سیدمحمود دعایی، بعد از آنکه امام خمینی(ره) به نجف تبعید شد به عراق رفت. او در مدتی که در عراق حضور داشت، حامل پیامهای امام به مبارزان سیاسی بود. یکی از گروههایی که دعایی تلاش کرد پیامهای آنها را به امام برساند و درواقع امام را با مواضع آنان آشنا سازد، سازمان مجاهدین خلق بود
پایگاه اطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ سیدمحمود دعایی، از روحانیان و سیاستمداران عصر معاصر، در سال 1320 در یزد به دنیا آمد. چهارساله بود که والدینش تصمیم گرفتند یزد را به مقصد کرمان ترک کنند؛ ازاینرو سیدمحمود دوران ابتدایی تحصیلات خود را در کرمان گذراند. بعد از اتمام تحصیلات ابتدایی، دعایی به دروس دینی علاقهمند شد و ازاینرو پس از اتمام دوران متوسطه، وارد حوزه علمیه معصومیه در کرمان شد. تحصیلات دینی در مدرسه معصومیه، اشتیاق دعایی برای کسب علوم دینی را بیشتر کرد، اما او قلههای دینی و تحصیلی خود را فراتر از این مدرسه میدید؛ بنابراین رو برای فراگیری و تسلط بیشتر بر علوم دینی، به حوزه علمیه قم رفت. ورود به قم، علاوه بر آنکه دورهای جدید برای یادگیری بیشتر بود، سرآغاز اتفاقات و فعالیتهای سیاسی نیز بهشمار میآمد.
ورود به قم و آغاز فعالیتهای سیاسی
سیدمحمود دعایی بعد از آنکه وارد قم شد به کانون مبارزاتی طلاب در قم پیوست. او که بعد از قیام 15 خرداد 1343 وارد قم شده بود، مبارزات و فعالیتهای سیاسی خود را از طریق همکاری با نشریه «بعثت» آغاز کرد. نشریه بعثت در واقع حاصل تلاشهای مبارزان برای زنده نگه داشتن شعله مبارزات اسلامی بود. نخستین شماره این نشریه در 23 آذر 1342 همزمان با سالگرد بعثت حضرت رسول(ص) منتشر شده بود. نشریه داخلی حوزه علمیه قم در سرمقاله خود بعثت پیامبر اکرم(ص) را نه برای چهارده قرن گذشته، که برای همه زمانها توصیف کرده و نوشته بود:
«آیا فکر نمیکنیم که همین امروز هم فریاد پیغمبر بلند باشد که بیایید بتها را بشکنیم و جز خدای واحد نپرستیم و خرافات و پلیدیهای اخلاقی را کنار بگذاریم و با ستمگران و زورگویان نبرد کنیم و برای نجات ملت محروم هماهنگ شویم؟ بیایید به ندای آسمانی پیغمبر اسلام(ص) جواب مثبت دهیم و در این راه قدری غیرت نشان داده و فداکاری و ازخودگذشتگی کنیم».[1]
بعثت در مقالات دیگر خود، نهضت حوزه علمیه قم را تبیین کرد و با اشاره به دستگیریها و کشتار 15 خرداد به استیضاح هیئت حاکمه پرداخت. نشریه بعثت نویسندگان زیادی داشت که سیدمحمود دعایی یکی از آنها بود.
البته دعایی علاوه بر آنکه نویسنده این نشریه بود، یکی از گردانندگان و مؤسسان اصلی نشریه نیز بهشمار میآمد؛ چنانکه آیتالله هاشمی رفسنجانی در ضمن مصاحبهای، دراینباره گفته است: «... کار مهمی که ما شروع کردیم در این موقع ایجاد نشریه مخفی بود که خیلی مؤثر بود تا به حالا هم تاریخ این نشریه روشن نشده برای مبارزین، من فکر میکنم اگر بتوانید نسخههای این مبارزه را از آرشیو ساواک بگیرید جالب باشد. یک نشریه به نام بعثت که من و آقای باهنر و آقای سیدمحمود دعایی و آقای سیدهادی خسروشاهی این نشریه را راه انداختیم و دوستان دیگری هم کمک میکردند. نشریه سیاسی ـ اجتماعی بود...».[2]
سیدمحمود دعایی علاوه بر فعالیت سیاسی در قالب نشریه بعثت، یکی از مریدان و نزدیکان امام خمینی بهشمار میآمد و در حوزه مبارزه سیاسی، فعالیت عملی نیز داشت؛ چنانکه بعد از تبعید امام به نجف، دعایی در مقام نماینده امام، حامل پیامهای ایشان به مبارزان انقلاب بود.
