«میرزا کوچک‌خان جنگلی و همکاری کوتاه‌مدت با چپ، در آیینه یک تحلیل» در گفت‌وشنود با حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر ذاکری

چپ از هیچ نوع دشمنی، علیه میرزا و نهضتش فروگذار نکرد!

همکاری کوتاه و مشروط میرزا کوچک‌خان جنگلی با چپ، تاکنون محمل گمانه‌ها و تفسیرهای گوناگون بوده است. همین امر موجب گشته تا دامنه بحث و اختلاف در این فقره، همچنان ادامه یابد. در گفت‌وشنود پی‌آمده، حجت‌الاسلام والمسلمین علی‌اکبر ذاکری، پژوهشگر نهضت جنگل، دراین‌باره سخن گفته است
چپ از هیچ نوع دشمنی، علیه میرزا و نهضتش فروگذار نکرد!
پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
برای بسا کسان این پرسش مطرح است که دلایل سکوت میرزا کوچک‌خان جنگلی در برابر بلشویسم و حتی مماشات کوتاه‌مدت وی با آنها چه بود؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در جنگ جهانی دوم، روسیه کمونیست در کنار انگلیس و آمریکا، با آلمان هیتلری می‌جنگید. کمونیست‌ها حکومت تزارها را که میرزا سال‌ها با آن درگیر بود، کنار زده و حالا با شعارهای آزادی‌خواهانه و بشردوستانه به حاکمیت رسیده بودند. لنین مدعی آزادی همه ملت‌های دنیا بود و از حرکت‌های آزادی‌خواهانه استقبال می‌کرد و می‌گفت: مردم باید خودشان سرنوشتشان را در دست بگیرند. این حکومت جدید قرارداد ننگین 1907، که طبق آن ایران به دو منطقه شمال و جنوب و بین روسیه و انگلستان تقسیم شده بود و نیز همه قراردادهای قبلی را لغو کرد و خواهان عقد قرارداد جدید بر اساس اصول انسانی شد. طبیعی است که همراهی با حکومتی که این تفکر و برخورد را دارد، نه‌تنها برای میرزا که برای همه آزادی‌خواهان جهان جذابیت داشت و نه‌تنها زشت نبود، که کاملا مثبت به نظر می‌رسید. مضافا بر اینکه دولت بلشویکی روسیه، نیروهایش را به داخل ایران آورده بود و میرزا چاره‌ای جز همکاری با آنها نداشت. میرزا می‌خواست از طریق این همکاری، اهداف ملی خود را پیاده کند و در عین حال، از ویران‌گری‌های ورود ارتش سرخ هم بکاهد. هدف عمده میرزا مبارزه با انگلستان بود، که سال‌های سال در کنار روسیه تزاری، امتیازات خفت‌باری از ایران گرفته و مانع رشد و شکوفایی کشور شده بود. حکومت جدید روسیه، که ظاهرا هیچ چشمداشتی به ایران نداشت، دست کم در آغاز کار، می‌توانست پایگاه‌های انگلستان را از ایران جمع کند و از نفوذ آن بکاهد و جلوی دخالت‌هایش را بگیرد.
علاوه بر این، دیگر هدف میرزا از همکاری با این نیروی نوظهور، مبارزه با نیروهای فاسد داخلی، از جمله وثو‌ق‌الدوله و نصرت‌الدوله بود. انگلستان و وثوق‌الدوله برای نابودی نهضت جنگل، هر کاری که از دستشان برمی‌آمد کردند، ولی موفق نشدند. علاوه بر این دو، انگیزه میرزا حفظ استقلال کشور بود که با ورود ارتش سرخ، این مسئولیت مضاعف هم شده بود. انگلیسی‌ها در ایران، مشی یغماگرانه داشتند و نیروهای شوروی جدید، با آنها و این مشی ضد انسانی مخالف بودند.
 
میرزا کوچک‌خان جنگلی در یکی از جلسات مذاکره با نمایندگان دولت شوروی
میرزا کوچک‌خان جنگلی در یکی از جلسات مذاکره با نمایندگان دولت شوروی

