موضع جمهوریت رضاشاه از دیگر موضوعاتی بود که به رویارویی رضاشاه و آیتالله حائری منجر شد. بعد از اعلام رضاخان مبنی بر تشکیل حکومت جمهوری، آیتالله حائری همراه آیتالله نائینی و آیتالله اصفهانی، طی تلگرافی مخالفت خود با این قضیه را نشان داد
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ آیتالله عبدالکریم حائری یزدی، یکی از آیات عظام در تاریخ معاصر ایران است که به واسطه مبارزات سیاسی خود با رژیم پهلوی، جایگاه سیاسی خاصی را به خود اختصاص داده است. آیتالله حائری یکی از مخالفان حکومت پهلوی اول و دوم بود. مخالفت ایشان با حکومت پهلوی پیش از شکلگیری حکومت و از زمان کودتای 1299 آغاز شد. در این دوره آیتالله حائری ضمن تأسیس حوزه علمیه با بسیاری از سیاستهای ضددینی رضاشاه به مخالفت پرداخت و واکنشهای تندی نشان داد. موضوع جمهوریت و کشف حجاب از جمله این موارد است که آیتالله حائری طی آن رودروی حکومت و رضاشاه قرار گرفت. با این مقدمه کوتاه در ادامه به شرح مواضع سیاسی ایشان در دوره پهلوی اول و بهخصوص موضوع جمهوریت رضاشاه پرداخته شده است.
ورود آیتالله حائری به قم و آغاز رویاروییهای سیاسی
آیتالله حائری در شهر یزد به دنیا آمد و در هجدهسالگی برای تکمیل دروس دینی و حوزوی به شهر عراق رفت. ایشان مقارن با کودتای 1299 به شهر قم بازگشت و حوزه علمیه را تأسیس کرد. آیتالله حائری در آن دوره مرجعیت شیعه در نجف اشرف را بر عهده داشتند، ولی موقعیت علمی ایشان قدرت بالقوهای در داخل ایران بهوجود آورد و حضور بالقوه این نیرو، مورد توجه رضاشاه نیز قرار داشت؛ تا جایی که رضاشاه در بسیاری از مسائل سیاسی تلاش میکرد نظر مساعد ایشان را جلب کند.
آیتالله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری
هنگام اقامه نماز عید فطر در صحن حضرت معصومه(س) در قم
آیتالله حائری با تأسیس حوزه علمیه به طور غیرمستقیم اولین رویارویی خود با حکومت رضاشاه را آغاز کرد. هنگامی که آیتالله حائری تصمیم خود را به عمل نزدیک ساخت، بهتدریج علمای بزرگ دیگری نیز وی را یاری دادند و در رونق مجدد حوزه و مدارس علمیه قم کوشیدند.[1] البته برخی معتقدند اندیشه تأسیس حوزه علمیه کاملا متأثر از سیاستهای رضاشاه بود. بر این اساس گفته شده است تفکر احیا و تقویت حوزه علمیه قم در این زمان توسط آیتالله عبدالکریم حائری قوت گرفت؛ زیرا ضروری بود تا پایگاهی جهت آموزش اسلامی و مرکز مبارزه در مقابل حملات وجود داشته باشد.[2]
گامهای بعدی آیتالله حائری در مبارزه با حکومت پهلوی
موضع جمهوریت رضاشاه از دیگر موضوعاتی بود که به رویارویی پهلوی اول و آیتالله حائری منجر شد. آیتالله حائری از ماهیت جمهوریت رضاشاه آگاه بود؛ به همین دلیل نیز به مخالفت با آن پرداخت. بعد از اعلام رضاخان مبنی بر تشکیل حکومت جمهوری، آیتالله حائری همراه با آیتالله نائینی و آیتالله اصفهانی، طی تلگرافی مخالفت خود را با این قضیه نشان داد. در متن این تلگراف آمده است:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم.... چون در تشکیل جمهوریت بعضى اظهاراتى شده بود که مرضى عموم نبود و با مقتضیات این مملکت مناسبت نداشت، لهذا در موقع تشرف حضرت اشرف آقاى رئیسالوزراء دامت شوکته براى موادعه به دارالإیمان قم نقض این عنوان و القای اظهارات مذکوره و اعلان آن را به تمام بلاد خواستاریم و اجابت فرمودند. انشاءاللّه تعالى عموما قدر این نعمت را بدانند و از این عنایت کاملا تشکر نمایند».[3]
