ساواک در آستانه ماه محرم، طرحی جامع برای این ماه و ماه صفر تهیه کرده بود. در این طرح، راهکارهایی برای مقابله با فعالیتهای انقلابی پیشنهاد شده بود، از جمله تهیه و اجرای برنامههای جذاب مذهبی و تبلیغاتی مانند مراسم سینهزنی و نوحهخوانی و اجرای مراسم دیگر از جهت سرگرمی خانوادهها، جلوگیری از حرکت دستههای عزاداری در خیابانها و ممانعت از الحاق گروههای مختلف به یکدیگر از مهمترین برنامههای ساواک برای حکومتی کردنِ عزاداریها بود
پایگاهاطلاعرسانیپژوهشکدهتاریخمعاصر؛ این نوشتار به بررسی نقش شعر و نوحههای مذهبی مرتبط با قیام امام حسین(ع) در دوره نهضت اسلامی و تأثیر آنها بر فعالیتهای انقلابی و اعتراضات مردم در ماه محرم سالهای منتهی به انقلاب اسلامی اختصاص یافته است. در این دوره، شعرای مذهبی با توجه به روحیه انقلابی و اعتراضات مردم، مضامین ظلمستیزی و عدالتطلبی را به شعر و نوحههای خود وارد کرده و مخاطب را به مبارزه با حکومت پهلوی فرامیخواندند. در ادامه این موضوع بهتفصیل بررسی شده است.
پیوند ناگسستنی محرم و اعتراض
در دوره نهضت اسلامی، شاعران مذهبی به سرودن اشعار سیاسی گرایش یافتند و با رونق و گسترش هرچه بیشتر فعالیتهای انقلابی، محتوای شعرها و نوحههای آنها انقلابیتر شد. در ماه محرم سال ۱۳۴۲، شعرا با تطبیق محتوای اشعار و نوحهها بر نهضت اسلامی، مخاطب را به عدالتطلبی و ظلمستیزی تشویق کردند.[1] پس از بیانیه امام خمینی در واکنش به حمله به مدرسه فیضیه، وعاظ و شعرا رویدادهای نهضت اسلامی را در کلام و شعر خود بیان کردند. در تظاهرات روز تاسوعا و عاشورای سال ۱۳۴۲، شعرها و نوحهها با محتوای انقلابی و حماسی بیان شدند و رژیم پهلوی به دلیل حوادث مدرسه فیضیه و مدرسه طالبیه تبریز، در موضع محکومیت قرار گرفت. با افزایش آگاهی سیاسی مردم، در مراسم عزای حسینی محرم سال 1342، شعارها با اعلان نفرت از جبهه کفر و نفاق صهیونیست و اسرائیل غاصب، طراحی شد. این شعارها ملت را به آگاهی و قیام هدایت میکردند. در روزهای پرشور عاشورای حسینی، مردم با برافراشتن پرچم و بیرق کربلا، موجودیت و موقعیت خود را با رهبری امام خمینی علنی میکردند. در چنین روزهایی، آنها با الهام از عاشورای حسینی، پیروزی در مبارزه را قطعی میدانستند و فریاد میزدند: «خمینی، خمینی بتشکن». واقعه فیضیه تأثیری عمیق داشت که در فاصلهای کوتاه به نفرت از طاغوت در دل مردم تبدیل شد. محمدتقی فلسفی مهمترین واعظ این دوره است که عمق فاجعه فیضیه را درک کرده است. وی بیان کرده است که هنگامی که در مجالس نام فیضیه برده میشد، صدای شیون و گریه مستمعین شنیده میشد.[2]
فرهنگسازی عاشورا
در محرم سال 1357، م. حامد کتاب «شهدای محرّم» را به دنبال اعلام حکومت نظامی و شهادت تعدادی از مردم منتشر کرد. این کتاب مجموعهای از اشعار نو درباره مبارزات مردم و شهادت جوانان بود. م. حامد در سال 1357 در شیراز و تهران این اشعار را سروده است. این اشعار میان شعر نو و نثر ادیبانه قرار دارند. قبل از آن، دو مجموعه شعر به نامهای «قاب فرسوده» (نشر مشعل آزادی، سال 1354) و «فاتح خیبر خورشید» (نشر میثاق 1357) از وی منتشر شده است. واقعه مدرسه فیضیه که در سراسر ایران انعکاس یافت، مبارزات اسلامی را به رهبری علما و در رأس آنها امام خمینی وارد مرحله سرنوشتسازی کرد.[3] وعاظ مخالف حکومت پهلوی نه تنها فعالیت پردامنه خود را کاهش ندادند، بلکه مردم را برای ماه محرم و حماسهآفرینی آماده کردند. در آستانه ماه محرم، امام خمینی با صدور اعلامیهها، وعاظ، مرثیهسرایان و مرثیهخوانان را به ادای تکلیف شرعی مأمور کردند. وعاظ علاوه بر افشاگری علیه نظام حاکم، از رسانههای سنتی مذهبی نیز برای انعکاس ابعاد فاجعه استفاده میکردند.[4] در حقیقت ترکیب کنش عملی و فرهنگسازی عاشورا به مشروعیتزدایی از حکومت پهلوی منجر شد.
