مخالفت ساواک با اشتغال یک فرد در رادیو و شورای داوری!/ گزارش ساواک درباره تأسیس روزنامه «آیندگان»/ ماشین‌آلات روزنامه آیندگان از اسرائیل و اروپا خریداری شده است!/ همایون از مؤسسه فرانکلین استعفا داد تا آیندگان آمریکایی معرفی نشود!/ اشرف پهلوی: رشد کشورهای در حال توسعه مأیوس‌کننده است/ وزیر کشاورزی برای مرخصی به شمال رفت!/ سفر وزیر آبادانی و مسکن به بلغارستان/ معاون وزارت اطلاعات و نشریات پاکستان در تهران/ دبیرکل حزب مردم: در ایران کارگران محروم نیستند؛ دیگر فئودالی در کشور وجود ندارد! / سه فرماندار برکنار شدند
31 تیر 1346
 

مخالفت ساواک با اشتغال یک فرد در رادیو و شورای داوری!

بر اساس یک گزارش ساواک به تاریخ 31 تیر 1346 درباره امیرتوکل کامبوزیا «چون ادامه خدمت وی در اداره رادیو به مصلحت نبود، ابلاغ گردید که به خدمتش خاتمه داده شود و همچنین با اشتغال به کار وی در شورای داوری نیز موافقت نگردید».[1]
 

گزارش ساواک درباره تأسیس روزنامه «آیندگان»

بر اساس گزارش ساواک به تاریخ 31 تیر 1346 «بعد از یک سال و نیم کوشش و تهیه طرح و مقدمات لازم شرکتی به نام شرکت مطبوعاتی (آیندگان) تشکیل شده است که وظیفه آن مثل شرکت‌های بزرگ مطبوعاتی دنیا چاپ و انتشار نشریه‌های مختلف مطبوعاتی خواهد بود».
این گزارش می‌افزاید: شروع کار این شرکت با انتشار روزنامه‌ای است به نام روزنامه «آیندگان» که قرار است تا دو روز دیگر امتیاز آن به نام خانم شاهرودی صادر شود. بعد از آنکه امتیاز مزبور صادر شد، خانم شاهرودی امتیاز را به شرکت آیندگان واگذار خواهد کرد.
مؤسسین شرکت آیندگان عبارت‌اند از: خانم شاهرودی با 50 سهم، داریوش همایون با 150 سهم، جهانگیر بهروز با 100 سهم، دکتر مهدی سمسار با 100، و دکتر مهدی بهره‌مند با 100 سهم. سهام مزبور ده‌هزار ریالی است و قرار است یک نفر دیگر هم در هیئت‌مدیره گذاشته شده، اما اسم این یک نفر هنوز اعلام نشده است.
علاوه بر هیئت‌مدیره گروهی دیگری از جمله سیروس آموزگار، علی باستانی، شائول نجاش، هاله اسفندیاری، کریم امامی و یکی دو نفر دیگر از نویسندگان جراید هر یک حاضر به خرید مقدار سهامی از این شرکت شده‌اند. البته اکثر سهام در اختیار هیئت‌مدیره است.
درباره چگونگی ایجاد این نشریه باید متذکر شد که در حدود یک سال و نیم پیش داریوش همایون، که در مؤسسه فرانکلین مشغول کار بود، پس از گفت‌وگو و تبادل نظر با دکتر سمسار، دکتر بهره‌مند و بهروز با تیمسار پاکروان، وزیر وقت اطلاعات، ملاقات کرد و با توجه و تذکر به اینکه روزنامه‌های کنونی (اطلاعات و کیهان) نه مورد تأیید دولت هستند و نه مردم، فکر خود را در مورد ایجاد یک واحد مطبوعاتی با ایشان در میان گذاشت و ایشان نیز جریان را به اطلاع آقای نخست‌وزیر رساند و بعدا همایون چند بار با آقای نخست‌وزیر ملاقات نمود و آقای نخست‌وزیر هم بعد از این ملاقات‌ها فکر آنها را پسندید و وعده همه گونه کمک به آنها داد و حتی آمادگی خود را برای همکاری به آنها اعلام کردند و ضمنا جریان امر را به شرف عرض رساندند و شاهنشاه نیز اجرای چنین برنامه‌ای را مورد تأیید قرار دادند.
این جریانات مدت یک سال و چند ماه به طول انجامید و به طوری که در هفته گذشته گفته شد در آخرین مراحل از طرف تیمسار نصیری با اجرای این نقشه مخالفت شده است، ولی بعدا از طرف شاهنشاه آریامهر دستور اکید صادر گردیده که برای انتشار روزنامه آیندگان کمک‌های لازم از طرف دولت بشود و قرار است در مرحله اول مبلغ یک‌میلیون تومان به شرکت وام داده شود و بعد یکی از بانک‌ها نیز کسری سرمایه شرکت را در اختیار بگذارد.
 

ماشین‌آلات روزنامه آیندگان از اسرائیل و اروپا خریداری شده است!

اکنون که این کار در شرف انجام است شرکت درصدد فروش سهام خود می‌باشد و عده‌ای افراد غیر مطبوعاتی از جمله آقای مهندس طالقانی، وزیر اسبق کشاورزی، درصدد خرید سهام هستند. هیئت‌مدیره قصد دارد که به هر نفر بیش از ده تا پانزده سهم نفروشد که سهامداران جزئی هیچ وقت دارای قدرتی در شرکت نگردند و همین پنج نفر و یا چهار نفر (همایون، بهروز، بهره‌مند و سمسار) سیاست این مؤسسه مطبوعاتی را در دست داشته باشند. مقدمات کار انتشار روزنامه از هر لحاظ فراهم شده است. ماشین‌آلات چاپ در سفر اخیر همایون به اسرائیل و اروپا خریداری شده و قرار است این شرکت چند دستگاه خبرگیری نیز خریداری کند.
با توجه به مطالب فوق هرگاه این شرکت مطبوعاتی تشکیل شود باید آن را یک شرکت بین‌المللی اسم گذاشت که عناصر وابسته به همه کشورهای بزرگ اعم از شرق و غرب در آن شرکت دارند بنابر دلایل مشروحه زیر:
 

همایون از مؤسسه فرانکلین استعفا داد تا آیندگان آمریکایی معرفی نشود!

 1. داریوش همایون، که رل اصلی را دارد، عضو مؤسسه فرانکلین و رئیس و بازرس این مؤسسه آمریکایی در آسیاست؛ منتها دو ماه پیش که موضوع تشکیل این شرکت قطعیت یافت، به‌ظاهر از مؤسسه مزبور استعفا کرد تا بعدا روزنامه یا نشریات مؤسسه او از همان بدو شروع کار به عنوان یک نشریه یا نشریات آمریکایی معرفی نشوند؛
2. جهانگیر بهروز، که مدت‌ها به جرم عضویت در حزب توده و بعدا به اتهام همکاری با کشورهای کمونیستی در زندان بود و ظرف سه چهار سال اخیر علاوه بر همکاری با کشورهای اروپای شرقی با سفارتخانه‌های آمریکا و انگلیس و دیگر سفارتخانه‌های خارجی رابطه برقرار کرده است و ضمنا تا حدی توانسته است نظر سازمان‌های انتظامی را جلب نماید و از این طریق به آلمان شرقی سفر کند یا در کنگره روزنامه‌نگاران کمونیست شرکت نماید و هر نوع اطلاعاتی را بدون ابا به سفارتخانه‌ها بفروشد، اکنون عضو فعال این شرکت است؛
3. دکتر سمسار، که همکاری او با سفارتخانه‌های اروپای شرقی قطعی است و همین هفته قبل جلو سفر او به شوروی گرفته شد، عضو دیگر این شرکت است.
همکاران دیگر شرکت شائول نجاش و همسر او، هاله اسفندیاری، هستند که اگرچه از نظر مالی در رفاه هستند، اما وجود آنها همیشه در «کیهان» مورد اعتراض سفارتخانه‌های عربی بوده است و مخصوصا نجاش به عنوان یک عنصر اسرائیلی در ایران معروف است تا آنجا که ناچار شده نام خود را از شائول به آلفرد تغییر دهد (در امضای مقالات)؛
4. مهرآیین، نویسنده کیهان انگلیسی، همان کسی است که دستور اخراج او برای مدتی از کیهان اینترنشنال داده شد و به خارج از تهران تبعید گردید.
افراد دیگری که با این نشریه همکاری دارند شاید هر یک کم و بیش دارای چنین وضعی باشند، اما مهم‌تر از همه اینکه این افراد از جمله دکتر سمسار که مرتبا دم از قرض و بی‌پولی می‌زند چگونه قادر است یکصد سهم هزارتومانی خریداری کند و لو آنکه پول را آنها در سه قسط از او دریافت کنند.[2]
 

اشرف پهلوی در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل: رشد کشورهای در حال توسعه مأیوس‌کننده است

روزنامه «اطلاعات» نوشت: اشرف پهلوی، ریاست هیئت نمایندگی ایران در چهل‌وسومین شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد، اعلام خطر کرد هرگاه در سیر تکاملی اقتصادی جهان تجدید نظر نشود، شکی نیست که آینده بشریت و صلح با مخاطرات فراوانی روبه‌رو خواهد شد.
اشرف پهلوی از اینکه «دهه توسعه بین‌المللی»، که اینک در شرف اتمام است، نتوانسته به هدف‌های خود برسد اظهار تأسف کرده و گفت که دبیر کل سازمان ملل متحد در گزارش خود سعی کرده ما را امیدوار سازد، ولی ما نباید خودمان را فریب دهیم؛ زیرا درحالی‌که پیش‌بینی شده بود در سال ۱۹۶۰ کشورهای در حال توسعه سالی 5 درصد رشد اقتصادی خواهند داشت، این رشد به زحمت از 2 درصد بیشتر بوده است و بنابراین ما نمی‌توانیم امیدوار باشیم که در سال ۱۹۷۰ به هدف‌های خود برسیم.
اشرف پهلوی آن‌گاه به کشورهای جهان سوم توصیه کرد برای پیشرفت اقتصادی واقعی خود ابتدا روی منابع مادی و انسانی خود حساب کرده و حداکثر استفاده را از این منابع بگیرند.[3]
 

وزیر کشاورزی برای مرخصی به شمال رفت!

تیمسار سپهبد ریاحی، وزیر کشاورزی، امروز برای استفاده از مرخصی به شمال رفت.
مدت اقامت وزیر کشاورزی احتمالا تا پایان هفته جاری خواهد بود.[4]
 

سفر وزیر آبادانی و مسکن به بلغارستان

آقای دکتر هوشنگ نهاوندی، وزیر آبادانی و مسکن، به اتفاق دو تن از مقامات آن وزارتخانه روز دوشنبه به دعوت وزیر صنایع ساختمانی بلغارستان عازم آن کشور خواهد شد.
این مسافرت دوازده روز به طول می‌انجامد و وزیر آبادانی و مسکن و همراهان از تأسیسات ساختمانی آن کشور بازدید خواهند کرد.
در این سفر آقایان امیر بهمن میکده، مدیر کل نظارت و سنجش، و مهندس ایرانی، رئیس دفتر معیارهای ساختمانی وزارت آبادانی و مسکن، همراه وزیر آبادانی و مسکن خواهند بود.[5]
 

معاون وزارت اطلاعات و نشریات پاکستان در تهران

آقای عبدالمجید مفتی، معاون وزارت اطلاعات و نشریات پاکستان، بعد از ظهر پنجشنبه با آقای جواد منصور، وزیر اطلاعات، ملاقات و مذاکره نمود.
آقای مفتی در مدت اقامت خود در ایران، با مقامات وزارت اطلاعات مذاکراتی درباره موضوعات مورد علاقه دو کشور به عمل خواهد آورد و از صفحات شمالی ایران و همچنین اصفهان و شیراز دیدن خواهد نمود.[6]
 

دبیرکل حزب مردم: در ایران کارگران محروم نیستند/ دیگر فئودالی در کشور وجود ندارد!