بعد از آنکه رضاخان از مواضع خود درباره جمهوریت کنار آمد و به عبارتی مجبور شد کنار بیاید، سیاستهای ضددینی خود را آغاز کرد. رضاشاه این سیاستها را به طور واضح بعد از جلوس بر تخت پادشاهی در پیش گرفت؛ بنابراین این موضوع نیز به یکی از اختلافات آیتالله حائری و رضاشاه تبدیل شد. بر این اساس موضوع باستانگرایی، که با مفهوم ایدئولوژیک حکومتی و حذف اسلام از جامعه همراه بود، به یکی از مهمترین جنبههای مبارزاتی آیتالله حائری تبدیل شد. رضاشاه در این راستا اقدامات زیادی انجام داده بود که تأسیس فرهنگستان یکی از آنها بود. علاوه بر این، سیاست ایرانگرایی در حوزه ادبیات مکتوب با بزرگداشت شاعران پارسیزبان بهویژه فردوسی و اثرش شاهنامه توأم بود. تشکیل کنگره بینالمللی هزاره فردوسی در سال 1313 نیز از دیگر سیاستهای باستانگرایی رضاشاه بود.[4] هرچند با توجه به وجه ملی این سیاستها ظاهرا اقدامی مثبت در حال انجام بود، اما هدف اصلی رضاشاه مسائل ملی نبود، بلکه حذف دین از فرهنگ ایرانی بود.
موضوع کاهش نفوذ روحانیون و بیداری آیتالله حائری
سیاستهای ضددینی رضاشاه با کاهش نفوذ روحانیون وارد مرحله عملی خود شد. رضاشاه از همان ابتدا بنای مخالفت با روحانیون را داشت، اما این سیاست را به صورت تدریجی پیش برد. و ابتدا از در سازش با روحانیون درآمد، اما بهتدریج به مبارزه با شعائر دینی پرداخت؛ چنانکه در اواسط دهه 1310، با اینکه در قوانین مملکتی هنوز نفوذ عنصر اسلامی مشهود بود، اما روحانیون عملا از حیطه قضاوت و دادگستری کنار گذاشته شدند و در حوزه تعلیم و آموزش نفوذ خود را کاملا از دست دادند. علاوه بر این با تسلط دولت بر موقوفات، قدرت مالی روحانیون نیز رو به کاهش گذاشت.[5]
این موضوع نیز از دید آیتالله حائری پنهان نماند. ایشان به اشکال مختلف مخالفت خود با بسیاری از سیاستهای رضاشاه را به گوش او رساند؛ برای نمونه میتوان به گزارش هافمن فیلیپ اشاره کرد. در 1306 فیلیپ، وزیر مختار آمریکا در ایران، در گزارشی مینویسد: «یکی از روحانیون بزرگ شیعه به نام شیخ عبدالکریم از شهر مقدس کربلا در عراق عازم قم شد و در تاریخ اول دسامبر وارد این شهر شد. متعاقبا کمیتهای از رهبران دینی از قم به دیدار شاه رفتند، که احتمالا در این دیدار خواستههایشان را با شاه مطرح کنند؛ سپس در 11 دسامبر، رئیسالوزرا به همراه تیمورتاش، وزیر دربار، همراه با این کمیته به قم بازگشتند، که جمع کثیری از روحانیون در آن اجتماع کرده بودند. هنوز اطلاعات مؤثق چندانی در این مورد به دست ما نرسیده است. با این حال بسیاری بر این باورند که روحانیت خواهان موارد زیر است: برکناری دولتمردان فعلی، تیمورتاش، فیروز و داور و فسخ قانون خدمت وظیفه اجباری».[6]
سیاست کشف حجاب و مخالفتهای آیتالله حائری
موضوع کشف حجاب از دیگر موضوعاتی است که مورد توجه آیتالله حائری قرار گرفت و واکنش تند ایشان را به دنبال داشت. در واقع آیتالله حائری به این نتیجه رسیده بود که سیاست کشف حجاب در راستای مبارزه با اسلام و نیز مبارزه با نفوذ و قدرت روحانیون است. مطابق با سیاست رضاشاه، پوشیدن اجباری لباس مخصوص، جنبه قانونی به خود گرفت. نکته حائز اهمیت آن است که بخش مهمی از این سیاست، روحانیون را دربرمیگرفت. دیری نپایید که به واسطه اجرای این گونه طرحهای استعمارپسند پیوند ناگسستنی مردم ایران با نیاکان خود به دست فراموشی سپرده شد و فرهنگ دیرینه ملی و هویت اسلامی آنان به غارت رفت. از آن پس پشت ویترین فروشگاهها پر شد از لباسهایی با مدهای دست اول و چندم لباس غرب؛ رفته رفته گذاردن «کلاه پهلوی» بر سر، مظهر تمدن و ترقی شمرده شد.[7] سیاست کشف حجاب برای آیتالله حائری بسیار سنگین بود و ایشان برخورد بسیار تند و شدیدی با این مسئله داشتند.
