نگاهی به اعتصاب دو ماهه مطبوعات در سال 1357؛

ماجرای دو ماه سکوت خبری

در سال 1356-1357، اعتصاب‌های عمومی متعددی رخ داد که یکی از آنها اعتصاب مطبوعات بود. در این دو سال، مطبوعات بارها دست به اعتصاب زدند، اما اعتصاب دوماهه آنها در دوره نخست‌وزیری ازهاری اهمیت خاصی داشت
ماجرای دو ماه سکوت خبری
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ در سال 1356-1357 اوضاع سیاسی ایران به‌شدت ناآرام شد. در کنار اعتراض‌های مردمی و تشکل‌های سیاسی مختلف، گسترش اعتصاب‌های عمومی از عوامل اصلی افزایش تلاطم سیاسی کشور بود. این اعتصاب‌ها به طور متناوب رخ داد، اما در میان آنها اعتصاب مطبوعات، که در دو سال یادشده، بارها شکل گرفت، تأثیر بسیاری بر اوضاع سیاسی کشور داشت. در میان این اعتصاب‌ها، اعتصاب دوماهه مطبوعات در دوره نخست‌وزیری ازهاری، به دلیل زمان طولانی آن اهمیت خاصی داشت. این اعتصاب، بر سرعت انقلاب نیز تأثیرگذار بود. دلیل وقوع این اعتصاب موضوعی است که در ادامه بررسی شده است.
 
پیشینه و دلایل اعتصاب مطبوعات در سال 1357
در بحث از چرایی اعتصاب مطبوعات به عوامل مختلفی اشاره شده است. جدا از اعتراض‌های سیاسی، موضوع آزادی‌های سیاسی از جمله عواملی بود که باعث اعتصاب‌های مطبوعاتی شد. در ماه‌های پایانی سال 1356 و اوایل سال 1357 به‌رغم فشارهای ساواک، نشریات و روزنامه‌ها به‌تدریج شروع کردند به انتقاد از حکومت. از اواسط سال 1357 سلطه ساواک بر مطبوعات سیری نزولی یافت و چنان‌که از اسناد و گزارش‌های ساواک برمی‌آید، نشریاتی چون «کیهان» و «اطلاعات» بر دامنه انتقادهای سیاسی و مخالفت خود با حکومت افزودند.[1]
 
چند تن از مدیران جراید
چند تن از مدیران جراید
شماره آرشیو: 1637-۴ع
 
البته برخی از حوادث سیاسی نیز بهانه اعتصاب مطبوعات بود؛ برای نمونه، پیش از اعتصاب دوماهه مطبوعات، در زمان نخست‌وزیری شریف‌امامی، سندیکای‌ نویسندگان‌ و خبرنگاران‌ علیه‌ داریوش‌ همایون‌، وزیر اطلاعات‌ برکنارشده، اعلام‌ جرمی‌ تسلیم‌ دادگستری‌ کرد و همایون‌ به‌ جرائمی‌ از جمله‌ برقراری‌ سانسور در مطبوعات‌، جلوگیری‌ از انتشار حقایق‌، و ممنوع‌القلم‌ کردن‌ عده‌ای‌ از نویسندگان‌ مطبوعات‌ متهم‌ شد. تنش‌ میان‌ مطبوعات‌ و دولت‌، مسئولان‌ را بیش‌ از پیش‌ نگران‌ کرد؛ ازاین‌رو، دولت‌ برای‌ نظارت‌ بیشتر، نظامیان‌ را در روزنامه‌های‌ کیهان‌ و اطلاعات‌ مستقر کرد که‌ به‌ اعتصاب‌ کارکنان‌ این‌ دو روزنامه‌ انجامید.[2]
 
داریوش‌ همایون‌
داریوش‌ همایون‌، وزیر اطلاعات
شماره آرشیو: 1943-۷۵۴و
 
اعتصاب مطبوعات در این دوره بسیار کوتاه بود و فقط چهار روز طول کشید؛ بااین‌حال این اعتصاب، جزء اعتصابات مهم مطبوعات در دوره شریف‌امامی بود. اعتصاب مهم‌تر و بزرگ‌تر در دوره نخست‌وزیری ازهاری رخ داد. دلایل اعتصاب در این دوره نیز متعدد بودند، اما مهم‌ترین آنها عبارت بود از:
 
الف) محدود کردن مطبوعات:
پیش از نخست‌وزیری ازهاری، فضای سیاسی کشور تا حدودی تلطیف شد و برخی از مقام‌ها به منظور حفظ رژیم به حربه ایجاد فضای باز سیاسی متوسل شدند، اما با به قدرت رسیدن ازهاری و ایجاد حکومت‌نظامی، آن اندک آزادی سیاسی دروغین نیز از بین رفت. دولت ازهاری در اولین اقدام خود، مراکز خبری و جراید را به اشغال نیروهای نظامی خویش درآورد.[3] آنتونی پارسونز،
از نظامیان آمریکایی که در آن دوره در ایران حضور داشت، نیز در خاطرات خود، محدود کردن مطبوعات را عامل اعتصاب این صنف دانسته است.
 
غلامرضا ازهاری
غلامرضا ازهاری
شماره آرشیو: 417-۴۶۱-الف
 
پارسونز در خاطرات خود آورده است: «دولت نظامی تصمیم گرفت سانسور مطبوعات را دوباره برقرار کند، ولی مطبوعات دست به اعتصاب زدند و کلیه روزنامه‌های عمده و پرتیراژ تعطیل شدند؛ وسایل ارتباط جمعی منحصر به رادیو و تلویزیون شد که ارتش اداره آن را به عهده گرفته بود. چند نشریه طرفدار دولت هم چاپ و منتشر می‌شدند که تأثیر چندانی نداشتند. به‌طور خلاصه از همان روزهای نخست معلوم بود که دولت نظامی نه در برقراری آرامش توفیق زیادی داشته و نه می‌تواند چرخ اقتصاد کشور را به حرکت درآورد».[4] طبیعی بود که مطبوعات نیز در برابر این اقدام واکنش نشان دهند.
 
ب) حمله دولت به مطبوعات: کیهان، آیندگان و اطلاعات:
جدا از موضوع محدود کردن مطبوعات، واکنش تقابلی حکومت با مطبوعات نیز از دیگر عوامل اعتصاب مطبوعات بود. این تقابل به شکل توقیف چند روزنامه و دستگیری عده‌ای از روزنامه‌نگاران نمایان شد. در کمتر از یک‌ ماه‌ پس‌ از روی‌ کار آمدن‌ دولت‌ ازهاری‌ (آبان‌ 1357)، روزنامه‌ «آیندگان»‌، به‌ سبب‌ چاپ‌ اخبار تظاهرات‌ مردم‌ و حمله‌ نظامیان‌ به‌ آنها، توقیف‌ شد و چند تن‌ از روزنامه‌نگاران‌ اطلاعات‌، آیندگان‌ و کیهان‌ دستگیر شدند.[5]  
 
تصویری از یکی از شماره‌های روزنامه آیندگان
 
بر این اساس، پس از اینکه مأموران نظامی وارد هیئت‌‎تحریریه روزنامه کیهان و اطلاعات شدند و کوشیدند سانسور بر مطبوعات را که شریف‌امامی برای آرام کردن اوضاع لغو کرده بود، دوباره برقرار کنند اعتصاب دوماهه این صنف شروع شد. البته با شکل‌گیری اعتصاب‌ها، گروه‌های سیاسی مخالف دولت از اعتصاب‌کنندگان حمایت کردند.[6]
 
ج) مخالفت مردم و مطبوعات با دولت نظامی:
ماهیت نظامی دولت نیز از عوامل دیگر شکل‌گیری اعتصاب مطبوعات بود. حتی در بسیاری از منابع، علت حمله مأموران دولتی به دفتر روزنامه‌ها و دستگیری روزنامه‌نگاران، مخالفت آنها با حکومت‌نظامی ازهاری عنوان شده است؛ یعنی حمله مأموران به صورت از پیش تعیین‌شده نبوده است. در یکی از این منابع آمده است: «ازهاری روز ۱۵ آبان‌ماه کابینه نیم‌بندی با مشارکت نظامیان تشکیل و معرفی نمود و در همان روز کارکنان رادیو و تلویزیون در اعتراض به دولت نظامی اعتصاب کردند. با روی کار آمدن دولت نظامی، مطبوعات اعتصاب خود را آغاز کردند و قبل از شروع اعتصاب مأمورین فرمانداری نظامی دفاتر روزنامه کیهان و اطلاعات و آیندگان را به تصرف درآورده و از انتشار آن سه روزنامه جلوگیری نمودند».[7]
 
ظاهرا حکومت‌نظامی برای پیشگیری از حوادث پیش‌بینی‌نشده اعلام شد. محمدرضا پهلوی واهمه داشت که مردم به بهانه مناسبت‌های مختلف به خیابان بیایند و اعتراض کنند. چنان‌که مطرح شدن شکل‌گیری دولت ازهاری با سالروز کشتار دانشجویان و دانش‌آموزان (13 آبان) همراه بود. یک دیپلمات آمریکایی دراین‌باره آورده است: راه‌پیمایی‌ها و اعتصاب‌ها همچنان ادامه داشت، اما احتمالا شاه برای داشتن یک سوپاپ اطمینان، مطبوعات را آزاد گذاشته بود. با وجود این، روز 4 نوامبر، سالگرد کشتار دانشجویان در دانشگاه بود و ازآنجاکه در تمام شهر مردم سر به اعتراض برداشته بودند، شاه مجبور شد بار دیگر حکومت‌نظامی اعلام کند.[8]
 
