فعالیت شورای عالی تاج‌گذاری پایان یافت/ در صورت توافق ایران و کنسرسیوم؛ ایران سی‌میلیون دلار اضافه درآمد خواهد داشت/ «نیروی دریایی ایران دارای نیروی ضربتی شده است»/ نرخ عوارض برق تغییر می‌کند/ «جلوی مهاجرت شهرستانی‌ها به تهران گرفته می‌شود»!/ رشد جمعیت/ اتومبیل و جمعیت
۱۵ آبان ۱۳۴۶


فعالیت شورای عالی تاج‌گذاری پایان یافت

جراید امروز کشور نوشتند: با صدور فرمان همایونی شورای عالی تاج‌گذاری به کار خود پایان داد.
محمدرضا پهلوی در این فرمان از خدمات تیمسار سپهبد یزدان‌پناه، رئیس شورای عالی تاج‌گذاری، اعضای شورا و کمیته‌های وابسته و همه کسانی که در سراسر مملکت در امر تاج‌گذاری وظیفه‌ای برعهده داشته‌اند قدردانی کرد.
متن فرمان همایونی بدین شرح است:
تیمسار مرتضی یزدان‌پناه رئیس شورای عالی تاج‌گذاری
اکنون که به یاری خدای بزرگ آیین تاج‌گذاری ما و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به انجام رسیده است، ضمن قدردانی از خدمات شما و یکایک اعضای شورا و کمیته‌های وابسته مقرر می‌داریم شورای عالی تاج‌گذاری به کار خود پایان دهد.
مراحم و عنایات خاص ما را به همه کسانی که در سراسر مملکت از طرف شورا وظیفه‌ای به عهده داشته‌اند ابلاغ نمایید.[1]
 

در صورت توافق ایران و کنسرسیوم؛  ایران سی‌میلیون دلار اضافه درآمد خواهد داشت

«اطلاعات» نوشت: کنفرانس وزرای اوپک، که از دو روز قبل در بیروت تشکیل شده بود، دیروز پایان یافت. در این کنفرانس، آقای دکتر آموزگار، وزیر دارایی، شرکت داشت. این کنفرانس، که جنبه مشورتی داشت، مذاکرات عربستان سعودی و کمپانی نفتی آرامکو را در مورد لغو تخفیف مربوط به بهره مالکانه مورد بررسی و مطالعه قرار داد.
هدف کنفرانس ضمن آگاهی از پیشرفت مذاکرات عربستان و آرامکو صدور توصیه‌هایی به عربستان برای مذاکرات بعدی بود.
ایران دومین کشوری است که به‌زودی مذاکرات خود را با نمایندگان کنسرسیوم نفت آغاز خواهد کرد. وزیر دارایی پس از بازگشت از خارج، که احتمالا روز چهارشنبه خواهد بود، با توجه به مذاکرات بیروت مقدمات مذاکرات حضوری را با نمایندگان کنسرسیوم فراهم خواهد کرد.
میزان تخفیف برای هر بشکه نفت ١١ سنت است که 5/5 سنت آن سهم ایران خواهد شد و اگر این تخفیف لغو شود، درآمد ایران از این محل رقم قابل توجهی را تشکیل خواهد داد.
 

صادرات نفت

هنوز معلوم نیست که میزان صادرات کنسرسیوم در سال جاری چقدر می‌باشد، ولی صادرات سال قبل نزدیک به 111 میلیون متر مکعب بود که اگر حداقل در سال جاری همان 5/ 12 درصد افزایش صادرات توافق‌شده را بر آن اضافه کنیم، به طور متوسط 125 میلیون متر مکعب صادرات نفت خواهیم داشت. برای این نفت، کنسرسیوم باید بشکه‌ای 5/5 سنت از بابت لغو تخفیف بپردازد و رقم فوق بیش از سی‌میلیون دلار در سال خواهد بود.
ارقام فوق تقریبی است، ولی پیش‌بینی می‌شود که این ارقام بین سی تا چهل‌میلیون دلار باشد.[2]
 

«نیروی دریایی ایران دارای نیروی ضربتی شده است»

