وضعیت کشتی‌رانی ایرانی‌ها در دریای مازندران؛

حقوق دریایی ایران در شمال

قدمت دریانوردی در دریای خزر به دوره صفویه باز می‌گردد و تقریبا در منابع تاریخی قبل از این دوره خبری از کشتی‌رانی و دریانوردی در این بزرگ‌ترین دریاچه جهان وجود ندارد
حقوق دریایی ایران در شمال
 
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ از دیرباز تاکنون یکی از مسیرهای نقل و انتقال و عبور و مرور کالاها و افراد راه‌های دریایی بوده است. در واقع دسترسی یک کشور به دریا و آب‌های آزاد از جمله امتیازها و مزایایی است که فقط برخی از کشورها از آن برخوردار هستند. بسیاری از کشورهایی که محاط در خشکی هستند یا دسترسی کمتری به آب‌های آزاد و دریاها دارند دچار یک تنگنای ژئوپلیتیک هستند. حتی این مسئله به‌زعم برخی جنگ‌های بسیاری را در تاریخ رقم زده و مصائب بسیاری را برای بشر به‌وجود آورده است.
 
دسترسی به دریا و آب در مورد ایران نیز مصداق دارد. در واقع ایران از جمله کشورهایی است که هم در شمال خاک این کشور و هم در جنوب آن امکان دسترسی به دریا فراهم است و این مسئله کشورمان را به لحاظ موقعیت جغرافیایی در شرایط ویژه و خاصی قرار داده است. ایران از شمال به دریای خزر راه دارد و از جنوب به خلیج فارس و دریای عمان می‌پیوندد. هرچند در جنوب و در خلیج فارس ایران با کشورهای عربی و کوچک این حوزه همسایه است و تنها قدرت منطقه‌ای عربستان سعودی است، اما وضعیت ایران در شمال تا حدودی متفاوت است.
 
تا پیش از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران در شمال و در دریای خزر با یکی از قدرت‌های جهانی به نام روسیه تزاری و در مقطعی اتحاد جماهیر شوروی همسایه بوده است. این مسئله اهمیت دریای خزر را برای ایران نیز دو چندان می‌کند. اینکه وضعیت کشتی‌رانی و دسترسی ایران به دریای خزر درحالی‌که در مجاورت یک ابرقدرت جهانی است به چه شکل بوده است. وضعیت حقوقی ایران در دریای خزر به چه شکلی بوده است. این سؤال‌ها و سؤال‌های بی‌شمار دیگری پیرامون این موضوع شکل گرفته که در زیر تلاش شده است تا حدودی با بررسی آنها تصویری نسبتا روشن از این موضوع به دست داده شود.
 
دریای خزر و پیشینه آن
دریای خزر در تاریخ با نام‌های گوناگونی از جمله دریای کاسپین یا دریای مازندران شناخته شده است. حتی خزرها نیز اقوامی ترک و کوچک بودند که بر مناطق کوچکی از پیرامون این دریا سلطه داشتند. بااین‌حال، این دریا بیش از هر موضوعی با نام بومیان فلات ایران، تیپورها و کاسپی‌ها و سپس اقوام آریایی قابل شناسایی است و اسناد تاریخی نیز بر این ادعا صحه می‌گذارد. از طرف دیگر روس‌ها نیز که بعد از اسلام با این منطقه آشنا شده بودند بعد از قرن پانزدهم میلادی و رقابت قدرت‌های استعماری در این منطقه حضور جدی پیدا کردند. در واقع، روس‌ها از همین قرن پانزدهم است که به واسطه قدرت گرفتن امپراتوری عثمانی در شرق اروپا به منطقه دریای خزر متمایل شدند.[1]
 
وضعیت کشتی‌رانی در دریای خزر تا پیش از قاجاریه
قدمت دریانوردی در دریای خزر به دوره صفویه باز می‌گردد و تقریبا در منابع تاریخی قبل از این دوره خبری از کشتی‌رانی و دریانوردی در این بزرگ‌ترین دریاچه جهان وجود ندارد. درهمین‌باره پیتر دلاواله، سفیر و نماینده اروپایی مأمور در دربار شاه عباس، در سفرنامه خود نوشته است: کشتی‌های کوچکی بین استرآباد، بادکوبه، دمیرقاپو و کمی بالاتر هشترخان رفت‌وآمد می‌کنند و می‌توانند تا پل فرخ‌آباد ساری پیش آیند و پهلو بگیرند. این وسایل را گرچه می‌توان کشتی نام گذاشت، ولی حتی از قایق‌های معمولی ونیزی نیز کوچک‌ترند. این کشتی‌ها ده، دوازده نفر همراه مقدار زیادی بار جابه‌جا می‌کردند. این کشتی‌ها دارای دیوارهای بلندی است و دریای خزر ازآنجاکه عمق زیادی ندارد، به‌راحتی می‌توان در آن جابه‌جا شد. البته باید گفت که این کشتی‌های کوچک چندان از سواحل دریای خزر فاصله نمی‌گرفتند و در فواصل بسیار نزدیک به کار عمدتا ماهیگیری می‌پرداختند.[2]
 
این روند با روی کار آمدن پتر کبیر در روسیه دچار تغییر و تحول اساسی شد. در حقیقت، او که به دنبال توسعه‌طلبی بود و قصد داشت روسیه را همانند سایر قدرت‌های جهانی در معادلات بین‌المللی درگیر سازد بر آن شد تا بر دریای خزر سلطه یابد. به‌ویژه که با زوال حکومت صفویه در ایران دولت مرکزی قدرتمندی وجود نداشت تا بتواند در برابر این تجاوز و توسعه‌طلبی ایستادگی کند. در نهایت، روس‌ها بر استان‌های مازندران، گیلان و استرآباد مسلط شدند و پترکبیر دریای خزر را دریاچه داخلی روسیه نام گذاشت. البته شرایط به این شکل باقی نماند و با روی کار آمدن نادرشاه در ایران و تثبیت قدرت در داخل، روس‌ها ایران را ترک کردند. در نتیجه ایران در دوران نادرشاه توانست دوباره بر ساحل دریای خزر مسلط شود و وضعیت به حالت عادی بازگردد. نادرشاه حتی به کمک برخی از بازرگانان و تجار انگلیسی کشتی‌های مختلفی را طرحی کرد و به دریای خزر انداخت. او که خود یک نظامی بود برای اولین بار درصدد تشکیل نیروی دریایی برآمد تا بتواند با تجاوزها و توسعه‌طلبی دول استعمارگر مبارزه کند که در این راه چندان موفق
نبود.[3]  
 
وضعیت دریای خزر در دوران قاجاریه
مرگ نادرشاه و منازعه بر سر جانشینی در ایران، که در تاریخ همواره وجود داشته است، باعث شد قدرت مرکزی در ایران به‌تدریج دچار ضعف و زوال شود. در حقیقت، با روی کار آمدن سلسله قاجاریه در ایران دوره‌ای از ضعف و زوال در سپهر سیاسی ایران آغاز شد؛ به‌‌خصوص که دو ابرقدرت روس و انگلستان ایران را احاطه کرده و هر یک در پی بسط نفوذ خود در ایران بودند. بدین‌ترتیب، دریای خزر در این مقطع دوباره به حوزه نفوذ روس‌ها تبدل شد و آنها تمام تلاش خود را برای کاستن از نقش ایران به‌کار بستند.[4]
 
صیادان ایرانی در دریای مازندران در اواخر دوره قاجار
صیادان ایرانی در دریای مازندران در اواخر دوره قاجار
 
نقطه عطف در این ماجرا دو جنگ ویرانگر ایران و روس است که در دوره فتحعلی‌شاه به ایران تحمیل شد و نتایج آن دو معاهده ننگین گلستان و ترکمانچای بود. در نتیجه این دو جنگ و شکستی که ایرانیان متحمل شدند حق دریانوردی و کشتی‌رانی در دریای خزر از ایران سلب شد و تنها روس‌ها بودند که این امکان را داشتند تا در دریای خزر عبور و مرور داشته باشند. البته اجازه عبور و مرور برخی از قایق‌های ایرانی در چند مسیر داده شده بود. در واقع سه مسیر بندر انزلی، سرمشهد و آشوراده برای کشتی‌رانی ایران در این دوره مورد استفاده قرار می‌گرفت. بااین‌حال، به واسطه مشکلات ناشی از قرارداد ترکمانچای کشتی‌های ایرانی اجازه تردد آزاد را در دریای خزر نداشتند و نمی‌توانستند از مزایا و مواهب آن استفاده کنند.[5]
 
دریای خزر و قرارداد 1907م روسیه و انگلستان
تحکیم و تثبیت قدرت روسیه در دریای خزر به همین جا ختم نشد. با عقد قرارداد 1907م میان روسیه و انگلستان و تقسیم خاک کشورمان میان این دو ابرقدرت، شمال ایران عملا به منطقه نفوذ روس‌ها بدل گشت. در حقیقت آرزوی دیرینه پتر کبیر مبنی بر روسی کردن دریای خزر به تمام و کمال به واقعیت پیوست و حتی مناطق ساحلی این دریا در قسمت خاک ایران در حوزه نفوذ روس‌ها تعریف شد و ایران دیگر مناطق شمالی خود را نیز از دست داد.
 
