به باور بسیاری، مخالفتهای امام خمینی با رژیم پهلوی تنها مربوط به دوره حکومت محمدرضاشاه است. بر اساس این دیدگاه، بسیاری معتقدند سیاست امام خمینی در قبال اقدامات رضاشاه، سکوت بوده است، اما برخلاف این تصور امام خمینی با رضاشاه و اقدامات او نیز مخالف بود
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکده تاریخ معاصر؛ بسیاری از ما مبارزات امام خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی را مربوط به اوایل دهه 1340 میدانیم. برخی از ما نیز ممکن است آغاز فعالیتهای سیاسی ایشان را به دهه 1320 متصل کنیم. به باور بسیاری از ما مخالفتهای امام با رژیم پهلوی تنها مربوط به دوره حکومت محمدرضاشاه است. بر اساس این دیدگاه، بسیاری معتقدند سیاست امام خمینی در قبال اقدامات رضاشاه، سکوت بوده است، اما برخلاف این تصور امام خمینی با رضاشاه و اقدامات او نیز مخالف بود. گرچه امام در آن دوره واکنش عملی خاصی به اقدامات رضاشاه نداشت، اما بعدهها دیدگاههای نظری خود را درباره آن وقایع مطرح کرد. حتی برخی از مخالفتهای امام با سیاستهای محمدرضا پهلوی نیز متأثر از قدامات رضاشاه بود. از جمله این سیاستها میتوان به سیاست کشف حجاب اشاره کرد.
سیاست کشف حجاب رضاشاه و نتایج آن
سیاست کشف حجاب، سیاستی یکروزه نبود، بلکه مقدمات آن در سال 1305 آغاز شد و در سال 1314 شکل به ظاهر قانونی گرفت. از طرفی این سیاست، تنها مختص زنان نبود، بلکه اتفاقا از لباس مردان و روحانیون آغاز شد و در نهایت حجاب زنان را هدف گرفت. سیاست کشف حجاب رضاشاه یکی از مهمترین اقداماتی بود که باعث رویارویی مردم و روحانیون با او شد. اگر پیش از آن مردم و روحانیون نسبت به برخی از اقدامات رضاشاه خوشبین بودند، با این سیاست حساب کار خود را با او جدا کردند. طی یکی از رویاروییهای جدی مردم و روحانیون با حکومت رضاشاه که به وقایع گوهرشاه منجر شد، عده زیادی از معترضان کشته و زخمی شدند. این اقدام، کینه دیرینهای را بر دل مردم و ناراضیان به جا گذاشت.
بخش دیگری از نارضایتی مردم از سیاست کشف حجاب به نحوه اجرای آن مربوط بود؛ چنانکه به بهانه متحدالشکل کردن لباسها، چادرهای زنان را در کوچه و بازار از سرشان برمیداشتند، کلاه مردان را میگرفتند و میگفتند همه باید کلاه پهلوی بر سر گذارند. پوشیدن عبا، عمامه و قبای روحانیون را مانع میشدند. همه این موارد به وسیله پاسبانها عملی میشد. با توجه به فقر و فلاکتی که در کشور حاکم بود اگر کسی پاسبان میشد یا به او شغل ژاندارمری و امنیه پیشنهاد میشد، خیلی شانس آورده بود. به این خاطر هر دستوری به پاسبانها و امنیهها داده میشد، انجام میدادند؛ چون مزدور و نانخور حکومت بودند. از طرفی پاسبان و ژاندارم شدن هم که سواد و مدرک لازم نداشت. خود رضاخان که رئیسشان بود، سواد نداشت، تا چه برسد به عمال و کارگزارانش.[1] این اتفاقات هیچگاه از نگاه امام دور نماند ایشان بعدها به تبیین دیدگاههای خود در این مورد پرداختند.