روزنامه «اطلاعات» نوشت: از ساعت 6 بعدازظهر دیروز از طرف کارگران وابسته به حزب مردم یک میتینگ انتخاباتی در میدان تسلیحات وحیدیه برگزار گردید.
در این میتینگ انتخاباتی نامزدهای انتخاباتی شورا، سنا و مؤسسان حزب مردم شرکت داشتند.
آقای پروفسور یحیى عدل، دبیرکل حزب مردم، در این میتینگ طی نطقی اظهار داشت:
کارگران عزیز! من به شما عنوان طبقه محروم نمی‌دهم؛ زیرا اگر چنین عنوانی به شما بدهم، نسبت به اقدمات شاهنشاه ایران در ۲۵ سال سلطنت پرافتخارش مرتکب حق‌ناشناسی خواهم گردید.[7]
چند روز قبل در روزنامه رسمی ارگان حزب مخالف دیدم که خطوط درشت برجسته اخطاری به فئودال‌ها کرده بود. همان‌طور که همه شما می‌دانید، فئودال‌ها مالکینی بزرگ بودند که در قرون وسطا در اروپا وجود داشتند و چند نفری هم قبل از انقلاب 6 بهمن در ایران بودند و در نتیجه اجرای قانون اصلاحات ارضی، که بنا به اظهارات رسمی وزیر کشاورزی و معاون ایشان مرحله اول و دوم آن با کمال موفقیت پیش رفته است، املاک این مالکین بزرگ تقسیم شد. دیگر مالک بزرگی در سراسر کشور وجود ندارد؛ بنابراین استعمال کلمه فئودال در روزنامه ارگان یا به علت بی‌اطلاعی نویسنده از معنی آن بوده و یا به خاطر مبارزه انتخاباتی خواسته‌اند کلمه زننده‌ای را برای شکست دادن حریف انتخاب کنند بدون آنکه توجهی به معنای کلمه داشته باشند. به‌هرحال من توصیه می‌کنم در حین مبارزات انتخاباتی از حدود منطق و معقول تجاوز نکنیم.[8]
 

سه فرماندار برکنار شدند

وزارت کشور امروز رسما اعلام کرد که به دستور آقای عبدالرضا انصاری، فرماندار شهرستان‌های سبزوار، ممسنی و تفرش، به علت عدم رعایت بی‌طرفی کامل در امر انتخابات، از کار برکنار و به جای آنان سه فرماندار جدید منصوب و مشغول کار شدند.
آقای مجد به سمت فرماندار سبزوار، حسین پور شهیدی به سمت فرماندار تفرش و آخوندزاده به سمت فرماندار ممسنی منصوب شدند.[9]
 
 صفحه اول روزنامه اطلاعات، 31 تیر 1346
 
پی‌نوشت‌‎ها:
 