وضعیت کشتی‌رانی بعد از انقلاب اکتبر 1917م
اما یک اتفاق به طور کلی شرایط را دگرگون کرد و وضعیت را به نفع ایران تغییر داد. وقوع انقلاب مارکسیستی در روسیه در سال 1917م و سرنگونی تزارها معادلات در منطقه را به شکل کلی تغییر داد. در پی این انقلاب دولت برآمده از آن اعلام کرد کلیه قراردادها و معاهدات منعقدشده توسط دولت تزار را که به روش استعماری و سلطه‌جویانه بسته شده است به رسمیت نمی‌شناسد و آن را ملغی می‌کند. در پی تغییر چنین شرایطی بود که دولت روسیه قراردادهای گلستان و ترکمانچای را ملغی اعلام کرد و بر اساس وضعیت جدید قرارداد 1921م میان دو کشور بسته شد که مرزها و سرحدات میان طرفین را به صورت دقیق مشخص می‌کرد. به دنبال این معاهده بود که بند هشت معاهده ترکمانچای، که در آن حق کشتی‌رانی و دریانوردی که از ایران سلب شده بود دوباره به ایران بازگشت و کشتی‌های ایرانی توانستند دوباره در دریای خزر به فعالیت و رفت‌وآمد مشغول شوند. در نتیجه قرارداد مودّت و دوستی سال 1921م طرفین توافق کردند تا کشتی‌های تحت پرچم دو کشور به صورت مساوی از حقوق دریای خزر برخوردار شوند.[6]
 
مناسبات ایران و روسیه در سال‌های بعد تنها به قرارداد سال 1921م محدود نماند و دو کشور در سال 1940م نیز معاهده‌ای در مورد تجارت و دریانوردی به امضا رساندند. بر اساس بندهای 12 و 13 این معاهده که در 25 مارس 1940م در مورد تجارت و دریانوردی میان طرفین منعقد شد با ذکر جزئیات بر حقوق مشترک و مساوی طرفین در کشتی‌رانی در دریای خزر تأکید شد. در این معاهده آشکارا بیان شده است که دو طرف باید با کشتی‌های تجاری طرف دیگر مانند کشتی‌های خودشان رفتار کنند و تا آنجا که ممکن است بستر و زمینه عبور و مرور مساعد آنها را فراهم سازند.[7]  
 
در مجموع باید گفت که کشتی‌رانی ایران در دریای خزر به‌رغم مالکیت تاریخی بر آن تحت تأثیر تحولات داخلی و بین‌المللی بوده است. در حقیقت هرجا که قدرت داخلی در ایران دچار ضعف بوده روسیه از آن حداکثر استفاده را کرده و منافع ایران را زیر پا گذاشته و دست به توسعه‌طلبی زده است. در این میان، از نقش تحولات بین‌المللی همچون وقوع انقلاب 1917م در روسیه نیز نباید گذشت که زمینه استفاده از دریای خزر به صورت عادلانه‌تر را فراهم کرد.
 
  
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. حسن‎‌رضا قیطاسی، غلامرضا رضایی و محمد نایب‌پور، تاریخ تحولات مرزهای دریای خزر، تهران، دانشگاه علوم انتظامی، 1395، صص 29-36.
[2]. «به‌گل‌نشستگان تاریخ در کرانه خزر»، دنیای اقتصاد، ش 5397 (2 اسفند 1400)، قابل دسترسی در:
 https://donya-e-eqtesad.com
[3]. «دریای خزر: از جنجال‌های سیاسی تا واقعیت‌های حقوقی، دیپلماسی ایرانی»، قابل دسترسی در:
http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/1978503
[4]. علی فرهادی و خسرو معتضد، دریانوردی و نیروی دریایی ایران در گذر تاریخ، تسلط استعمار و دوران صفویه، تهران، دفتر پژوهش‌های نظری و مطالعات راهبردی ناجا، 1395، صص 860-870.
[5]. «به‌گل‌نشستگان تاریخ در کرانه خزر»، همان.
[6]. «تفسیر معادلات حقوقی دریای خزر قبل از فروپاشی شوروی»، رسالت، ش 6502 (28 مرداد 1387).
[7]. همان.
 
https://iichs.ir/vdcjime8.uqei8zsffu.html
iichs.ir/vdcjime8.uqei8zsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما