محمدرضا پهلوی و خانوادهاش از زمان فرار تا زمان مرگ وی در 5 مرداد 1359 در کشورهای مصر، مراکش، باهاماس، مکزیک، آمریکا، پاناما و مجددا مصر اقامت کردند. قبل از آخرین سفر شاه مخلوع به مصر، پاناما به اقامتگاه او و خانوادهاش بدل شده بود، اما چرا این اقامت چند ماهی طول نکشید و محمدرضا پهلوی دوباره رهسپار مصر شد؟
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ محمدرضا پهلوی بعد از فرار از ایران در 26 دیماه 1357 با مسئله رویگردانی کشورها از پذیرش وی و تغییر مداوم محل اقامتش در کشورهای مختلف مواجه شد. او و خانوادهاش از زمان فرار تا زمان مرگ وی در 5 مرداد 1359 در کشورهای مصر، مراکش، باهاماس، مکزیک، آمریکا (در بیمارستان نیویورک)، پاناما و مجددا مصر اقامت کردند. سفر بیبازگشت او به مصر به دلیل سر باز زدن دیگر کشورها از پناه دادن به او بود. قبل از آخرین سفر او به مصر، پاناما به اقامتگاه او و خانوادهاش بدل شده بود؛ آن هم در شرایطی که مسئله گروگانگیری به تنش میان ایران و آمریکا افزوده بود و شاه دربهدر به دنبال کشوری برای اقامت بود. این نوشتار مروری است بر سفر محمدرضا پهلوی به پاناما و چگونگی پایان این سفر.
صبحگاه 26 دیماه 1357، فرودگاه مهرآباد تهران،
محمدرضا پهلوی در حال ترک ایران
ورود محمدرضا پهلوی به پاناما
چهار ماه پس از ورود محمدرضا پهلوی به کشور مکزیک، بیماری او تشدید شد و دولت جیمی کارتر در آمریکا به او اجازه داد تا برای درمان به بیمارستانی در نیویورک برود. دو هفته از حضور شاه مخلوع در آمریکا نگذشته بود که سفارت آمریکا در تهران اشغال شد. در این شرایط هم آمریکاییها و هم محمدرضا پهلوی دریافتند بحران گروگانها تا زمانیکه شاه در خاک آمریکاست حلشدنی نیست؛ بنابراین وی آمادگی خود را برای ترک آمریکا ابراز کرد.1 بالاخره در 9 آذر 1358 قرار شد محمدرضا پهلوی بیمارستان را ترک کند. او قبلا گفته بود بعد از بیمارستان به مکزیک باز میگردد، ولی صبح روزیکه باید بیمارستان را ترک میکرد به اطلاعش رساندند مکزیک از پذیرفتن او و خانوادهاش امتناع کرده است؛ چون مکزیکیها حضور شاه در کشورشان را تهدیدی برای منافع ملی مکزیک میدانستند.2 در نهایت، به طور موقت شاه مخلوع و خانوادهاش را به پایگاه هوایی لاکلند در تگزاس بردند.3
در همین ایام نیز هامیلتون جردن، رئیس وقت ستاد کاخ سفید، و کارتر مشغول یافتن جایی برای اقامت محمدرضا پهلوی شدند و در این میان پاناما انتخاب شد. کارتر در جلسهای با جردن دراینباره به او گفته است: «پاناما قبل از رفتن شاه به مکزیک و پیش از ماجرای گروگانگیری هم حاضر به پذیرفتن شاه شده بود و هنوز هم ممکن است این آمادگی را داشته باشد. پاناما به نفت ایران وابسته نیست و فکر نمیکنم حتی سفارتخانهای در ایران داشته باشد». اما به نظر جردن «کشتیهای تجارتی و نفتکش زیادی در دنیا با پرچم پاناما رفتوآمد میکنند و کانال پاناما هم از نقاط آسیبپذیر دنیاست».4 جردن میگفت: توریخوس احتمالا با پذیرفتن محمدرضا پهلوی، هدف اعتراض گروههای چپ داخلی و بعضی از کشورهای آمریکای لاتین قرار خواهد گرفت و به نوکری آمریکا متهم خواهد شد، اما کارتر بر اقامت شاه مخلوع در پاناما تأکید میکرد. به گمان او، اگر توریخوس با مسافرت محمدرضا پهلوی به کشورش موافقت نمیکرد، آنها ناچار باید شاه را در آمریکا نگاه میداشتند و با ماندن او در آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشد. برای همین کارتر جردن را برای متقاعد کردن توریخوس به پاناما فرستاد.5