نقش محمود دعایی در انتقال پیامهای امام
دعایی، بعد از آنکه امام خمینی(ره) به نجف تبعید شد به عراق رفت. البته مهاجرت او صرفا به دلیل تبعید امام نبود، بلکه برخی از مشکلات و سختیها و در کنار آن عطش کسب تجارب بیشتر، او را به این سفر واداشت. دعایی در مدتی که در عراق حضور داشت، حامل پیامهای امام به مبارزان سیاسی بود. یکی از گروههایی که دعایی تلاش کرد پیامهای آنها را به امام برساند و درواقع امام را با مواضع آنان آشنا سازد، سازمان مجاهدین خلق بود. در برخی از اسناد سازمان، درباره این موضوع و ضرورت ارتباط سازمان با امام خمینی(ره) آمده است:
«برای سازمانی که قیام 15 خرداد را سرآغاز تولد اندیشه نوین مبارزاتی میدانست و رهبر آن صریحا ــ حتی ــ در بازجوییهای خود در مورد اعزام اعضا به اردوگاههای فلسطینی مینوشت که "تصمیم گرفتیم که عدهای از رفقا را بنا به فتوای کلیه علمای مسلمین و مخصوصا آیتاللّه خمینی برای مبارزه با صهیونیسم به فلسطین بفرستیم"، سازمانی که در شرایط افزایش روزافزون اقبال و رویکرد مردم به مراجع تقلید و بهخصوص شخص امام میدانست و دریافته بود که میبایست به جلب حمایت روحانیون مبارز پیرو امام بپردازد و در تشکیلات خود "گروه روحانیت" تأسیس کرده بود، ارتباط با امام خمینی(ره) و جلب حمایت ایشان را دنبال میکرد».[3]
ظاهرا اولین تلاشها برای ارتباط میان امام و سازمان از آنِ سیدحمید روحانی بود، اما بعد از آن به گفته اعضای سازمان، سیدمحمود دعایی بود که به چنین کاری دست زد.
درباره علل و چرایی تمایل دعایی به ایجاد ارتباط میان امام و سازمان، نقل قول و روایتهای متعددی وجود دارد. برخی حتی معتقدند که دعایی تمایلی به ایجاد ارتباط میان امام و سازمان نداشت و تنها حامل پیامهای گروههای مختلف به امام بود. اما واقعیت آن است که محمود دعایی، خود گفتهای دارد که برخلاف این تصور است. سیدمحمود دعایی، خود با اعتراف به این موضوع، گفته است که وی در دورهای سمپات گروه سازمان مجاهدین خلق بود و تلاش زیادی برای ارتباط دادن آنها با امام کرد. جالب آن است که دعایی گفته است در برههای حتی به عضویت سازمان نیز درآمد؛ زیرا تصور میکرد اعضای سازمان افرادی اصیل و مسلمان هستند، اما بعد از آنکه با افکار و گرایشهای سازمان آشنا شد، آنها را به طور کامل رها کرد.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی، در سالهای اقامت در عراق
دعایی در سفر امام خمینی از عراق به کویت، یکی از همراهان اصلی ایشان بود. او چگونگی رهسپاری امام را از عراق به کویت، بدین شرح نقل کرده است:
«...عراقیها میخواستند امام را در موضع سکوت داشته باشند، اما امام در هیچ شرایطی حاضر به این کار نبود و حتی تماس با نزدیکان امام فایده نداد (...) سعدون شاکر رئیس سازمان امنیت عراق مرا احضار کرد (...) سعدون با لحن ملتمسانه و موذیانه از من خواست که امام یک ماه سکوت کند و میگفت: بالاخره ما هم نسبت به رژیم شاه تعهداتی داریم و این صحیح نیست که ایشان از عراق خارج شوند... من تصریح و التماس آنها را نزد امام بیان کردم (...) امام به این نتیجه رسیدند که دیگر ماندنشان در عراق صلاح نیست و تصمیم گرفتند از عراق خارج شوند...».[4]
