مشروطه ایران را به واسطه تأثیرپذیری از مشروطه عثمانی نمیتوان جدا از تحولات عثمانی بررسی کرد. این تأثیرپذیری هنگامی اهمیت بیشتری مییابد که دریابیم حوزه عراق و نجف در قلمرو سیاسی حکومت عثمانی قرار داشت
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ مشروطه ایران را به واسطه تأثیرپذیری از مشروطه عثمانی نمیتوان جدا از تحولات عثمانی بررسی کرد. این تأثیرپذیری هنگامی اهمیت بیشتری مییابد که دریابیم حوزه عراق و نجف در قلمرو سیاسی حکومت عثمانی قرار داشت. عموم علمای نجف نیز حامی مشروطه در ایران بودند. این زنجیره بههمپیوسته نیازمند بررسی و تحلیل تاریخی است. بنابراین در نوشتارِ پیشِ رو چگونگی تأثیرپذیری حوزه نجف و علمای آن از عثمانی و مشروطه آن بررسی شده است.
ایرانیان در عثمانی؛ فعال کردن علمای نجف
بخش مهمی از چگونگی تأثیرگذاری تحولات عثمانی بر علمای مشروطهخواه نجف را باید در پیوند با افکار عمومی دید. ایرانیانِ مقیم استانبول در پی تحققِ مشروطیت فعالتر از ایرانیان کشورهای دیگر بودند. از واپسین روزگاران دوره ناصرالدینشاه قاجار، جنبش قانونخواهی ایرانیان پیوندهایی با جنبش تنظیمات عثمانی داشت و برخی از نخبگان ایرانی با آن جنبش در ارتباط بودند. استانبول از همان روزگاران به کانونی برای کنشگری تحولخواهان ایرانی بر ضد استبداد قاجاری مبدل شده بود. عدهای به دلیل فضای آزادتر سیاسی برای ایرانیان در آنجا اقامت گزیده بودند، برخی نیز برای کسبوکار به این مملکت رفته بودند. این افراد به طور کلی زمینههای آشنایی ایرانیان را با مشروطیت، دموکراسی و حکومت قانون فراهم کردند و واسطه ورود اندیشههای سیاسی جدید به ایران شدند؛ بنابراین علاوه بر اینکه مقامات و رجال سیاسی مانند میرزا ملکمخان و میرزا آقاخان کرمانی از تحولات عثمانی متأثر میشدند، بخش بزرگی از ایرانیان نیز متأثر از افکار عمومی، از تحولات عثمانی آگاهی پیدا میکردند و خواستههای آنان در زمینه مشروطهخواهی بر دیدگاه حوزه نجف نسبت به مشروطیت اثر میگذاشت.1
متحصنین مشروطهخواه ایرانی در سفارت عثمانی در تهران (جمادیالثانی 1327ق)
شماره آرشیو: 1058-172ع
حضور بازرگانان ایرانی مقیم استانبول نیز در حد و اندازهای که وابستگیهای طبقاتیشان اجازه میداد یاریرسان این تحولخواهی بودند. درحقیقت افکار عمومی ایرانیان بازتابدهنده اخبار جنبش مقاومت به کانونهای مقاومت ایرانی اروپا در لندن، پاریس و ایوردون سوئیس بودند. آنان همچنین واسطهای میان جنبش مقاومت و رهبری مذهبی برونمرزی انقلاب مشروطیت در نجف بودند. مهمترین اقدام ایرانیان مقیم استانبول تلاش آنها برای فعال کردن علمای مقیم عتبات برای حمایت معنوی جنبش در همان روزهای آغازین مقاومت مشروطهخواهان علیه حامیان استبداد بود. این فرایند حتی تا سال 1287 و مبارزه علیه محمدعلیشاه ادامه پیدا کرد. ایرانیان استانبول در تلگرافی با عنوان «عموم ایرانیان مقیم استانبول» روحانیان عتبات را خطاب قرار دادند و آیات ثلاث مقیم عتبات ــ میرزا حسین تهرانی، عبدالله مازندرانی و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی ــ درنتیجه این خواسته افکار عمومی، گروهی از روحانیان را به رهبری حاجی سیدعلی تبریزی به سوی ایران اعزام کردند.2
مراجع تقلید نجف همچنین در یکی از نخستین فتواهای خویش در یاری رساندن به مقاومت شکلگرفته ضد استبداد محمدعلیشاهی اعلام کردند: «الیوم همّت در دفع این سفاک جبار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمین از اهم واجبات و دادن مالیات به گماشتگان او از اعظم محرمات» است.3
