پایگاه اطلاعرسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛
از نگاه شهید آوینی آیا بین سینما و انقلاب اسلامی میتوانست نسبت و حتی رابطهای وجود داشته باشد؟
بله؛ اما در این زمینه سینمای موعود یا مطلوب مدنظرش بود، نه فیلمهایی که در سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سینماها نشان میدادند. برای درک نگاه آن بزرگوار، باید به گفتهها و نوشتههای ایشان رجوع و در آنها تأمل کرد. ایشان صاحب تفکری اصیل و خلافعادت بود. از نگاه شهید آوینی انقلاب اسلامی واقعهای بسیار شگفتآور و از جنس دعوت پیامبران بود، که انسانها را به فطرتشان رجوع میدهد و آغازی نو در تاریخ است. ایشان انقلاب ایران را واقعهای سیاسی و یا حتی تاریخی به معنای امروزیاش تفسیر نمیکرد، بلکه آن را حادثهای در امتداد تاریخ پیامبران میدانست و معتقد بود عصر جدیدی آغاز شده که ما طلیعهدارش خواهیم بود. در عین حال متذکر بود که ما بهرغم پیروزی، هنوز در محاصره تمدن غرب هستیم و نمیتوانیم از تماس با غربیها و مظاهر تمدنشان دور بمانیم. ایشان از فرار و گوشهنشینی پرهیز داشت و میگفت: «حالا که طلیعهداران تاریخ آیندهایم، بهتر است به جای خزیدن در غار، بر دامنه آتشفشان منزل گزینیم...».
هیچ موضوعی در زندگی او، از جوانی تا شهادت، به اندازه مسئله نسبت میان ما و غرب، ذهنش را مشغول نکرده بود و آنچه که نوشته، شرح و تفصیل این نسبت در حوزههای گوناگون است. مسئله ما و غرب بسیار دشوار و پیچیده است، که بررسی آن نیازمند همت والائی است و شهید آوینی چنین همتی را داشت. ایشان میان فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی و فرهنگ و هنر غرب مواجهه میدید، امّا بهجز در برخی از موارد که قدرت سیاسی با اثر فرهنگی و هنری یکی شده بود، مخاصمه نمیدید. ایشان سینما را به عنوان یکی از پدیدههای فرهنگ غرب، پدیدهای قابل اهمیت، تأثیرگذار و درخور توجه میدانست. سینما در نظرش مهمترین هنر این روزگار و فیلمسازی، استفاده از تأثیرگذارترین رسانه موجود بود و لذا در این زمینه، بیش از هزار صفحه نوشت و بیش از صد فیلم و برنامه تلویزیونی به یادگار گذاشت.
باور رایج این است که سینما، جزئی از فرهنگ مهاجم و براندازنده غربی است. شهید آوینی چگونه میخواست بین انقلاب اسلامی و سینما، ارتباط برقرار کند؟
بحث دشوار و پیچیدهای است. بیتردید وجه مهاجم و برانداز فرهنگ غربی، از نگاه آقای آوینی پنهان نمانده بود. اصلا اصطلاح تهاجم فرهنگی را برای نخستین بار، ایشان به کار برد. ویژگی فرهنگ غرب ــ که از آن به تهاجم تعبیر میشود ــ گاهی یک توطئه و دسیسه سیاسی، برای براندازی یک فکر، یا یک دولت، یا یک شخص است، امّا همیشه هم این طور نیست. فرهنگ غرب مهاجم است، امّا این تهاجم همیشه سیاسی نیست، بلکه چون سالهای سال تمدن غرب غالب بوده، خصوصیت ذاتی این تمدن به تهاجم مبدل شده است. وقتی امری غالب است، طبعا مهاجم هم هست، که لزوما دسیسه نیست. ایشان معتقد بود فرهنگ غرب مهاجم است، امّا تاریخ آینده از آن ماست، پس باید بر فرهنگ غرب غلبه و عرصه را از آنِ خود کنیم.