اقدامات اهالی مطبوعات و پایان اعتصاب‌ها
اعتصاب اهالی مطبوعات حدود 62 روز ادامه یافت. مطبوعات در این دوره دوماهه فعالیت سیاسی نداشتند و تقریبا در این دوره زمانی، هیچ گونه اخبار سیاسی منتشر نشد. مطبوعات اعلام کردند: «از
لحظاتی که قلم اسیر سرنیزه شد، سوگند یاد کردیم و شرافت قلم را وثیقه قرار دادیم که در حکومت نظامیان به این دلیل که آزادی انسان‌ها پایمال است، دست از کار بکشیم و چنین کردیم». مطبوعات بر سر سوگند خود ماندند و تا پایان حکومت ازهاری به اعتصاب خود ادامه دادند. با پایان یافتن دوره حاکمیت دولت نظامی و آغاز به کار دولت بختیار، امام خمینی(ره) در پیامی خطاب به مطبوعات فرمودند: «از متصدیان مطبوعات محترم، که زیر بار سانسور دیکتاتوری نرفتند، تشکر می‌کنم».[9]
 
مطبوعات بعد از این اعتصاب، از آزادی نسبی برخوردار شدند. بااین‌حال منظور از آزادی نسبی به معنای رهایی از نظارت ساواک نبود. ساواک بعد از پایان یافتن اعتصاب‌ها، علاوه بر رادیو و تلویزیون، نشریات و روزنامه‌های داخلی و اخبار و گزارش‌های رسانه‌ها و نشریات خارجی درباره تحولات ایران را نیز به‌دقت پیگیری می‌کرد.[10] این وضعیت تا زمان آشکار شدن نشانه‌های اضمحلال دولت ادامه یافت. در این زمان، نظارت ساواک نیز به طور کامل برچیده شد و با پیروزی انقلاب اسلامی، سرفصل جدیدی برای مطبوعات رقم خورد.
 
پیشخوان مطبوعات خارجی در کتاب‌فروشی و بنگاه مطبوعاتی
پیشخوان مطبوعات خارجی در کتاب‌فروشی و بنگاه مطبوعاتی
شماره آرشیو: 87-۱۳۷ع
 
تأثیرات مثبت اعتصاب مطبوعات
اهمیت مطبوعات در گذشته را نمی‌توان با زمان حاضر مقایسه کرد. اکنون تأثیر مطبوعات بر فضای سیاسی بسیاری از کشورها کمتر شده است، اما در گذشته این تأثیر بسیار زیاد بود. در دوره پهلوی نیز مطبوعات به دلیل آنکه مهم‌ترین وسیله ارتباط جمعی تلقی می‌شدند، اهمیت بسیاری داشتند. البته در آن دوره، به دلیل همین اهمیت و شدت تأثیرگذاری، مطبوعات کاملا به حکومت وابسته بودند و درعمل چیزی به نام مطبوعات خصوصی وجود نداشت، اما وقتی همین عامل حکومتی از سیاست‌های دولتی تمرد و اعتصاب کرد درواقع مهم‌ترین ابزار ارتباطی حکومت فلج شد. اعتصاب مطبوعات، ارتباط حکومت با مردم را به طور کامل قطع کرد و دولت و حکومت را در تنگنای بزرگی قرار داد.
 
سخن نهایی
برخی از منتقدان معتقدند اعتصاب مطبوعات باعث شد آنها از پوشش دادن بسیاری از حوادث بزرگ و اتفاقات سیاسی آن دوره جا بمانند. گروهی نیز معتقدند اعتصاب مطبوعات اقدام درستی بود، اما بهتر بود طولانی نمی‌شد. گرچه این انتقادها تا حدودی درست است، در پاسخ به آنها باید گفت: در سکوت و اعتصاب مطبوعات، برخی از منابع دیگر (نویسندگان و...) در آثار خود حوادث سیاسی آن دوره را به تصویر کشیدند. از طرفی تأثیرات مثبت اعتصاب بر تأثیرات منفی آن غلبه داشت. با توجه به این شرایط می‌توان گفت اعتصاب دوماهه مطبوعات، تأثیر به‌سزایی بر شدت گرفتن حوادث انقلابی داشت و نشانه‌ای روشن از پیروزی انقلاب اسلامی بود.
  
پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . مظفر شاهدی، ساواک ـ سازمان اطلاعات و امنیت کشور (13571335)، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، 1386، صص 685- 686.
[2] . دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دایره‌المعارف اسلامی، ج 1، ص 4999.
[3]. جمعی از نویسندگان، روزشمار تاریخ، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1390، ص 618.
[4] . آنتونی پارسونز، غرور و سقوط، ترجمه منوچهر راستین، تهران، انتشارات هفته، 1369، ص 155.
[5] . دانشنامه جهان اسلام، همان، ص 4999.
[6] . سیدجلال‌الدین مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ج 2، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چ هفدهم، 1391، ص 367.
[7] . باقر عاقلی، شرح رجال سیاسی و نظامی ایران، ج 1، تهران، نشر گفتارها و علمی، ۱۳۸۰، ص 90.
[8] . جمعی از نویسندگان، بانک جامع مقالات انقلاب اسلامی ایران، اصفهان، مرکز تحقیقات رایانه‌ای قائمیه اصفهان، 1390، ص 851.
[9] . جمعی از نویسندگان، روزشمار تاریخ، همان، ص 619.
[10] . مظفر شاهدی، همان، صص 685- 686.
https://iichs.ir/vdcdzn0x.yt0on6a22y.html
iichs.ir/vdcdzn0x.yt0on6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما