عَلَم و فرح و نبرد قدرت میان آن دو؛

آشپزان آش شور جشن‌های 2500ساله

محمدرضا پهلوی که از بزرگی و سطح بین‌المللی کار جشن‌های 2500ساله آگاه بود، عَلَم را به ریاست این جشن‌ها برگزید و فرح را به ریاست کمیته عالی برگزاری (اجرایی) منصوب کرد و همین امر صحنه جدیدی را برای ادامه جنگ قدرت میان آن دو باز کرد
آشپزان آش شور جشن‌های 2500ساله

پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
در نظام‌های سیاسی اقتدارگرای شخص‌محور همانند حکومت پهلوی، بازیگران سیاسی و روابط ایجادشده میان آنان از اهمیت فراوانی در سیاست‌گذاری و پیشبرد برنامه‌های سیاسی ـ اجتماعی برخوردار است. این نوشتار به جنگ قدرت میان فرح دیبا و اسدالله عَلَم به عنوان حامیان جدی نظام سیاسی پهلوی اختصاص یافته است.
 
تعارضات ساختاری
با روی کار آمدن عَلَم به عنوان وزیر دربار در سال 1345، دولتی در دولتِ ایران به پایتختی دربار محمدرضا پهلوی شکل گرفت که رسالت آن تقویت ارتباط دربار با دیگر ارکان مهم کشور در عرصه‌های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی بود. در حقیقت رسالت دربار این شد که باید تأثیرات مستقیمی بر سیاست داخلی و خارجی ایران می‌گذاشت.[1]
 
آغاز به‌کار عَلَم مصادف با تغییر چند اصل از قانون اساسی در مورد نایب‌السلطنگی فرح دیبا تا هنگام رسیدن سن ولیعهد به بیست سال شمسی، در صورت فقدان شاه بود.[2] با تغییر این قانون و نزدیکی برپایی جشن‌های تاج‌گذاری، مأموریت عَلَم در قالب اجرای سیاست‌های فرهنگی رژیم شکل گرفت. برگزاری جشن‌های 2500ساله شاهنشاهی، جشن پنجاهمین سال سلطنت پهلوی، هماهنگی در جشن هنر شیراز از جمله اقدامات فرهنگی دربار به ریاست اسدالله عَلَم بود که عمق نفوذ او را در نظام سیاسی پهلوی نشان می‌دهد. با توجه به آنچه گفته شد، وزارت دربار در زمان اسدالله عَلَم، علاوه بر انجام وظایف محوله در امور سیاست‌های بین‌المللی و حوزه کنسرسیوم نفتی، به انجام وظایف اجتماعی و فرهنگی پرداخت. این امور شامل دانشگاه‌ها و برگزاری جشن‌هایی بود که بُعد بین‌المللی و حوزه اجرایی وسیعی داشت و نیازمند شخص بانفوذی چون اسدالله عَلَم بود.[3] بنابراین جایگاهی که فرح و عَلَم در نهاد قدرت تسخیر کرده بودند، روابط آنها را به رویارویی سوق می‌داد.
 
تعارضات منافع و نبرد قدرت
هم‌زمان با قدرت‌گیری عَلَم، فرح می‌پنداشت که وی همه امور محمدرضا پهلوی را سامان می‌دهد و نزدیکی خاصی بین این دو نفر وجود دارد. با توجه به چنین شرایطی، فرح همواره هراس داشت که عَلَم شرایطی را ایجاد کند که محمدرضا پهلوی را از وی دور سازد. عَلَم در خاطرات خود درباره این موضوع چنین می‌نویسد که «واقعا عُلیاحضرت فرح یک فرشته است. با من خوب نیست، حق دارد. چون اولا مرا نمی‌شناسد؛ ثانیا هر زنی ــ مثل زن خود من ــ با دوست نزدیک شوهر خودش خوب نیست؛ زیرا فکر می‌کند اینها با هم زن‌بازی می‌روند و اتفاقا درست هم هست».[4]
 
فرح پهلوی هنگام ملاقات با سه تن از مقامات در فرودگاه مهرآباد پس از بازگشت از یزد
فرح پهلوی هنگام ملاقات با سه تن از مقامات در فرودگاه مهرآباد پس از بازگشت از یزد
شماره آرشیو: 3734-4ع
 