جردن در دیدار سری با توریخوس به او گفت که جز مصر هیچ کشور دیگری حاضر به پذیرفتن محمدرضا پهلوی نشده است و کارتر به علت مشکلاتی که حضور شاه مخلوع در مصر برای سادات بهوجود خواهد آورد با رفتن او به مصر موافق نیست. توریخوس سری به علامت تصدیق تکان داد و در نهایت هم گفت: به پرزیدنت کارتر بگویید که ما حاضریم به محمدرضا پهلوی در اینجا پناه بدهیم. ما کشور کوچک ولی سربلندی هستیم و اگر بتوانیم سهمی ولو اندک در حل این مشکل داشته باشیم خوشحال خواهیم شد.6
پس از نظر مثبت توریخوس، مقامات آمریکایی با پایان مهلت اقامت محمدرضا پهلوی در آمریکا به وی اطلاع دادند که به دلیل عواقب ناشی از تصرف سفارت آمریکا در تهران امکان تمدید روادید وی وجود ندارد و به همین دلیل در پاناما جایی مناسب برای اقامت وی و همسرش در نظر گرفته شده است. بهرغم مخالفت روبرت آرمائو، مشاور اصلی شاه مخلوع، محمدرضا پهلوی با آگاهی از اهمیت مخاطرات سیاسی، با عزیمت به پاناما و اقامت در آن کشور موافقت کرد. سپس جردن به پاناما بازگشت تا ترتیب اقامت شاه و همراهانش را فراهم کند. در ضمن کارتر یک تعهد شفاهی هم به محمدرضا پهلوی داد که تحت عنوان موافقتنامه لاکلند شامل موارد زیر بود: 1. به فرزندان شاه ملخوع اجازه داده میشود برای ادامه تحصیل در آمریکا بمانند. مأموران امنیتی دولت آمریکا با محافظان شخصی آنها ارتباط خواهند داشت؛ 2. فرح همسر محمدرضا پهلوی میتواند در موارد لازم برای دیدار فرزندانش به ایالات متحده مسافرت کند؛ 3. محمدرضا پهلوی میتواند از تسهیلات بیمارستانی ایالات متحده در پاناما استفاده کند؛ 4. دولت ایالات متحده موافقت میکند امکانات ترابری و کمکهای لازم را برای تیم پزشکی آمریکایی، که بهمنظور عمل جراحی به پاناما میروند، فراهم کند. در نهایت صبح 24 آذرماه 1358 محمدرضا پهلوی و همراهانش با هواپیمایی آمریکایی از پایگاه هوایی لاکلند به سوی پاناما راهی شدند.7
محمدرضا پهلوی در پاناما
محل اقامت محمدرضا پهلوی و همراهانش در پاناما در ویلایی به نام «پونتالارا» در جزیره کوچک و زیبای «کونتادورا» بود. از نظر شاه مخلوع زندگی در این جزیره بهویژه در اوایل تابستان مطبوع بود و آبوهوای سالم و سازگاری داشت. روز بعد از رسیدن محمدرضا پهلوی به پاناما، ژنرال توریخوس از شاه دیدن کرد. آنچه موجب تعجب توریخوس و دیگر شخصیتهای پانامایی بود اصرار محمدرضا پهلوی در رعایت تشریفات سلطنتی بود. توریخوس میگفت: گویی هنوز نمیداند که پادشاهی فاقد قدرت، قلمرو و کشور است.8 اما شاه در گفتوگو با او بارها این جمله را تکرار میکرد که پدرم یک کشور را برایمان به ارث گذاشت. ولی توریخوس نمیتوانست قبول کند که یک مملکت ارث یک نفر باشد.9 همین هم موجب میشد رابطه این دو شخص هرچند در ظاهر خوب باشد، اما چندان نزدیک نباشد.
