نقد امام خمینی یک نقد بنیادین بود که پایههای دولت بهاصطلاح توسعهگرای رضاشاه را نشانه میگرفت: «[رضاخان] از قزوین آمد، تهران را گرفت و کودتا کرد و یک عدهای را گرفت، حبس کرد و کمکم ماند. اولش نمیدانم رئیس قشون بود و بعد کمکم شد وزیر جنگ و بعد کمکم شد نخستوزیر و بعد هم با سرنیزه مجلس درست کرد و با سرنیزه الزام کرد اینها را که باید قاجاریه را خلع بکنید و باید من سلطنت کنم. همهاش سرنیزه بود!»