این رویدادهای تاریخی نشان میدهد که حضور ایرانیان در استانبول و سایر شهرهای عثمانی و وجود دبستان و بیمارستان و تجارتخانه و مسجد و قبرستان ایرانیان و انتشار یافتن چندین روزنامه به زبان فارسی و فعالیت انجمن سعادت آن شهر، عملا رابط میان مشروطهخواهان و روحانیان عتبات عالیات بوده است؛ همچنین پایتخت امپراتوری عثمانی، یعنی استانبول، با ویژگیهایی که برای ایرانیان داشت، از جمله مراکز فعال ایرانیان مشروطهخواه شد و پیروزی مشروطیت دوم در عثمانی، با فاصله کمتر از چهل روز پس از بمباران مجلس شورای ملی در ایران، روزنه امیدی به روی فعالان سیاسی ایرانی گشود.4
مطبوعات و رسائل سیاسی؛ عامل پیوند عثمانی و نجف
مطبوعات و رسائل سیاسی شهر نجف تأثیر زیادی از مشروطه عثمانی میپذیرفت که این تأثیرپذیری به حوزه نجف منتقل میشد. شهر نجف به علت وجود حوزه درسی اصولی بزرگ آیتالله آخوند خراسانی، مرجع تقلید شیعیان و زعیم روحانی مشروطیت، مرکز توجه تمام ایرانیان بود و حکومت ایران و عثمانی هم به این حوزه اقتدار و مشروعیت، با احترام و دقت و احتیاط مینگریستند. در مطبوعات ایرانیانِ نجف، نظیر «الغری» و «درهالنجف»، که به فارسی منتشر و برای مشتاقان اخبار نجف در ایران فرستاده میشد، مفاهیم مشروطیت عثمانی مطرح میشد. این مطبوعات با اطلاعرسانی از مشروطه عثمانی و همچنین وضعیت و نظریات حوزویان مشروطهخواه نجف و آخرین دیدگاههای مراجع آنجا از نظرگاه سیاست زمانه و از نظر تاریخی در دوران بعدی بسیار مهم بوده است؛ چرا که این جراید را موقع انتشار صدها مجتهد و طلبه حوزه نجف ارزیابی میکردند و چاپ صدها مقاله تحقیقی از آنان در این جراید مؤید این نزدیک بودن و ارتباط تنگاتنگ است.5
مراسم اتحاد هیئت علمیه نجف اشرف با هیئت اتحاد ترقی عثمانی (21/ 12/ 1326ق)
شماره آرشیو: 1379-3ع
برخی از مکتوبات شیخالاسلام دولت عثمانی نیز به نجف میرسید. در یکی از این مکتوبات و برای توصیه به عالمان برای حمایت از مشروطه، آمده بود: «اگر امروزه تمدن حقیقی اسلامی را که بسط عدل و داد و رفع جور است بر طبق مذهب اسلام در ممالک اسلامیه جاری نکنیم، سیل عظیمی که از طرف مغربزمین به نام تمدن بشری برخاسته، تمام ممالک اسلامیه را محو و نابود خواهد ساخت».6
بُعد دیگر تأثیرگذاری امپراتوری عثمانی بر حوزه نجف، برخی رسائل مشروطه بود که در آنها بر تطبیق وضع ایران بر عثمانی توجه شده بود. نویسندگان در این آثار، ایران را با امپراتوری عثمانی مقایسه میکردند و به دلیل پیشرفت عثمانی، بر دولت ایران برای ایجاد اصلاحات فشار میآوردند. آنها بر تلاشهای دولت عثمانی در راه اصلاح و ترقی تأکید و همگان را به پیوستن به این جریان تشویق میکردند؛ برای نمونه آقا نورالله نجفی، که ارتباطاتی با حوزه نجف داشت، از اصلاحات عثمانی تمجید کرد. به عقیده او «بر تمام افراد و آحاد مسلمانان واجب است که اقدام در مشروطیت سلطنت و برقراری دارالشورای بنمایند». حاجآقا نورالله این اصلاحات را زمینهساز رسیدن به نعمت مشروطیت میدانست.7
آیتالله شیخ محمدتقی نجفی و آیتالله شیخ نورالله نجفی
شماره آرشیو: ۹۱۲-۴ع
سفارت عثمانی؛ عامل پیوند
گرایش حوزه نجف به مشروطیت عثمانی در خلأ شکل نگرفت، بلکه حمایتهای سفارت عثمانی از ایرانیانِ مشروطهخواه نیز در این گرایش تأثیرگذار بود. محمت شمسالدین بیگ به مدت سیزده سال (1274 تا 1287) سفیرکبیر عثمانی در ایران بود. او در این مدت رابطه خوبی با مشروطهخواهان داشت و از برنامههای اصلاحی آنان حمایت میکرد. شمسالدین بیگ رابطه بسیار دوستانهای با برخی از رهبران مشروطه بهویژه با آیتالله سیدعبدالله بهبهانی داشت و با انجام مکاتباتی مشوّق آنان در ادامه راه مشروطهخواهی بوده است. سفیر عثمانی برای آیتالله بهبهانی پیام داد که «از الحاق این لفظ عدالتخانه به عریضه مستدعیات اگر مرا ممکن بود و محذوراتی نداشتم هر آینه میآمدم و پای شما را میبوسیدم تا آنچه خواهید در این لفظ مندرج است».8
آیتالله سیدعبدالله بهبهانی
شماره آرشیو: 1571-1ع
این پیوند نزدیک باعث شد روحانیان حامی مشروطه مستقیما با مقامات عثمانی ارتباط برقرار کنند. در یکی از این ارتباطات، آیات عظام عبدالله مازندرانی و محمدکاظم خراسانی در تلگرافی به سلطان و دیگر مقامهای بلندپایه عثمانی همراهی با مشروطیت را اعلام کردند. آنها در این تلگراف به «خداوند بزرگ» سوگند یاد کردند که با تحریم اطلاعت مردم دور و نزدیک از محمدعلیشاه، حکم خدا را ابلاغ کنند که محمدعلیشاه شایسته اطاعت نیست؛ چرا که آنان به تأثیر از تحولات عثمانی، قانون اساسی و رژیم مشروطهای که حاکمیت همه شهروندان و همه مسلمانان را با پایداری کامل تأمین کند در ایران اعلام میکنند. نکته جالب در این مکاتبه تأکید علما بر این مسئله است که احکام اسلامی بدون یک رژیم مبتنی بر قانون هرگز اجرا نخواهد شد. علما از سلطان عثمانی تقاضا میکنند که با محمدعلیشاه همراهی نکند.9
فشرده سخن
تأثیرپذیری علمای دین از امپراتوری عثمانی به سبب قرار گرفتن شهر نجف، مرکز علمای تشیع، در حوزه امپراتوری عثمانی اجتنابناپذیر بود. برای بررسی تأثیر مشروطه عثمانی بر ایرانیان و بهویژه حوزه نجف باید به واسطههای مختلفی توجه کرد. افکار عمومی ایرانیان عثمانی، حوزه نجف را نسبت به مشروطیتِ ایران و دفاع از آن حساس کردند. روحانیت ایجادکننده تحول و بیداری در جوامع اسلامی و حامیان حرکتهای اصلاحی در میان ملل مسلمان بودند و ارتباطات با حوزه نجف نیز در حمایت این حوزه از مشروطیت مؤثر بود. سفارت عثمانی نیز رابط روحانیتِ داخل ایران با مشروطهخواهان ایرانی ساکن عثمانی، که تحت حمایت حوزه نجف قرار داشتند، بود.
پی نوشت:
1. احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، تهران، امیرکبیر، چ سوم، 1330، صص 683-685.
2 حجت فلاح توتکار، «ایرانیان مقیم استانبول و جنبش مقاومت تبریز به رهبری ستارخان»، مجله علمی و پژوهشی تاریخ ایران، ش 26 (بهار و تابستان 1398)، صص 2-4.
3. همان، ص 4.
4. عطاءالله حسنی، «سه شاعر عثمانی و مشروطیت ایران»، پژوهشنامه ادبیات و علوم انسانی، ش ۵۸ (تابستان ۱۳۸۷)، صص 58-59.
5. موسی نجفی، «ضرورت شناخت تاریخ سیاسی عصر مشروطیت تفاوت سطح تحلیل رسایل و مطبوعات عتبات عالیات با تاریخنگاری مدرن عصر پهلوی»، جستارهای سیاسی معاصر، ش 2 (پاییز و زمستان 1391)، صص 158-159.
6. مقصود رنجبر، «انقلاب مشروطه در ایران و نقش امپراتوری عثمانی»، فصلنامه تاریخ اسلام، ش 35- 36 (پاییز و زمستان 1387)، ص 25.
7. همان، صص 24-25.
8. مهدی ملکزاده، تاریخ مشروطیت ایران، ج 4، تهران، انتشارات علمی، 1373، ص 824.
9. عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران، امیرکبیر، چ سوم، 1381، صص 337-338. https://iichs.ir/vdcb0sb5.rhb8wpiuur.html