گذری بر حیات جامعه روحانیت مبارز تهران؛

سازمان‌دهندگان پنهانی انقلاب

هسته اولیه این گروه از تجمع عده‌ای روحانی شکل گرفت که ابتدا فقط گرد هم آمدند، اما اهداف اصلی و اساسی خود را به‌روشنی بیان نمی‌کردند و به همین دلیل تا قبل از سال 1357ش، فعالیت‌هایشان کاملا مخفی بود، اما در سال‌های 1355 و 1356ش با باز شدن فضای سیاسی، این امکان به‌وجود آمد تا آنها جلساتشان را اندکی آشکار کنند و به‌تدریج به معرفی خود البته به طور غیرمحسوس بپردازند
سازمان‌دهندگان پنهانی انقلاب
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ «جامعه روحانیت مبارز تهران» که به‌اختصار «جامعه روحانیت مبارز» نیز نامیده می‌شود، گروهی دینی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است که با تأکید امام خمینی(ره) به عنوان تنها سازمان سیاسی علما در ایران پیش از انقلاب اسلامی شکل گرفت. این سازمان از جمله گروه‌های مبارزی بود که به حمایت از نهضت امام خمینی(ره) روی آورد و تا پیروزی انقلاب اسلامی به پیشبرد نهضت اسلامی یاری رساند. این نوشتار کوتاه می‌کوشد از منظری تاریخی به بررسی چگونگی شکل‌گیری جامعه روحانیت مبازر تهران و سیر تحولات و فعالیت‌های آن از زمان تأسیس تا برهه پیروزی انقلاب اسلامی بپردازد.
 
تشکیل جامعه روحانیت مبارز
درباره نقطه آغازین تشکیل جامعه روحانیت مبارز، نمی‌توان به درستی اظهار نظر کرد؛ زیرا هسته اولیه آن از تجمع عده‌ای روحانی شکل گرفت که ابتدا فقط گرد هم آمدند، اما اهداف اصلی و اساسی خود را به‌روشنی بیان نمی‌کردند و به همین دلیل تا قبل از سال 1357ش، آنها از هیچ اساس‌نامه‌ای برخوردار نبودند و فعالیت‌هایشان کاملا مخفی بود. در سال‌های 1355 و 1356ش و با باز شدن فضای سیاسی، این امکان به‌وجود آمد تا آنها جلساتشان را اندکی آشکار کنند و به‌تدریج به معرفی خود البته به طور غیرمحسوس بپردازند. این اقدام باعث شد توجه ساواک به گروه یادشده جلب شود و پس از پی بردن به قدرت و اهمیت روزافزون آنها، اقدامات و برنامه‌های آنها را زیر نظر بگیرد.[1]
 
با آغاز سال 1356ش و گسترده شدن ابعاد مبارزه علیه حکومت پهلوی، روحانیت مبارز کم‌کم فعالیت خود را به طور رسمی شروع کرد. جلسات آنها با حضور نه نفر عضو ثابت و دو یا سه نفر عضو غیرثابت تشکیل می‌شد. تعداد این اعضا تا سال 1356ش به پانزده نفر رسید.[2] شخصیت عمده جامعه روحانیت مبارز، آیت‌الله بهشتی به‌شمار می‌آمد. علاوه بر ایشان آیت‌الله مطهری، دکتر مفتح، دکتر باهنر، آیت‌الله مهدوی کنی، آیت‌الله خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، هاشمی رفسنجانی، معادیخواه، ناطق نوری، هادی غفاری و... از دیگر فعالان و گردانندگان روحانیت مبارز (اعضای شورای مرکزی) بودند.[3]
 
یکی از جلسات جامعه روحانیت مبارز تهران (دهه 1360)
یکی از جلسات جامعه روحانیت مبارز تهران (دهه 1360)
 
مرکز اولیه فعالیت‌های جامعه روحانیت مبارز شمیران بود، اما به‌تدریج تمام تهران را زیر پوشش گرفت؛ بدین‌گونه که تهران به دوازده منطقه تقسیم شد که در هر منطقه، با پایگاه قرار دادن یک مسجد، به سازمان‌دهی مبارزان همان منطقه می‌پرداختند. در هر منطقه دو نفر رابط وجود داشت که در شورای مرکزی تشکیلات حضور می‌یافتند و هدایت مبارزه را در تهران به‌طور جمعی به عهده می‌گرفتند. در حقیقت در سال‌های 1356-1357ش بود که روحانیت مبارز شکل گرفت و فعالیت‌های گسترده‌ای را به‌صورت مخفی و نیمه‌علنی آغاز کرد تا آنکه در اوایل انقلاب رسما برنامه تبلیغات و سازمان‌دهی را شروع کرد.[4] به‌طوری که ابتکار عمل در دست بازیگران اصلی تشکل روحانیت مبارز به‌ویژه «آیت‌الله مطهری و آیت‌الله بهشتی بود که به‌عنوان رهبران نهضت انقلابی و حلقه اتصال بین امام در نجف و سپس پاریس با مردم در ایران عمل می‌کردند».[5]
 