همکاری موقت میرزا کوچک‌خان جنگلی با ارتش سرخ، چه ساحت‌ها و عرصه‌هایی را دربر می‌گرفت؟
میرزا هدفی جز حفظ استقلال کشور نداشت و برای جلوگیری از تندروی‌های ارتش سرخ و حزب کمونیست عدالت در باکو، که از ایرانی‌های طرفدار کمونیسم تشکیل شده بود تا اهداف بلشویک‌ها را در ایران پیاده کند، ناچار شد با ارتش سرخ همکاری کند. تمام هدف میرزا این بود که انگلستان با دیدن چنین رقیب سرسختی، از خواسته‌های ناحق خود کوتاه بیاید. از این گذشته لنین طوری رفتار نمی‌کرد که کسی تصور کند که او با اعتقادات دینی مردم کار خواهد داشت. او نه‌تنها همه ملت‌ها را در تعیین سرنوشت خود آزاد می‌دانست، بلکه برای مسلمان‌ها حساب ویژه‌ای باز کرده بود! او در 20 نوامبر سال 1917، همراه با استالین اعلامیه‌ای را منتشر کرد که طبق آن، مسلمانان حق داشتند مساجدشان را که تزارهای روسیه ویران کرده بودند، بسازند و مراسم مذهبی خود را اجرا کنند. به همین دلیل همه مسلمانان آزادی‌خواه، از جمله میرزا امیدوار شده بودند که شوروی قصد دخالت در امور کشورهای دیگر را ندارد. بلشویک‌ها هم با طرح این شعارها، به هر کشوری که وارد شدند، مورد استقبال قرار گرفتند و قدرت‌های رقیب، مخصوصا انگلستان را که مسلمانان از آنها به‌شدت متنفر بودند، کنار زدند. بلشویک‌ها مبارزاتشان را با ادعای آزادی‌خواهی برای همه دنیا شروع کردند و موفق هم شدند. لنین به همه مسلمانان وعده داد که اگر با انقلاب روسیه همراهی کنند، آنها را به استقلال و آزادی می‌رساند و این زمانی بود که دولت عثمانی از هم فرو پاشیده بود و کشورهای عربی، مخصوصا کشورهای اسلامی، اسیر چنگال انگلستان و فرانسه بودند. میرزا هم تلاش می‌کرد با استناد به شعارهای رهبران شوروی، جلوی دست‌درازی‌های ارتش سرخ را بگیرد.
 
علت وقوع کودتای سرخ در ایران چه بود؟ و چرا رهبران شوروی و طرفداران آنها، به کودتا دست زدند؟
این نکته در تبیین تاریخچه نهضت جنگل، کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. شاید یکی از انگیزه‌های وقوع این کودتا، آن هم یک ماه پیش از برگزاری کنگره بین‌الملل سوم، این بود که کسانی از ایران در آن شرکت کنند که تفکرشان با حکومت شوروی همسوتر بود؛ چون میرزا قطعا آدم‌های متدینی را برای اعزام به این کنگره انتخاب می‌کرد. از این گذشته کمونیست‌های محلی، از جمله کسانی که در ایران دست به کودتای سرخ زدند، برخلاف ادعای رهبران خود عمل می‌کردند. به همین دلیل میرزا از لنین خواست از مردم ایران حمایت کند. در این کنگره کاملا رعایت حال مسلمانان می‌شود، از جمله اینکه به‌محض آنکه صدای اذان از مسجد بلند می‌شود، انور پاشا به نماز می‌ایستد و بسیاری از نمایندگان مسلمان، اعم از کمونیست و حتی غیر کمونیست، پشت سر او نماز می‌خوانند! البته کمونیست‌ها جایگاه انور پاشا را در کنگره تحمل نکردند و هنگامی که او برای ادای نماز از کنگره بیرون رفت، یکی از کمونیست‌های آذربایجان به نام بنیادزاده، علیه او صحبت کرد. کمونیست‌ها سعی کردند از نفوذ انور پاشا در کنگره بکاهند و از نشر افکار او جلوگیری کنند.
 
آیا صرفا اعتقادات دینی میرزا کوچک‌خان جنگلی باعث شد او با بلشویک‌ها شرط بگذارد که کاری به اعتقادات مردم نداشته باشند، یا اساسا تبلیغ کمونیسم در ایران را بی‌فایده قلمداد یا احساس می‌کرد که این‌گونه رفتارها، به وحدت ملی صدمه می‌زند؟
بدیهی است که تبلیغ کمونیسم با باورهای میرزا در تضاد بود، اما میرزا مبارزه را خوب می‌شناخت و می‌دانست اگر بلشویک‌ها آزاد باشند که مرام خود را تبلیغ کنند، قطعا گروه‌های مخالف هم این حق را طلب می‌کنند و نهایتا اختلاف شدیدی ایجاد می‌شود و ممکن است احساسات مردم هم تحریک شود. میرزا انسان آزادی‌خواهی بود و ابراز عقیده، از نظر او اشکالی نداشت؛ به همین دلیل با اینکه با اعتقادات بلشویک‌ها مخالف بود، اما به آنها حق می‌داد که عقایدشان را مطرح و درباره‌اش بحث کنند، اما اجازه ایجاد اختلاف و شکاف نمی‌داد و به همین علت سعی می‌کرد عدم تبلیغ مرام کمونیستی در ایران را به بلشویک‌ها بقبولاند. البته بلشویک‌ها به قول و قرارهایی که با میرزا گذاشتند، عمل نکردند و این هم از آنها بعید نمی‌نمود.
 
