تهیه و تنظیم: مریم حسینی
فکر احداث راه آهن از نیمه دوم قرن نوزدهم در زمان سلطنت
ناصرالدینشاه قاجار بهوجود آمد. بسیاری از صاحبنظران این دوران، کشیدن خط آهن سراسری در ایران را به منزله راهی برای گسترش ارتباط با دنیای غرب و پیشرفت و تمدن تلقی میکردند. این در حالی بود که ایران در این دوران یک جامعه کشاورزی سنتی بود که بهواسطه سلطه و نفوذ همهجانبه روس و انگلیس، در وابستگی به نظام اقتصاد جهانی به سر میبرد و چه بسا در صورت عدم مدیریت، خط آهن به پروژهای برای سهلالوصول شدن ارتباط با ایران و تکمیل این ارتباط یکجانبه و تحمیلگرانه و نابودی هر چه بیشتر استقلال اقتصادی ایران تبدیل میشد. با توجه به همین موضوع، روزنامه «اختر» که ابتدا از احداث راه آهن در ایران قرن نوزدهم حمایت میکرد، با اعراض از این عقیده، به مضرات ناشی از راه آهن و تجارت آزاد حاصل از آن برای ایران قرن نوزدهم پرداخت. اختر با تأکید بر ضرورت تقدم علم و دانش بر راهآهنسازی، در مورد نتیجه حاصل از پیوند تجارت ایران با بازار جهانی مینویسد:
«بالفرض چون راه ما به فرنگستان نزدیک شد، بالطبع امتعه ما به فرنگستان به آسانی میرود و همچنین امتعه فرنگستان نیز به سهولت وارد ایران میشود. ببینیم امتعه ما چیست جز اعمالات؛ از قبیل فرش و شال و مانند اینها از منسوجات و پارهای حبوبات و تریاک و تنباکو و پنبه و امثال اینها که در حالت بیعلمی، اولا تنها کسانی که مباشر این کارها هستند منفعت میبرند و سایر اجزای ملت به کمال فلاکت گرفتار گردند و در حالتی که میبینند ایرانیان امتعه و آلات و اسباب خوب و قشنگ فرنگستان را میخواهند داشته باشند و بنابراین مخارج یک بر صد میافزاید. در مقابل متاع داخلی نیست و علمی هم ندارند که فراخور احتیاج تدبیری بکنند. باز البسه و آلات و اسباب ملزومه را یا از فرنگستان باید بیارند، یا آنکه فرنگیها بیایند و در ایران کارخانهها راه بیندازند. خودشان نه تاجر داشته باشند و نه فابریک و نه صنعت و نه هنر. آن وقت این قسم تجارتها که تجار ما اکنون دارند به کلی منسوخ میشود و جمیع کارها به دست بیگانگان افتاده برای ما نخواهد ماند. مگر فعلگی و زحمات دست که آن هم در داخله قیمتی نخواهد داشت؛ چنانکه نمونه کار از حالا معلوم است که تجارتهای عمده امتعه ایران در دست اهل اروپاست با اینکه راه (راه آهن) نیست».1