بخش دیگری از درگیری میان فرح و عَلَم به تعارضات منافع آنها مربوط می‌شد که در قالب منافع مشترک قابل تجمیع نبود. عَلَم تلاش داشت تا مدیریت فرح را ناکارآمد جلوه دهد تا از این طریق بتواند برخی از اموری را که فرح در دست داشت از او برباید. در این راستا تأکید می‌کرد که فرح در سوءاستفاده‌های مالی مؤسسات متعدد مانند سوءاستفاده‌های علیقلی لقمان، مدیرعامل انجمن ملی حمایت از کودکان، دست دارد. این سواستفاده به تأمین امکانات حداقلی در انجمن مربوط می‌شد. درواقع با وجود برخورداری انجمن از بودجه، مدیرعامل یادشده به غش در تهیه شیر خشک کودکان انجمن و واردات داروهایی اقدام کرده بود که به دلیل عوارض نامطلوب، در اروپا جمع‌آوری شده بود.[5] سوءاستفاده مؤتمنی، مدیرعامل بنگاه حمایت مادران و نوزادان، نیز از دیگر تأکیدات عَلَم بود.[6]
 
جشن‌های 2500ساله؛ نبردی تمام‌عیار
بخشی از تضاد و تقابل میان عَلَم و فرح به تلاش محمدرضا پهلوی برای کنترل فرح مربوط می‌شود. این مسئله در جشن‌های 2500ساله خود را به‌خوبی نشان داد. برگزاری این جشن‌ها در زمانی بود که فرح در اوج انجام وظایف فرهنگی محول‌شده به وی، قرار داشت و نیز در همین اثنا است که نیم‌نگاهی به سیاست و بعضی از انتصابات دارد. قائل شدن به توانایی دخالت و حتی به عبارتی شراکت در امور اجرا با اسدالله عَلَم از سوی فرح، بسیار برای فرح حیاتی بود. با وجود این، محمدرضا که از بزرگی و سطح بین‌المللی کار آگاه بود و علاوه بر این از حواشی کارهای فرح و گروهش کاملا خبر داشت، همچنان عَلَم را در منصب ریاست این جشن‌ها حفظ کرد و برای اینکه از دست کارشکنی‌های فرح خلاص شود، وی را به ریاست کمیته
عالی برگزاری (اجرایی) منصوب کرد.[7]

در برگزاری جشن‌های 2500ساله اسراف‌کاری‌ها و ولخرجی‌های سرسام‌آوری شد و هر یک از طرفین سعی می‌کرد با بهره‌گیری از آن به دیگری ضربه بزند. در وهله اول فرح پهلوی بدان اعتراض کرد، اما عَلَم از این انتقادات فرح عصبانی شد و از وی نزد شاه شکایت کرد. حتی اظهار داشت که اگر این انتقادات بیش از این ادامه یابد از ریاست برگزاری این جشن‌ها استعفا خواهد کرد.[8] فرح نیز طی یک ملاقات خصوصی با احسان نراقی، که از مشاوران محمدرضا پهلوی بود، گفته بود که به‌هیچ‌وجه نمی‌فهمد طرح‌هایی به این پرخرجی چه سودی دارند. این در حالی بود که انتقادات فرح عمدتا از جنس مبارزه قدرت علیه عَلَم بود؛ چرا که وی با برپایی این جشن‌ها به گونه‌ای مخالفت می‌کرد که سرانجام وزیر دربار، یعنی عَلَم، مرد مورد اعتماد محمدرضا پهلوی، به‌منظور اعتراض به انتقادهای پی‌درپی فرح، استعفای خود را به شاه تقدیم کرد. نبرد قدرت و محبوبیت میان عَلَم و فرح و استفاده شاه از آنان به‌خوبی خود را نشان می‌دهد؛ چرا که این استعفا را محمدرضا پهلوی نپذیرفت.[9]
 
محمدرضا پهلوی و فرح دیبا هنگام اجرای مراسم ویژه جشن‎‌های 2500ساله شاهنشاهی در شیراز
محمدرضا پهلوی و فرح دیبا هنگام اجرای مراسم ویژه جشن‎‌های 2500ساله شاهنشاهی در شیراز
شماره آرشیو: 4126-۳ع

اسدالله عَلَم نیز به دخالت‌های فرح در کار برگزاری جشن‌های 2500ساله اشاره کرد و از اینکه فرح قصد داشت به نوعی در امور دخالت کند و محدودیت‌هایی بر سر برنامه‌های وی به‌وجود آورد، سخت ناراحت شد و از او نزد شاه شکایت کرد. وی موفق شد رضایت شاه را جهت جلوگیری از نفوذ گسترده فرح و اطرافیانش در چگونگی اجرای این برنامه‌ها جلب ‌کند. عَلَم در 7 شهریور 1349 می‌نویسد که فرح تردید دارد که آنها قابلیت برگزاری جشن‌های دوهزار و پانصدمین سال شاهنشاهی ایران را داشته باشند. او با این حربه تلاش می‌کرد تا خود شخصا در برنامه‌ها دخالت کند، ولی عَلَم به شاه گفت که این امر بی‌خطر نیست. عَلَم در تقابل با فرح، به شاه تأکید می‌کند که تردیدی نیست که فرح باید نگران باشد، ولی از شاه تمنا می‌کند ترتیبی اتخاذ شود که هر کنش فرح در برگزاری جشن‌های 2500ساله از طریق وی باشد. عَلَم در ادامه اشاره می‌کند که «من ادعا نمی‌کنم که از همکاران دیگرم بهتر کار می‌کنم، ولی آشپز که دو تا شد تکلیف آش معلوم است. اطرافیان ملکه آدم‌های بی‌آزاری نیستند».[10]
 
اسدالله علم هنگام شرکت در جشن سالگرد مشروطه در مجلس شورای ملی
امیراسدالله علم
شماره آرشیو: ۱-۲۷۴۷-۹۲۴ر

نکته‌ای که وجود دارد این است که محمدرضا پهلوی حاضر به حذف هیچ یک از دو طرف نبود. چرایی آن به این مسئله بر می‌گردد که شاه از فرح و عَلَم به عنوان ابزار لازم بهره می‌برد. وی می‌پنداشت فعالیت‌های فرهنگی فرح و عَلَم مشکل جانشینی، مشروعیت در رژیم پهلوی و احساس خطر از اقدامات براندازانه انقلابیونی را که کاسه صبرشان از کشتار 15 خرداد و تبعید امام خمینی به لب رسیده بود در کوتاه‌مدت مرتفع خواهد کرد؛ درحالی‌که محمدرضا پهلوی حاکمی بر ویرانه‌های کشوری بود که از کیسه مردمی که غرق در فقر و تنگدستی بودند جشن‌های آن‌چنانی برگزار می‌کرد تا باعث ادامه سلطنت خاندان پهلوی شود. علاوه بر این، فرح از این توانایی برخوردار بود تا با ایجاد رابطه تنگاتنگ با رسانه‌های بین‌المللی، برای تولید مشروعیت حاکمان پهلوی بهره ببرد. سفرهای دور و دراز فرح نقاط مختلف جهان را که نتیجه‌ای جز تحمیل هزینه‌های سرسام‌آور بر خزانه ایران نبود، می‌توان از این دریچه مورد توجه قرار داد.[11]
 
فشرده سخن
مجموع تضادهای ایجادشده میان عَلَم و فرح این واقعیت را نشان می‌دهد که در نظام سیاسی پهلوی افراد از تأثیرگذاری زیادی بر امور سیاسی برخوردار بودند. بدین ترتیب، عَلَم و فرح هر دو در تلاش بودند از دیگری در نزد شاه شخصیتی منفی جلوه دهند و از این طریق بر محبوبیت و توان خود در عرصه سیاسی ـ اجتماعی بیفزایند. این تلاش‌ها در برگزاری جشن‌های فرهنگی مانند جشن‌های 2500ساله خود را به‌خوبی نشان داد. با وجود این، محمدرضا پهلوی این تضاد را کنترل کرد و از هر دو طرف در راستای کسب مشروعیت نظام سیاسی بهره برد.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. محمدحسین گنجی، یادنامه به مناسبت چهلمین روز درگذشت شادروان امیر اسدالله عَلَم، بیرجند، موسسه آموزش عالی بیرجند، 1357، صص 25-28.
[2]. فریده دیبا، دخترم فرح (خاطرات بانو فریده دیبا - مادر فرح پهلوی)، ترجمه الهه رئیس‌فیروز، تهران، به آفرین، 1380، صص 20-22.
[3]. محمد امیر شیخ نوری، تاریخ نفت در ایران و خاورمیانه، تهران، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1386، صص 110-113.
[4]. امیر اسدالله عَلَم، یادداشت‌های عَلَم (متن کامل)، ج 2، تهران، معین، چ بیستم، 1399، ص 137.
[5]. مینو صمیمی، پشت پرده تخت طاووس، ترجمه حسن ابوترابیان، تهران، موسسه اطلاعات، چ دوم، 1368، صص 141-144.
[6]. امیر اسدالله عَلَم، همان، ج 6، تهران، معین، چ بیستم، 1399، صص 35-36.
[7]. همان، ج 2، تهران، معین، چ بیستم، 1399، ص 105.
[8]. همان، صص 110-116.
[9]. احسان نراقی، از کاخ شاه تا زندان اوین، تهران، نشر رسا، چ نهم، 1398، صص 116-117.
[10]. امیر اسدالله عَلَم، گفتگوهای من با شاه: خاطرات محرمانه امیر اسدالله‌ عَلَم، ج 1، ترجمه عبدالرضاهوشنگ مهدوی، تهران، طرح نو، چ هفتم، 1375، ص 260.
[11]. مرکز بررسی اسناد تاریخی، فرح پهلوی، ج 2، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388، صص 5-6.
https://iichs.ir/vdcfycd0.w6djyagiiw.html
iichs.ir/vdcfycd0.w6djyagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما