزنامه ستاره ایران، شماره 36، ص3.
15. همان، شماره 123، ص3.
16. همان، شماره 53، ص1.
17. روزنامه اطلاعات، شماره 24، ص2.
18. همان، شماره 27، ص 1. https://iichs.ir/vdcjfhevzuqem.sfu.html
iichs.ir/vdcjfhevzuqem.sfu.html
نام شما
آدرس ايميل شما