فعالیت‌های سیاسی
پژوهشگران مختلف در مورد قیام تاریخی 15 خرداد 1342ش و بازتاب‌های آن در شکل دادن به ائتلاف عناصر دینی و مذهبی علیه شاه و سپس آغاز نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی بسیار سخن گفته‌اند. شواهد تاریخی نیز از همین امر حکایت دارد. پس از قیام 15 خرداد، از یک‌سو مبازرات علیه حکومت پهلوی ابعاد گسترده‌ای پیدا کرد و از دیگرسو، موجب شد روحانیت به‌عنوان رهبری اصلی مبارزه به سازمان‌دهی نیروهای مبارز بپردازد و به‌تدریج توده‌های مردم را درگیر مبارزه کند. این جریان در یک مسیر خودتقویت‌شونده تا اواسط دهه 1350ش تداوم یافت.
 
سال 1356ش آبستن حوادث بزرگی بود؛ درحقیقت تشکیل جامعه روحانیت مبارز تهران مولد این دوران از مبارزه و پاسخی به نیاز نیروهای مبارز و روحانیان طرفدار امام خمینی بود. برنامه‌ریزی راه‌پیمایی‌ها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها و در مجموع سازمان‌دهی نهضت عمدتا توسط روحانیت مبارز انجام می‌شد. به عبارت دیگر، درحالی‌که «بسیاری از نیروهای مخالف با مشکلاتی همچون فقدان رهبری، ضعف تشکیلاتی، عدم انسجام فکری، تفرقه و انشعاب روبه‌رو بودند، اما روحانیت با وجود امام خمینی و دارا بودن شبکه‌ای از روحانیون در سراسر کشور از مزیت مهمی برخوردار بود».[6]
 
اعضای جامعه روحانیت مبارز برای تبادل نظر در مورد بسیاری از فعالیت‌های سیاسی خود، هفتگی و بیشتر در روزهای پنجشنبه و گاهی نیز در اواسط هفته، جلساتی را به نوبت در منزل یکی از اعضا برگزار می‌کردند. در این میان، منزل آیت‌الله بهشتی مرکز این هماهنگی‌ها
بود و ایشان با یک سازمان‌دهی کارساز، اعتصاب‌ها را هماهنگ و به‌تدریج سراسر کشور را به آن متصل می‌کرد.[7] افزون بر این، با آغاز مبارزات اسلامی و افزایش تعداد مبارزان و زندانی‌های سیاسی، رسیدگی به وضعیت معیشت خانواده‌های آنها نیز در کانون توجه روحانیت مبارز قرار گرفت. در همین راستا، شناسایی مبارزان زندانی و کمک به خانواده آنها و تعیین مبلغ ماهانه پرداختی از سوی روحانیان، تشکیل جلسه برای کمک به مبارزان طرفدار امام خمینی، کمک به محرومان و... در برنامه روحانیت مبارز قرار گرفت.[8] در خاطرات شهید محلاتی درباره این موضوع چنین آمده است: «بر اساس برنامه‌ریزی‌ها و مشورت‌هایی که با امام صورت گرفت، مقرر گردید ماهیانه مبلغی برای این افراد در نظر گرفته شود. شیخ فضل‌الله محلاتی نیز وکالت یافت تا به این وجوهات رسیدگی کند و از این مبالغ، طبق دستور امام، بخشی را برای بر طرف کردن مشکلات مالی خانواده‌های زندانیان به مصرف رساند».[9]
 
از اقدامات مهم و مؤثر دیگری که اعضای این گروه انجام دادند تأسیس صندوق قرض‌الحسنه در فروردین 1350ش بود که طبق مقررات وضع‌شده، هر عضو موظف بود هفته‌ای پنجاه تومان پرداخت کند تا در مواردی مانند بروز مشکل برای هریک از اعضا، کمک‌رسانی به خانواده‌های زندانی‌های سیاسی، شرکت در امور خیریه، برطرف کردن هزینه‌های نهضت و مواردی از این دست از آن استفاده شود.[10] در سال‌های مبارزه، جامعه روحانیت مبارز مهم‌ترین گروهی بود که کار امدادرسانی به خانواده‌های زندانی‌های سیاسی را برعهده داشت و همواره می‌کوشید مشکلات مالی اعضای خود را تا حد امکان برطرف کند؛ ازاین‌رو برای برطرف کردن این‌گونه مشکلات، جلساتی اختصاصی برگزار می‌شد. به گزارش ساواک «در یکی از این جلسات، جعفر شجونی به یکی از اعضا مبلغی داد، اما چون این شخص توان پرداخت پول آب و برق خود را هم نداشت، پانصد تومان دیگر نیز در اختیار او گذاشت؛ همچنین در جلسه‌ای دیگر، برای محی‌الدین انواری نیز مبلغی در نظر گرفتند تا بین زندانیان سیاسی که وضع مالی مساعدی ندارند، تقسیم کند».[11]
 
در مجموع، با نگاهی گذرا بر روزشمار انقلاب اسلامی، فعالیت جامعه روحانیت مبارز تهران در زمینه‌هایی چون برگزاری مجالس یادبود شهدا، برنامه‌ریزی اعتصاب‌ها و تظاهرات به‌ویژه در ماه‌های رمضان و محرم، دعوت به جلسات و سخنرانی‌ها، اعلام عزای عمومی در مناسبت‌های مختلف از جمله 15 خرداد و بالاخره مدیریت حرکت تاریخی و مهم تشکیل شورای انقلاب در دی‌ماه 1357ش، سهم به‌سزای این گروه را در سازمان‌دهی فعالیت‌های سیاسی و تشدید مبارزات ضد رژیم نمایان می‌سازد.
 
فعالیت‌های اجتماعی ـ فرهنگی
علاوه بر فعالیت‌های سیاسی، جامعه روحانیت مبارز در امور اجتماعی ـ فرهنگی نیز فعالیت‌هایی چشمگیر داشت که نشان‌دهنده قدرت روزافزون آن بود. با تلاش جامعه، کتابخانه‌ای در منزل شیخ جعفر سبحانی دایر شد تا کتاب‌های که مرتبط با نهضت بود و در آن نگهداری می‌شد، به متقاضیان به صورت امانت داده شود. برای راه‌اندازی این کتابخانه نیز از کمک‌های افراد خیر استفاده شد. یک‌چهارم از وجوهات جمع‌آوری‌شده، صرف خرید کتاب برای این کتابخانه می‌شد و نصف دیگر به امور قرض‌الحسنه اختصاص می‌یافت.
 
کمک‌رسانی به مناطق محروم کشور از فعالیت‌های دیگر جامعه روحانیت مبارز بود. بر اساس اسناد موجود، روحانیان مبارز با کمک‌رسانی‌های مستقل و بدون حمایت دولت به برخی از مناطق محروم کشور، موفق شدند از طرفی مردم مناطق یادشده را با مبارزان همراه کنند و از طرفی دیگر، خود را به‌عنوان تشکیلاتی منسجم به همگان بشناسند. از جمله این اقدامات کمک‌رسانی به مردم مناطق سیستان و بلوچستان بود که در دهه 1350ش، کم‌آبی و خشکسالی، زندگی را برایشان دشوار کرده بود.
 
فرجام سخن
جامعه روحانیت مبارز توانست با برنامه‌ریزی منسجم و برخورداری از حمایت‌های همه‌جانبه امام خمینی، در عرصه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، اقدامات مهم و تأثیرگذاری انجام دهد، به گونه‌ای که اعضای جامعه در اغلب تصمیم‌گیری‌های حیاتی قبل از انقلاب اسلامی، وزنه سنگینی به‌شمار می‌آمدند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز جامعه به‌عنوان نهادی مذهبی، سیاسی و اجتماعی حضوری مؤثر و تعیین‌کننده در مجالس قانون‌گذاری، مجامع و شوراهای مشورتی، قضایی، سیاست‌گذاری و اجرایی کشور داشت و به‌عنوان یکی از فراگیرترین تشکل‌های سیاسی توانست به حیات خود ادامه دهد.

پی‌نوشت‌ها:
 
[1] . رحیم نیکبخت، زندگی و مبارزات آیت‌الله شهید دکتر محمد مفتح، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، صص 201-202.
[2] . محمود طاهر احمدی، زندگی و مبارزات حجت‌الاسلام و المسلمین مصطفی ملکیان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387، ص 113.
[3] . خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1376، ص 93.
[4] . اسدالله بادامچیان، مرجعیت، ولایت فقیه و رهبری‌های دینی، تهران، جمعیت موتلفه اسلامی، 1374، صص 83-84.
[5] . محمدرضا حکیمی، تفسیر آفتاب، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1357، ص 188.
[6] . صادق زیباکلام، مقدمه‌ای بر انقلاب اسلامی، تهران، روزنه، 1372، ص 269.
[7] . مسعود بهنود، از سیدضیا تا بختیار: دولت‌های ایران از اسفند 1299تا بهمن 1357، تهران، نیما، 1368، ص 824.
[8] . علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، ج 2، تهران، نشر معارف انقلاب، 1376، ص 1077.
[9] . خاطرات و مبارزات شهید محلاتی، همان، ص 82.
[10]. علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی، همان، ص 993.
[11] . آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، شماره بازیابی 1004، ص 70.
https://iichs.ir/vdcgwq9x.ak9n34prra.html
iichs.ir/vdcgwq9x.ak9n34prra.html
نام شما
آدرس ايميل شما