میرزا کوچک‌خان جنگلی
میرزا کوچک‌خان جنگلی

بااین‌همه امثال احسان‌الله خان، با گرایش‌های قوی کمونیستی، در سطوح بالای رهبری نهضت حضور داشتند. این مسئله چه توجیهی دارد؟
هدف اصلی میرزا، آزاد کردن کشور از چنگال انگلیس و مبارزه با قرارداد ننگین 1919 بود؛ به همین دلیل از هر اقدامی که به درگیری بین نیروهای جنگل و پراکندگی و تضعیف آنها منجر می‌شد، اجتناب می‌کرد؛ لذا حتی اگر با عقیده و رفتار کسانی مخالف هم بود، به خاطر مصالح نهضت جنگل سکوت می‌کرد. قرار دادن شرط عدم تبلیغ مرام کمونیستی در ایران با شوروی‌ها، نشانه آشکار مخالف میرزا با کمونیستم است. او در نامه‌ای به لنین تأکید می‌کند که تبلیغ کمونیسم، مردم را از حکومت شوروی دور می‌کند و به دامن دشمن می‌اندازد؛ زیرا کمونیسم با باورهای دینی ملت ایران در تضاد است.
در کل میرزا معتقد بود که دخالت کمونیست‌ها در ایران، فرقی با دخالت انگلیسی‌ها ندارد و جان و مال مردم از گزند آنها در امان نیست و اگر روس‌ها هم شیوه انگلیسی‌ها را در پیش بگیرند، او آنها را هم در کنار انگلیس و حکومت مستبد ایران، در یک ردیف قرار خواهد داد و با هر سه خواهد جنگید! میرزا معتقد بود کمونیسم هیچ نسبتی با اعتقادات مردم ایران ندارد و کل جریان جنگل را لکه‌دار می‌کند و لذا با هر کسی که به این مرام گرایش داشت، قاطعانه برخورد می‌کرد، اما در عین حال معتقد بود در مرحله مبارزه با دشمن خارجی، باید فقط روی این هدف متمرکز شد و اختلافات را کنار گذاشت. احسان‌الله خان در اندیشه گسترش سوسیالیسم بین‌الملل و کمونیسم بود، که میرزا با هر دوی آنها مخالف بود، ولی می‌گفت قبل از اینکه حکومت مستقر و مستحکم شود، نباید این بحث‌ها را پیش کشید. منتها خالو قربان و احسان‌الله خان، به هیچ اصلی پایبند نبودند و دست به کارهای ناجوانمردانه‌ای مثل حمله به مردم و غارت اموال آنان می‌زدند و مردم را از بلشویسم و سوسیالیسم متنفر کردند! میرزا به‌شدت در برابر این رفتارها موضع‌گیری کرد، لذا بلشویک‌ها و طرفداران آنها دست به کار شدند و با بهتان زدن، شایعه‌پراکنی، ناسزاگویی و روش‌های غیراخلاقی با او درافتادند و در شرایط حساسی که سرنوشت کشور به تار مویی بند بود و به وحدت همه اقشار نیاز داشت، آرامش را به هم زدند و باورهای مذهبی جوانان را سست کردند. ایادی انگلیس هم از این موقعیت نهایت بهره را بردند و علیه جمهوری نوبنیاد میرزا، تبلیغات گسترده‌ای به راه انداختند. کمونیست‌ها هم، از هیچ نوع لجن‌پراکنی و تهمت علیه میرزا فروگذار نکردند. سرانجام شوروی با استفاده از اهرم حزب عدالت باکو، در 14 ذیقعده سال 1338 کودتای سرخ را سامان داد و احسان‌الله خان را به کمیسری امور خارجه و خالو قربان را به‌عنوان کمیسر جنگ منصوب کرد. کودتاگران عده‌ای از یاران میرزا را که در رشت مانده بودند، دستگیر کردند. میرزا برای جلوگیری از درگیری، از فومن عقب‌نشینی کرد و وقایع تلخ بعدی پیش آمدند.  
https://iichs.ir/vdcjite8.uqexmzsffu.html
iichs.ir/vdcjite8.uqexmzsffu.html
نام شما
آدرس ايميل شما