هراس حکومت از نوحههای انقلابی و اعتراضها
نهضت اسلامی مردم ایران از همان آغاز پیوند مستقیمی با ماه محرم و فرهنگ عاشورا داشت. در محرم سال 1357، در دستههای عزاداری، نوحههای انقلابی خوانده شدند و در سراسر ایران، در عزاداری ماه محرم، نوحههای انقلابی جایگاه اصلی را داشتند. ساواک در آستانه ماه محرم، طرحی جامع برای این ماه و ماه صفر تهیه کرده بود. در این طرح، راهکارهایی برای مقابله با فعالیتهای انقلابی پیشنهاد شده بود، از جمله تهیه و اجرای برنامههای جذاب مذهبی و تبلیغاتی مانند مراسم سینهزنی و نوحهخوانی و اجرای مراسم دیگر از جهت سرگرمی خانوادهها، جلوگیری از حرکت دستههای عزاداری در خیابانها و ممانعت از الحاق گروههای مختلف به یکدیگر از مهمترین برنامههای ساواک برای حکومتی کردنِ عزاداریها بود. ممانعت از برگزاری مجالس در مساجد بزرگ و با گنجایش زیاد در نواحی حساس و متفرق کردن جمعیتهای حاضر در مجالسی که اجازه تشکیل گرفتهاند برای جلوگیری از پیوستن آنها به یکدیگر، ممنوعالمنبر ساختن وعاظ انقلابی و جلوگیری قطعی از سخنرانی آنها در ایام محرم و صفر از دیگر ابزار حکومت برای جلوگیری از نفوذ فرهنگ عاشورا در انقلابیون بود.[5]
نمایی از عزاداری مردم انقلابی تهران در ماه محرم (آذر 1357)
بهرغم این برنامهریزیها و با وجود حکومتنظامی، با آغاز ماه محرم، اقدامات تأمینی بیاثر گردیدند. مردم برای ابراز مخالفت خود با حکومت، با آغاز ماه محرم و ممنوعیت تردد و برپایی مجالس سوگواری، شبها در پشت بامها شعار میدادند. در گزارشی که ساواک برای مقامات ارشد تهیه کرده بود، اذعان شده بود که نیروهای مذهبی، مقررات منع رفتوآمد را نقض کرده و اگر دولت اقدام مؤثری انجام ندهد، حرکتهای مردمی رسمیت بیشتر خواهد یافت و خطرناکتر خواهد شد. به نظر کارشناسان ساواک، گروهی از مردم متدین برای برپا کردن مجالس عزای حسینی در ماه محرم فعالیت گسترده داشتند و باید محدودیتهای زمانی برای این مراسم در شبها اعمال میشد و ساعات تردد کاهش مییافت.[6]
حاج حسین محلوجی، از نوحهخوانان قدیمی قم، در خاطرات خود نمونههایی از نوحههایی را که در عزاداری محرم سال 1342 خوانده یادآور شده و گفته است که با وجود این نوحهها، انقلاب گستردهتر شد. وی بیان کرده است: «نوحهای در مسجد امام حسن(علیهالسلام) خواندم و من را گرفتند:
جهان شده ز وجود سه بتشکن آگاه کزین سه در سه زمان جلوه کرده وجهالله
یکی ظهور به بابل نمود و بت شکست که نام او به جهان خوانده شد خلیلالله
دوم کسی که جهان پاک کرد از بتها فراز دوش نبی بد علی ولیالله
سوم کسی که قیامش بدین زمان افتاد ز نسل موسی جعفر خمینی روحالله
که صلوات مردم بلند شد، مردم آماده بودند و من ذکر دیگری را خواندم:
خمینی، خمینی الگوی حقپرستان محبوب خلق ایران روحالله روحالله»[7]
وی در ادامه صحبت خود یکی از نوحههایی که در ماه محرم 1357 اجرا کرده را باز گفته است:
حسین فرموده که حفظ قرآن واجب بود بر ملت مسلمان
