«یک ارزیابی تاریخی از قیام 15 خرداد 1342» در گفت‌وشنود با مسعود رضایی

تدبیر امام، پیشاپیش ترفندهای رژیم شاه را خنثی می‌کرد!

آنچه در پی می‌آید، خوانشی دیگر از بسترهای قیام 15 خرداد 1342 و ویژگی‌های رهبر بزرگ آن است. مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر، در این گفت‌وشنود، سعی می‌کند با روایت قبل و بعد این رویداد تاریخی، علل تداوم یاد و خاطره آن تا پیروزی انقلاب اسلامی و نیز تا هم اینک را مورد بازاندیشی قرار دهد
تدبیر امام، پیشاپیش ترفندهای رژیم شاه را خنثی می‌کرد!
پایگاه اطلاع‌رسانی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ 
ارزیابی شما از زمینه‌های قیام تاریخی 15 خرداد 1342 چیست؟ چه عواملی را در ایجاد این رویداد مهم، مؤثر می‌بینید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. باید عرض کنم که سخنرانی تاریخی حضرت امام خمینی، در روز 13 خرداد 1342، برای رژیم شاه بسیار سنگین تمام شد! رژیم پهلوی احساس می‌کرد که اگر حضرت امام آزاد باشند، همچنان به این سخنرانی‌های افشاگرانه‌شان، بدون هیچ هراس و واهمه‌ای از رژیم شاه، ادامه خواهند داد. به همین خاطر است که در اولین ساعات روز 15 خرداد، با اعزام نیرو به قم و حمله به منزل حضرت امام، ایشان را دستگیر می‌کنند! مأموران رژیم، پس از اذان صبح روز 15 خرداد 1342، حضرت امام را به زندان قزل‌قلعه تهران منتقل می‌کنند. خبر دستگیری «آیت‌الله خمینی»، به عنوان یکی از مراجع وقت و البته جدی‌ترین معترض به رژیم پهلوی در میان آنان، به‌سرعت در جامعه پخش می‌شود. هرچند که از مدت مرجعیت حضرت امام خیلی نمی‌گذشت، ولی به‌هرحال به دلیل فعالیتی که ایشان در آن دو سالِ بعد از رحلت آیت‌الله بروجردی انجام داده بودند، به یک مرجع مبارز، شجاع و ضدبیگانه، در کشور معروف شده بودند. پیچیدن این خبر در جامعه، موجب می‌شود که مردم، برای دفاع از مرجعیت و دین و برای ابراز مخالفت با اقدامات رژیم پهلوی، در مناطق مختلف به‌خصوص در تهران، قم و ورامین، تظاهرات بزرگی برپا کنند. البته دولت اسدالله علم، در همان مسیری که همواره رژیم پهلوی در پیش گرفته بود، حرکت و این قیام را به‌شدت سرکوب کرد! به‌طوری که در این قیام و تظاهرات مردمی، تعداد بسیاری شهید و مجروح می‌شوند؛ لذا با آنکه این قیام، به‌ظاهر سرکوب شد و در آن روز، تعداد زیادی شهید و مجروح شدند و ما دیگر بعد از آن تاریخ، به این شکل و صورت، تظاهرات دیگری را شاهد نیستیم و به‌رغم اینکه رژیم پهلوی بعد از آن واقعه احساس کرد که این قیام را فرونشانده و یک مقدار هم خیالش بابت اینکه موفق شده آن موج مخالفت را فرو بنشاند، راحت شد، اما تأثیرات آن، به‌شدت در ذهن و عقیده مردم باقی ماند. اما نکته اصلی در این ماجرا، این بود که امام آن فضای سکون و سکوت در جامعه را شکستند و یک روز پراعتراض و یک قیام ماندگار را در تاریخ ایران به یادگار گذاشتند؛ روزی که از آن، همیشه به عنوان روز عزای ملی یاد می‌شد! روزی که هر سال با رسیدن موسم آن، مردم و نیروهای مذهبی و انقلابی، مجددا و به نوعی با قیام حضرت امام تجدید بیعت می‌کردند؛ یعنی اگر آن اتفاق نمی‌افتاد، در واقع آن روز تاریخی و آن یوم‌الله به‌وجود نمی‌آمد و آثار و تبعات خاص خودش را نداشت. با شکل‌گیری قیام 15 خرداد، این خاطره در حافظه تاریخی و جمعی مردم باقی ماند و گویی هر سال، این ماجرا نو می‌شد! به‌خصوص اینکه حدود یک سال‌و‌نیم بعد از این ماجرا، یعنی در آبان‌ماه سال 1343 هم، حضرت امام به واسطه سخنرانی اعتراضی علیه لایحه کاپیتولاسیون، از ایران تبعید شدند. خاطره این قیام و تبعید حضرت امام، در یاد و حافظه مردم ایران زنده ماند و این مسیر ادامه پیدا ‌کرد تا به قیام انقلابی مردم ایران در دی‌ماه 1356 و پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 منجر شد.
 
مسعود رضایی
 
در قیام 15 خرداد، چه قشرهایی از جامعه با نهضت حضرت امام همراه شدند؟ این سؤال را از آن جهت مطرح می‌کنم که عده‌ای معتقدند تنها بخشی از بازاریان، با این قیام همراهی کرده‌اند؟
البته ما نمی‌توانیم بگوییم که همه جامعه ایران در این قیام حاضر شدند؛ این‌گونه نبود، اما اقشار متنوعی از مردم، در این قیام حضور داشتند. اینکه ما این حضور را تنها اختصاص بدهیم به بازاریان، قطعا درست نیست! ما در آن دوران، یک جامعه مذهبی در کشور داشتیم که علاوه بر روحانیان، بازاری مذهبی، کارمند مذهبی، کاسب مذهبی، دانشجوی مذهبی و... هم بودند. جامعه‌ای که همه مشاغل و طبقات، در آن عمدتا مذهبی هستند؛ مثلا آیا در هیئت‌های عزاداری که شکل می‌گرفت، فقط یک قشر خاص حضور داشتند؟! یا در همان هیئت‌های مذهبی، که محل بعضی از آنها در خود بازار بود، مگر فقط بازاریان حضور پیدا می‌کردند؟! واقعا این‌گونه نبود. از همه اقشار جامعه علاوه بر بازاریان، در این هیئت‌ها جمع می‌شدند و عزاداری می‌کردند؛ بنابراین می‌خواهم بگویم که اگرچه تمام آحاد جامعه در این قیام حضور نداشتند، از تمامی اقشار مذهبی جامعه، در این قیام بودند و واقعا اینکه ما بیاییم این حضور را منحصر کنیم به بازاریان یا به دانشجویان یا کشاورزان، قابل اثبات نیست! کسانی هم که می‌‌گویند: فقط بازاریان در این قیام حضور داشتند، چطور قادرند این حرفشان را اثبات کنند؟ جز این است که فقط به‌صورت یک ادعا می‌توانند آن را مطرح کنند.
 
ویژگی‌های رهبری حضرت امام، در آغاز نهضت اسلامی چه بود؟
اولین ویژگی حضرت امام، تکلیف‌مداری ایشان است. ایشان به عنوان یک مرجع عالی‌قدر و در نگاهی کلان‌تر به عنوان یک مسلمان وظیفه‌شناس، معتقد بودند که تکلیفشان در آن زمان، ایستادگی در برابر سیاست‌های رژیم پهلوی است؛ همان سیاست‌هایی که در جهت تأمین منافع بیگانه است؛ لذا این مسئله را به عنوان یک تکلیف در نظر می‌گیرند و در این مسیر، قدم می‌گذارند. ویژگی دوم حضرت امام، شجاعت ایشان است. امام خمینی می‌دانستند در صورتی که در این مسیر قدم بگذارند، رژیم پهلوی برخورد سخت و سنگینی با ایشان خواهد داشت. واقعه روز 2 فروردین 1342، کاملا پیش چشم ایشان قرار داشت! حضرت امام می‌دانستند که رژیم پهلوی، سیاست مشت آهنین را در برابر مخالفانش انتخاب کرده، اما در عین حال با آن شجاعتی که داشتند، وارد این مسیر شدند. ویژگی سوم حضرت امام، هوشمندی و برنامه‌ریزی ایشان است. امام به طلاب و روحانیان فرمان می‌دهند که ماجرای حمله مزدوران رژیم به مدرسه فیضیه را در تمام کشور مطرح کنند؛ علاوه بر آنکه خودشان هم، وارد صحنه می‌شوند و این مسئله را دنبال می‌کنند. به واقع ایشان در همان آغاز نهضت، نشان می‌دهند که یک شخصیت کاملا مدیر و مدبر هستند. ویژگی چهارم، استقامت حضرت امام در این مسیر است. این‌طور نیست که وقتی در روز 15 خرداد، مأموران رژیم امام را دستگیر کردند، ایشان دچار نوعی ضعف و تزلزل در اراده بشوند و در ادامه مسیر، تردید پیدا کنند. حضرت امام در مسیری که فکر می‌کنند تکلیف الهی است، با شجاعت و برنامه‌ریزی وارد می‌شوند و در مقابل تمامی مشکلات و مصائبی که در این مسیر برایشان پیش می‌آید، استقامت و پایداری می‌کنند و هرگز پا پس نمی‌کشند! چراکه بعد از اینکه رژیم ایشان را در خرداد 1342 دستگیر و به زندان منتقل می‌کنند و بعد در خانه‌ای در منطقه قیطریه تهران در حصر قرار می‌گیرند، و نهایتا در فروردین 1343 آزاد می‌شوند، بعضی از عوامل رژیم، این شایعه را مطرح می‌کنند که ایشان تعهد داده‌اند که دیگر مخالفتی نکرده و علیه حاکمیت اقدامی انجام ندهد! بلافاصله حضرت امام، این شایعه را تکذیب می‌کنند. ایشان همان زمان اعلام می‌کنند: هیچ تعهدی به رژیم پهلوی نداده‌اند و در همان مسیر قبلی، به حرکتشان ادامه می‌دهند. البته بعدا هم با عملکردشان، به همه نشان دادند که در همان مسیر قبل هستند؛ چرا که چند ماه بعد، وقتی لایحه کاپیتولاسیون از سوی دولت حسنعلی منصور مطرح می‌شود، ایشان با همان شجاعت و تکلیف‌مداری، به مخالفت با این برنامه می‌پردازند. حضرت امام در سخنانشان، به رژیم پهلوی حمله و شاه را متهم می‌کنند که این مملکت و کشور را در برابر بیگانه خار و ذلیل کرده و عزت و شرف ملت و ارتش ایران را فروخته است! حضرت امام با همین شجاعت، مسیر مبارزه را ادامه می‌دهند، حتی زمانی که از کشور تبعید می‌شوند، و نهایتا با تداوم همین رویکرد، انقلاب اسلامی را به اوج و پیروزی می‌رسانند.
  https://iichs.ir/vdcbw9b8.rhb9spiuur.html
iichs.ir/vdcbw9b8.rhb9spiuur.html
نام شما
آدرس ايميل شما