محمدرضا پهلوی و خانوادهاش در روزهای اقامت در پاناما
علاوه بر این، محمدرضا پهلوی هنگامی که از آمریکا به پاناما آمد هنوز تحت درمان بود و تداوم درمانش، عمل او را ضروری کرده بود. در پاناما نیز سرطان او بدتر شده بود و پزشکان اصرار به عمل او داشتند، اما شاه مخلوع به آنها اعتماد نداشت. محمدرضا پهلوی نگران بود که زیر عمل به او سوءقصد جانی شود. پساز چندی نیز نگرانی تازهای به گرفتاریهای شاه مخلوع افزوده شد: کمکم در او و اطرافیانش این نگرانی ریشه گرفت که مبادا دولت پاناما مخفیانه مذاکراتی را با جمهوری اسلامی ایران آغاز کند و قصد غایی پاناما، تحویل وی به حکومت جدید باشد. افزون بر این، محمدرضا پهلوی و فرح نسبت به برنامههای دولت کارتر هم مظنون بودند و گمان میکردند شاید دولت کارتر وسوسه شده باشد که برای نجات گروگانهای آمریکایی و رهایی خود از مخمصه انتخاباتی، شاه مخلوع را تحویل دولت جدید ایران بدهد. هرچند کارتر منکر این قضیه بود و میگفت نمایندگانش در پاریس با نمایندگان صادق قطبزاده، وزیر وقت امور خارجه ایران، دیدار کردند، اما تنها موضوع مورد بحث، چندوچون آزادی گروگانها بوده است نه تحویل محمدرضا پهلوی به ایران.10
اما در واقعیت چند روز پس از ورود شاه مخلوع به پاناما، رئیسجمهور این کشور به سفیر آمریکا در پاناما گفت که دولت ایران از دولت پاناما، درخواست استرداد شاه مخلوع را کرده است. البته او خاطرنشان کرده بود که پاناما محمدرضا پهلوی را مسترد نخواهد کرد، اما امکان این طرح وجود دارد که دولت پاناما با استفاده از پیشنهاد استرداد بتواند موجبات آزادی گروگانهای آمریکایی را در ایران فراهم کند. دراینباره رئیسجمهور پاناما دو راهحل را برای سفیر آمریکا مطرح کرد: 1. با توجه به اینکه بهموجب قوانین پاناما، اگر کشوری درخواست استرداد شخص پناهنده به پاناما را کند، تا زمانیکه پرونده تحت رسیدگی قضایی است پناهنده یادشده بازداشت میشود؛ پس بیآنکه در شرایط زندگی و اقامت شاه مخلوع تغییری ایجاد شود، دولت پاناما اعلام کند که او در بازداشت است؛ 2. تشکیل یک کمیسیون هماهنگکننده شامل نمایندگان ایران، پاناما و ایالات متحده آمریکا بهمنظور بررسی و یافتن راهحل بحران گروگانها. دولت آمریکا پس از دریافت گزارش سفیر خود به رئیسجمهوری پاناما اطلاع داد که با هیچیک از دو نظریه پیشنهادشده موافق نیست؛ زیرا دولت پاناما با صراحت اطمینان داده است که بر اساس قوانین آن کشور، شاه مخلوع را مسترد نخواهد کرد. از سوی دیگر طرح بازداشت نهتنها مغایر با تضمینهایی است که به محمدرضا پهلوی داده شده، بلکه بهمنزله نیرنگ آشکار علیه اوست. این در حالی بود که جردن در کتاب خاطراتش روایتگر مذاکرات پنهانی میان پاناما، ایران و آمریکاییها درباره استرداد شاه است11 و این نشان میدهد آمریکا تنها در ظاهر تمایلی نداشته است که پاناما در این میان نقشآفرینی کند.