در راه آزادی گذشتم از جان انا فتحنا فتحاً مبینا
حسین فرموده که تا زندهام نزد ستمکار کنم قد علم
تا بکنم ریشه ظلم و ستم انا فتحنا فتحاً مبینا
حسین فرموده که با این قیام دهم احکام الهی دوام
تقیه بر من شده دیگر حرام انا فتحنا فتحاً مبینا»
از دیگر نوحههایی که در سبک سنتی در جهت پیوند زدن فلسفه عاشورا با انقلاب اسلامی به اجرا درآمد، نوحه زیر است:
خون سرخ حسین ضامن قرآن بود انقلاب حسین درس دلیران بود
سرود شهیدان حسین حسین حسین جان
بشکند حق دهان مردمان دورو که بردند با بیان از دین حق آبرو
سرود شهیدان حسین حسین حسین جان[8]
یکی از مفاهیم مهمی که در هر دو انقلاب اسلامی و قیام امام حسین مطرح بوده، مبارزه با ستم و ظلم است. انقلابیون مذهبی اعتقاد داشتند که هر دو انقلاب اسلامی و قیام امام حسین بر پایه ایستادن در برابر ظلم و نابرابری سیاسی و اجتماعی بهوجود آمده است. در شهرهای مختلف نیز رویدادهای متفاوتی در عزاداری ماه محرم برگزار میشد. در مراسم طشتگذاری و اعلان عزاداری ماه محرم در مسجد جامع اردبیل، محمدباقر تمدنی نوحهخوان، در میان جمعیتی حدود چندهزار نفری از مردم، اشعاری انقلابی از خوشدل تهرانی و نور اردبیلی خواند. دستههایی از جوانان انقلابی، با سردستگی عسگر شاهزاده به نام «غافله ایثار»، نوحههایی انقلابی با موضوعاتی متنوع را اجرا میکردند. در دستههای عزاداری اردبیل، سرود «خمینی ای امام» به صورت سینهزنی اجرا میشد و این اجرا توسط سلیم مؤذنزاده اردبیلی، نوحهخوان مشهور، در مراسم عزاداری، توسط ساواک اردبیل مورد توجه جدی قرار گرفته بود.[9]
فشرده سخن
با وجود طرحها و برنامهریزیهای رژیم برای کنترل فعالیتهای مذهبی و اجتماعی مردم در ماه محرم، اعتراضها و عزاداریها به شکل گستردهای ادامه یافتند. مردم، با شرکت در مراسم سوگواری امام حسین(ع) و سردادن شعارهای خود، مخالفت خویش را اعلام میکردند؛ همچنین نوحهخوانان و شاعران انقلابی در این مراسم، شعارها و نوحههایی با مضامین انقلابی و مذهبی اجرا میکردند. درکل فعالیتهای مذهبی مردم در این ماه از نادیده گرفتن محدودیتهای حکومتی و تمایل آنها به بیان اعتراضها و انتقادات علیه نظام حکایت میکرد؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مردم ایران در ماه محرم با وجود تلاشهای حکومت برای کنترل فعالیتهای مذهبی، اعتراضها و فعالیتهای انقلابی خود را ادامه دادند و در نهایت با ایستادگی خویش در مقابل سلطنت، سبب پیروزی انقلاب اسلامی شدند.
پینوشتها:
[1]. اکبر فلاحی، محرم و انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، صص 10-15.
[2]. اعظم فولاد پناه و مهشید کبیری، نهضت عاشورا و تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جامعهی ایرانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1398، صص 121-136.
[3]. منصور خلیلی، محرم 1357 به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1388، صص 45-56.