رضاخان در گفتوگو با یکی از زنان عشایر، پس از ماجرای کشف حجاب
شماره آرشیو: 131587-۲۷۵م
تبیین دیدگاههای امام درباره کشف حجاب
دیدگاههای امام در مورد کشف حجاب حاوی چندین نکته است:
1. کشف حجاب، گناهی نابخشودنی
امام خمینی، برای اولینبار در کشفالاسرار خود به موضوع کشف حجاب اشاره کردند. ایشان در این کتاب، کشف حجاب را گناهی بزرگ و نابخشودنی دانستند و فرمودند: «مردم را با تبلیغات و کاریکاتورهای روزنامهها و از طرفی با فشار سخت به روحانیین و خفه کردن آنها در تمام کشور و از طرفی با شایع کردن اسباب عشرت و ساز و نواز و سرگرم کردن مردم به کشف حجاب و کلاه لگنی و مجالس سینما و تأتر و بال و آن چیزها که میدانید و گول زدن آنها را به اینکه این گونه بازیها تمدن و تعالی کشور است و دینداران مانع از آن هستند...».[2]
امام خمینی در دوران طلبگی در قم
2. قلمهایی که فاسد بودند
یکی از موضوعاتی که در دیدگاههای امام خمینی درباره کشف حجاب اهمیت دارد این است که صاحبان قلم و مطبوعات نقش مهمی در حمایت از سیاست کشف حجاب رضاشاه داشتند. گرچه منظور امام قطعا شامل تمام مطبوعات و صاحبان قلم نیست، اما به زعم ایشان اکثر قریب به اتفاق اصحاب قلم در خدمت رضاشاه بودند. ایشان دراینباره آورده است: قلمهای مسموم خطاکار و گفتار گویندگان بیفرهنگ، در این نیمقرن سیاه اسارت بار عصر ننگین پهلوی، زن را به منزله کالایی خواستند درآورند و آنان را که آسیبپذیر بودند به مراکزی کشیدند که قلم را یارای آن نیست. هر کس بخواهد شمهای از آن جنایات مطلع شود، به روزنامهها و مجلهها و شعرهای اوباش و اراذل زمان رضاخان، از روزگار تباه کشف حجابِ الزامی به بعد، مراجعه کند و از مجالس و محافل و مراکز فساد آن زمان سراغ بگیرد. رویشان سیاه، و شکسته باد قلمهای روشنفکرانه آنان؛ و گمان نشود که آن جنایات، با اسم آزادزنان و با اسم آزادمردان، بدون نقشه جهانخواران و جنایتکاران بینالمللی بود.[3]
3. زنان ایران، به ارزشهای خود پایبند بودند
موضع دیگری که در جریان تبیین کشف حجاب در اندیشه امام نقش بربسته است، مقاومت زنان و پایبندی آنان به ارزشهای اسلامی است. امام در بسیاری از بیانات خویش مقاومت زنان در برابر کشف حجاب را تحسین کردهاند. در یک نمونه ایشان دراینباره آورده است: «زنهای ایرانی هم قیام کردند بر ضدش و تو دهنی به او زدند که ما نمیخواهیم این طور چیزی (کشف حجاب) را».[4]
جالب آن است که بسیاری از ناظران خارجی نیز به این ویژگی ممتاز زنان ایرانی اشاره کردهاند؛ چنانکه یکی از نویسندگان خارجی در تمجید از ایستادگی زنان باحجاب ایرانی در مقابل استعمارگران نوشته است: درود و عزت بیحد به زنان روبسته ایران باد. وی به عزم ثابت سیصد زن شجاع اشاره میکند که با چادر سیاه و نقاب سفید، درحالیکه بسیاری از آنان در زیر لباس طپانچه داشتند، به مجلس رفتند تا نمایندگان از تسلیم کشور به بیگانگان احتراز نمایند. به اعتراف این نویسنده آمریکایی، آن بانوان شجاع اعلام کردند که اگر وکلای مجلس بخواهند در حفظ شرف و عزت ایران تسامح به خرج دهند یا تردید نمایند، هم آنان و هم شوهران و فرزندان خویش را خواهند کشت، تا لااقل اجسادشان گواهی بر شرف ایرانی باشد.[5]
4. کشف حجاب وسیلهای برای مبارزه با اسلام