محمدرضا پهلوی در روزهای اقامت در پاناما
از لحاظ تشکیل کمیته هماهنگی و مذاکرات نیز متذکر شد که دولت ایالات متحده قبلا خواستار آزادی گروگانها شده است. در همین شرایط برای اولین بار پس از ده سال، دانشجویان پانامایی نیز تظاهراتی علیه حضور محمدرضا پهلوی در کشورشان برپا کردند. توریخوس نیز در این موقعیت به فکر استفاده از شاه مخلوع بهعنوان گروگان افتاد.12 اما آمریکاییها مداخله پاناما را برهمزننده مذاکرات خود با ایران میدانستند. بااینحال، به موازات فعالیت آمریکاییها برای حل بحران گروگانها، مذاکرات پاناماییها با ایران درباره استرداد شاه مخلوع ادامه داشت تا اینکه 2 بهمن 1358 کمی پیش از اولین انتخابات رئیسجمهوری در ایران، قطبزاده اعلام کرد که رئیسجمهوری پاناما به او اطلاع داده است که محمدرضا پهلوی تا رسیدگی به درخواست استردادش از سوی ایران تحت بازداشت است. هرچند رئیسجمهور پاناما این خبر را تکذیب کرد، نگرانی محمدرضا پهلوی افزایش یافت و به قول خودش ناگزیر به استفاده از آخرین کارت باقیماندهاش، یعنی رفتن به مصر شد. او در گفتوگویی تلفنی با سادات و شنیدن پاسخ مثبت او برای سفر به مصر، برخلاف میل آمریکاییها تصمیم گرفت پاناما را ترک کند13 و در نهایت پس از صد روز، روز 3 فروردین 1359 با یک هواپیمای پانامایی رهسپار قاهره شد.
فرجام بحث
محمدرضا پهلوی پس از خروج از ایران به عنوان شاهی مخلوع مشروعیتی نداشت و به همین دلیل کشورهای دیگر به دلیل آنکه بتوانند با دولت جدید در ایران روابطی مطلوب داشته باشند به او روی خوش نشان نمیدادند. کشور پاناما که با وساطت آمریکا به شاه مخلوع پناه داد، پس از مدتی بهویژه در بحث لانه جاسوسی و ماجرای گروگانگیری دیپلماتهای آمریکایی، وارد مذاکره با جمهوری اسلامی ایران شد و قصد داشت با استفاده از مهره استرداد محمدرضا پهلوی به ایران، در بحران پیشآمده برای دولت آمریکا خودی نشان دهد، اما با خروج شاه مخلوع از پاناما، این نقشه ناتمام ماند.
پی نوشت:
1. غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی بیست و پنجساله ایران از کودتا تا انقلاب، تهران، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، 1370، ص 442.
2. عباس میلانی، نگاهی به شاه، تورنتو، نشر پرشین سیرکل، 2012، ص 530.
3. غلامرضا نجاتی، همان، ص 439.
4. هامیلتون جردن، بحران، ترجمه محمود مشرقی، تهران، نشر نو، 1362، ص 57.
5. همان، ص 58.
6. همان، ص 64.
7. غلامرضا نجاتی، همان، صص 442-443.
8. همان، ص 443.
9. همان، ص 444.
10. عباس میلانی، همان، ص 534.
11. هامیلتون جردن، همان، صص 82، 83 و دیگر.
12. غلامرضا نجاتی، همان، ص 446.
13. همان، ص 461.