واکنش آیتالله حائری طی تلگرافی به رضاشاه این گونه مخابره شد: «حضور مبارک اعلیحضرت شاهنشاهی خلدالله ملکه بعد از تقدیم ادعیه خالصانه، مشهود خاطر همایونی بوده که احقر همیشه تعالی و ترقی دولت علیه منظور داشته و اهم مقاصد میدانستم، فعلا هم به همین نظر عرضه میدارد: اوضاع حاضره که بر خلاف قوانین شرع مقدس و مذهب جعفری(ع) است موجب نگرانی داعی و عموم مسلمین است. البته بر ذاب ملوکانه که امروزه حامی و عهدهدار نوامیس اسلامیه هستید حتم و لازم است که جلوگیری فرمایید و عموم اهالی ایران بلکه مسلمین دنیا را قرین تشکر فرموده، امید است وضع اضطراب این ضعیف و عموم ملت شیعه شود. "الاحقر عبدالکریم حائری"».[8] اعلامیه آیتالله حائری باعث خشم شدید رضاشاه شد. تا جایی که او نیز با واکنش تند پاسخ آیتالله حائری را این گونه داد: «رفتارتان را عوض کنید وگرنه حوزه قم را با خاک یکسان میکنم! کشور مجاور ما (ترکیه) کشف حجاب کرده و به اروپا ملحق شده است، ما نیز باید این کار را بکنیم و این تصمیم هرگز لغو نمیشود».[9]
بازدید رضاشاه از یک مدرسه دخترانه در ساری
شماره آرشیو: 123905-۲۷۵م
سخن نهایی
بزرگترین اقدام آیتالله حائری را میتوان تأسیس حوزه علمیه قم دانست. میتوان به جرئت گفت تأسیس حوزه علمیه نقش پررنگی در برابر سیاستهای ضددینی رضاشاه داشت. آیتالله حائری که به درستی و با فراست تمام، مقتضیات زمانه را درک کرده بود، لزوم تأسیس چنین نهادی را برای آینده ضروری میدانست.
پینوشتها:
[1]. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1384، ص 40.
[2]. بانک جامع مناسبتها،شمسی، قمری، میلادی، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، 1390، ص 3267.
[3]. حسین آبادیان، تاریخ سیاسی ایران: بحران مشروطیت در ایران، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1383، ص 383.
[4]. سقوط: مجموعه مقالات نخستین همایش بررسی علل فروپاشی سلطنت پهلوی، همان، ص 30.
[6]. محمدقلی مجد، از قاجار به پهلوی 1309-1298 بر اساس اسناد وزارت خارجه آمریکا، ترجمه سیدرضا مرزانی، مصطفی امیری، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1389، ص 536.
[7] . سعید عباسزاده، شیخ عبدالکریم حائری، نگهبان بیدار، شیراز، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373، ص 57.
[8] . اولیا شعبانی، معمار فضیلت: ویژه وفات آیتاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی(ره)، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ص 51.