[1] . امیر توکل کامبوزیا به روایت اسناد ساواک، ص 50.
[2] . مطبوعات عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک؛ روزنامه آیندگان، ص 10؛ داریوش همایون به روایت اسناد ساواک، ص 77.
[3] . اطلاعات، 31 تیر 1346، ص 20.
[4] . همان‌جا.
[5] . همان‌جا.
[6] . همان‌جا.
[7] . گر چه رشد طبقه کارگر هم‌پای تحولات صنعتی ایران ادامه یافت، اما تغییرات و تحولات عمده و مناسبی در وضعیت معیشتیی و رفاه آنان پدید نیامد. البته در حد فاصل سال‌های ۱۳۴۰ تا۱۳۵۰ تغییرات و بهبود نسبی در وضعیت بیمه و بهداشت و سطح زندگی کارگران در مقایسه با دوران‌های قبل به‌وجود آمد؛ منتها این تغییرات در شرایط جدید به هیچ وجه متناسب با شرایط و استانداردهای بین‌المللی نبود. با تحولات عمده سرمایه و انباشت آن در حد فاصل سال‌های ۱۳۴۲ تا 13۵۶ تلاش سرمایه‌داران در جهت افزایش هر چه بیشتر سود ناشی از سرمایه‌گذاری، آنان را به سوی کاهش هزینه‌ها و از آن جمله کاهش میزان دستمزد کارگران کشاند. در فاصله سال‌های 13۵۳ تا 13۵۶ که بیشترین افزایش در سطح دستمزدها به‌ویژه در بخش صنایع بزرگ صورت گرفت، سرانه مزد و حقوق پرداختی به کارکنان کارگاه‌های بزرگ صنعتی به قیمت ثابت بیشتر از ۵۴.۳ درصد افزایش پیدا نکرد. در حد فاصل سال‌های ۱۳۵۱ تا 13۵۶، میزان اشتغال در صنایع تا رقم 680 هزار نفر بالا رفت که از این میان 580 هزار نفر به وسیله مؤسسات صنعتی استخدام شدند و صدهزار نفر بقیه صاحب کارخانه خود بودند. قلمرو فعالیت‌های ساختمانی بهترین نمونه اشتغال مزدبگیران بود و طبقه کارگر در این بخش در مقایسه با بخش صنایع چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی از ثبات کمتری برخوردار بود.
رک: افراسیابی، ایران و تاریخ، تهران، علم، ۱۳۶۷، ص ۳۰۳.
به‌رغم توسعه بسیاری از کارخانه‌های مدرن در رژیم پهلوی، صنعت ایران بسیار عقب‌مانده بود و اکثر کارگران در کارگاه‌های کوچک و ابتدایی، کمتر از پنجاه نفر کارگر کار می‌کردند، میزان دستمزدها در این کارگاه‌ها بسیار کمتر از کارخانه‌ای بزرگ‌تر و مدرن‌تر بود؛ بنابراین اگر کارگاه‌ها نیز در بررسی به حساب آمده بودند، میزان دستمزدها، بسیار کمتر از آنچه برآورد شده، می‌بود. رژیم پهلوی و سخنگویانشان ادعا می‌کردند که از سال ۱۳۵۳ به بعد میزان دستمزدها بسیار بالا رفته، کارفرمایان ایرانی دائما از گرانی هزینه نیروی کار شکایت داشتند، اما مدارک نشان می‌دهند که بسیاری از این ادعاها مبالغه‌آمیز بودند. با شکل‌گیری انقلاب سفید در سال ۱۳۴۱ و بر اساس اصل ششم آن، که مربوط به سهیم کردن کارگران در سود کارخانه‌ها بود، مقرر بود ۲۰ درصد سود هر کارخانه‌ای به کارگران آن تعلق بگیرد و هدف از این کار ایجاد این ذهنیت بود که اگر کارگران از سود کارخانه سهمی به‌دست آورند، این امر به نوعی در افزایش بازدهی کارخانه‌ها تأثیر مثبت به جای خواهد گذاشت، اما برا ساس آمار منتشره تنها بخش ناچیزی از کارگران مشمول این طرح شدند و این طرح بیشتر حالت عوام‌فریبانه داشته اشت.
رک: افراسیابی، همان، ص ۳۰4.
بیشتر راه‌پیمایی‌های دیگر شهرها در اطراف دانشگاه‌ها، بازار و حوزه‌های علمیه برپا می‌شد و تظاهرکنندگان اغلب از طبقات متوسط سنتی و جدید بودند، اما پس از خرداد ۱۳۵۷ که فقرای شهری به‌ویژه کارگران ساختمانی و کارخانه‌ها نیز به تظاهرات خیابانی روی آوردند، وضعیت کاملا دگرگون شد. این مشارکت نه تنها راه‌پیمایی‌های چند ده هزار نفری را چندهزار نفری و حتی میلیونی تبدیل کرد، ترکیب طبقاتی جناح مخالف را دگرگون ساخت و اعتراض طبقه متوسط را به صورت اعتراض گسترده طبقه متوسط و کارگر درآورد. در واقع به صحنه آمدن طبقه کارگر پیروزی نهایی انقلاب اسلامی را ممکن ساخت.
رک: ویلیم فلور، اتحادیه‌های کارگری و قانون کار در ایران، تهران، افست، ۱۳۷۱، ص ۹.
[8] . اطلاعات، همان، صص 1 و 17. 
[9] . همان‌جا. 
https://iichs.ir/vdcdzo0x.yt0ks6a22y.html
iichs.ir/vdcdzo0x.yt0ks6a22y.html
نام شما
آدرس ايميل شما