البته کویت نیز به دلیل اشاره رژیم پهلوی، مانع ورود امام به قلمرو خود شد؛ ازاینرو امام، رهسپار فرانسه شدند.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی، در کنار امام خمینی و چند تن از همراهان و مشایعتکنندگان ایشان، هنگام خروج از عراق (نزدیکی مرز کویت؛ مهر 1357)
فعالیتهای محمود دعایی در روزهای منتهی به انقلاب
سیدمحمود دعایی بعد از بازگشت امام به کشور، به ایران بازگشت؛ زیرا دیگر مأموریت خاصی را در خارج از کشور برای خود نمیدید. البته او در زمان اقامت در عراق نیز چندین بار به کشور بازگشته بود؛ بااینحال، مقارن با آغاز روزهای پرآشوب کشور، دعایی وارد مبارزات سیاسی شد و به اشکال مختلفی، به فعالیت و مبارزه دست زد. شرح یکی از اقدامات و فعالیتهای او در کتاب شرح اسم، اینگونه بیان شده است:
«آن روز (21 بهمن) متن چهلمین اطلاعیه فرمانداری نظامی تهران، ساعت 2 بعدازظهر، از رادیو خوانده شده بود. در این اطلاعیه ساعات منع رفتوآمد از 16:30 بعدازظهر تا 5 بامداد فردا اعلام گردیده بود. نتیجه ساده اما خطرناک اطلاعیه آن بود که حکومت نظامی در این فاصله زمانی دست به کاری خواهد زد. آیا این کار جز کودتا، اقدام دیگری میتوانسته بوده باشد؟ امام خمینی که این بار نه از بیرون مرزها که از مرکز شهر تهران، نهضت را دیدهبانی میکرد با صدور اطلاعیهای خطاب به مردم نوشته بود: اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است و مردم بههیچوجه به آن اعتنا نکنند. تعدادی مینیبوس آماده حرکت از مدرسه علوی به خیابانهای شهر شده بود. مأموریت آنها رساندن پیام امام به مردم بود. نخستین کسی که سوار یکی از مینیبوسها شده بود تا برود و در سطح شهر جار بزند که حکومت نظامی اعلامشده نیرنگ و فریب است، سیدمحمود دعایی بود».[5]
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی، در حال خروج از پرواز انقلاب (12 بهمن 1357. فرودگاه مهرآباد تهران)
فعالیتهای محمود دعایی بعد از پیروزی انقلاب
محمود دعایی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، به سفیری ایران در عراق انتخاب شد. او این سمت را تا سال 1358 حفظ کرد. دعایی، پس از آن سرپرستی روزنامه «اطلاعات» را عهدهدار شد. او علاوه بر این سمت، بارها در امور مختلف سیاسی شرکت کرد و توانست در چندین دوره به عنوان نماینده وارد مجلس شود. دعایی عضو جامعه روحانیت مبارز نیز بود و از اعضای اصلی تشکیلدهنده آن بهشمار میآمد. سیدمحمود دعایی، سرانجام در 15 خرداد 1401 و در 81 سالگی، چشم از جهان فروبست.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی، در دفتر خویش در روزنامه اطلاعات (سال 1385)
پینوشتها
------------------------------------------------
[1] . هدایتالله بهبودی، شرح اسم: زندگی نامه آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای (1357ش - 1318ش)، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1390، صص 160- 161.