رضاشاه، دین را مانعی بزرگ بر سر نوسازی و برنامههای مدرنیزاسیون خود میدانست. موضوع حجاب نیز یکی از مهمترین مسائل دینی بود که حذف آن میتوانست به منزله حذف بخش مهمی از دین تلقی شود. بر این اساس امام خمینی نیز به درستی دریافت که یکی از اهداف رضاشاه از این اقدام، حذف گروههای مذهبی بود. امام دراینباره در بیانات خود آوردهاند:
«قضیه کشف حجاب، قضیهای نبود که اینها بخواهند برای خانمها خدمت بکنند، اینها میخواستند که این طبقه [را] هم با زور و با فشار نابود کنند. آن مآثری که اینها دارند، آن خدمتهایی که این قشر میتوانند به ملت بکنند، آن خدمتهای ارزندهای که بانوان ما عهدهدار آن هستند، از دستشان گرفته بشود و نگذارند اینها آن خدمت اصیلی که باید بکنند و آن تربیت بچهها، که بعدها مقدرات مملکت به دست آنهاست، اینها نگذارند که این خدمت انجام بگیرد؛ مبادا بچهها در دامن اینها تقوا پیدا بکنند؛ در دامن اینها تربیت اسلامی بشوند؛ تربیت ملی بشوند...».[6]
امام خمینی بر فراز منبر مسجد اعظم قم در دوران آغاز نهضت اسلامی
5. کشف حجاب سیاستی تقلیدی در راستای سیاستهای غرب
امام خمینی موضوع کشف حجاب را موضوعی تقلیدی میدانستند که گرچه مقدمات آن با سفر به ترکیه فراهم شد، در اصل منطبق بر سیاستهای غرب بود. به باور امام، رضاشاه در قضیه کشف حجاب به نوعی از غرب دستور میگرفت. دراینباره در بیانات امام آمده است: «زمان رضاشاه این مسائل مطرح شد. قضیه کشف حجاب یک مطلبی نبود که اینها میخواستند زنها را مثلا دهمیلیون زن را بیاورند در جامعه وارد کنند. اینها یک دستوراتی بود که اینها میگرفتند از خارج و برای اسارت ما اجرا میکردند».[7]
سخن نهایی
معمولا در بسیاری از منابع تاریخی، مواضع روحانیون در برابر سیاستهای رضاشاه مواضع سکوت بر اساس مصلحت سیاسی عنوان شده است. این نگرش باعث شده است حق بسیاری از علما و روحانیونی که مواضع آنها در برابر رضاشاه ضدسازشکارانه بوده است کاملا نادیده گرفته شود. این در حالی است که بسیاری از علما و روحانیون در آن دوره واکنشهای شدیدی به بسیاری از اقدامات و سیاستهای رضاشاه نشان دادند. موضوع کشف حجاب نیز از جمله مسائلی است که بسیاری از روحانیون و علما از جمله شخص امام خمینی به آن معترض بودند. برخی از اعتراضها در همان روزها و سالها نمایان شد، اما نتیجه برخی از اعتراضها مانند اعتراض امام خمینی سالها بعد از آن شکوفا گردید. به طور کلی موضوع کشف حجاب به شکلگیری نارضایتیهای عمیقی در میان مردم و روحانیون نسبت به حکومت رضاشاه منجر شد. حتی با جرئت میتوان گفت بر نگرش مردم نسبت به حکومت پسرش نیز تأثیرگذار بود؛ برای نمونه وقتی لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی مطرح شد امام حق رأی زنان را دنباله سیاست آزادی غربی زنان دانست که توسط رضاشاه و سیاست کشف حجاب او آغاز شده بود.
پینوشتها:
[1]. عبدالرحیم اباذری، پرتو آفتاب (خاطرات حضرت آیتالله حاج شیخ علی عراقچی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1389، ص 68.
[2] . جمعی از نویسندگان، بانک جامع مقالات امام خمینی، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانهای قائمیه اصفهان، 1390، ص 4153.
[3] . حسین مهدیزاده، حجابشناسی چالشها و کاوشهای جدید، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزههای علمیه، 1381، صص 49- 50.