تیمسار دریاسالار رسایی، فرمانده نیروی دریایی شاهنشاهی، طی پیامی که به مناسبت سالروز نیروی دریایی شاهنشاهی فرستاد اعلام داشت که نیروی دریایی ایران طی پنج سال آینده آن چنان توسعه خواهد یافت که در تاریخ 2500 ساله ایران بی‌سابقه باشد.
فرمانده نیروی دریایی ایران اعلام کرد که یک دانشکده دریانوردی مخصوص تربیت کارشناسان نیروی دریایی و صنایع کشتی‌سازی تأسیس خواهد شد. ایران قصد دارد تعدادی ناوشکن و قایق‌های گشتی خریداری نماید.
هم‌اکنون چند کارخانه کشتی‌سازی انگلیسی مشغول ساختن چهار ناوشکن به ارزش سیصدمیلیون تومان می‌باشند. این کشتی‌ها می‌توانند با سرعت ٤۰ گره دریایی حرکت کنند و بُرد آنها بیش از ۱۱ هزار کیلومتر است.
تیمسار دریاسالار رسایی در این پیام اعلام کرد که نیروی دریایی ایران تحت رهبری شاهنشاه آریامهر پیشرفت فوق‌العاده‌ای کرده و دارای نیروی ضربتی شده است.[3]
 

نرخ عوارض برق تغییر می‌کند

روزنامه «اطلاعات» نوشت: وزارت کشور و وزارت آب و برق به موجب قانون، مشغول مطالعه و تجدید نظر در عوارض برق شهرهای مختلف کشور می‌باشند.
بعد از آنکه وزارت آب و برق تشکیل شد و امور برق شهرهای کشور به عهده شرکت‌های برق منطقه‌ای گذارده شد عوارض مختلف برق، که بنا به تصویب انجمن‌های شهرها اجرا می‌گردید، لغو شد و به جای آن نرخ جدید و ارزان‌تری تعیین گردید که قرار شد از این محل ابتدا بهای برق مصرفی شهرها واریز شده و سپس بقیه آن به شهرداری‌ها داده شود، اما به علت آنکه برق شهرها با لامپ‌های نورانی و فلورسنت مجهز شده و اصولا شبکه عمومی برق توسعه پیدا کرد عوارض فوق حتی قادر نیست بهای برق مصرفی عمومی شهرها را تأمین سازد و بسیاری از شهرداری‌ها در این مورد به جای طلب، بدهکار شدند!
به همین علت قرار است به‌زودی نرخ جدیدی برای عوارض برق شهرهای مختلف تهیه شود تا حداقل عوارض دریافتی معادل بهای برق مصرفی همان شهرها باشد. در برآورده‌هایی که شده معلوم گردید شهرهایی که مصرف آنها بالای یکصدمیلیون کیلو وات ساعت باشد، نرخ عوارض، به همین مقدار یعنی 10 درصد، باقی می‌ماند. تهران و احتمالا اهواز و آبادان جزء این شهرها می‌باشند که نرخ برق آنها تغییر نخواهد کرد، اما شهرهایی که مصرف عمومی آنها پایین‌تر از یکصد میلیون کیلو وات ساعت است، عوارضی معادل ۱۵ درصد دریافت می‌شود و در نتیجه تغییر مختصری در نرخ آنها پیدا خواهد شد.
شهرهای بزرگ شیراز، رشت، مشهد و اصفهان که هنوز میزان مصرفی آنها به مرز یکصد میلیون کیلووات ساعت نرسیده به‌زودی به چنین میزانی خواهد رسید.[4]
 

«جلوی مهاجرت شهرستانی‌ها به تهران گرفته می‌شود»!

«اطلاعات» در گزارشی نوشت: مشکل جمعیت و ترافیک تهران از طریق جلوگیری از مهاجرت شهرستانی‌ها به تهران و اجرای طرح تنظیم خانواده حل‌شدنی است. با توسعه دانشگاه‌ها در شهرستان‌ها و ایجاد قطب‌های صنعتی و کشاورزی در خارج از تهران جلوی مهاجرت شهرستانی‌ها به تهران گرفته می‌شود.
این مطلب را کارشناسان شهرسازی، که در تهیه نقشه جامع تهران همکاری دارند، عنوان کردند و یادآور گردیدند که دولت از طریق تنظیم خانواده و ایجاد قطب‌های صنعتی و کشاورزی در خارج از تهران مشکل جمعیت تهران را حل می‌کند.
 

رشد جمعیت

بررسی کارشناسان شهرسازی نشان می‌دهد که سرعت رشد جمعیت تهران 5/5 درصد است. 3 درصد از این رقم را مهاجرت شهرستانی‌ها به تهران و 5/2 درصد بقیه را رشد طبیعی جمعیت تشکیل می‌دهد.
کارشناسان شهرسازی عقیده دارند که مشکل ترافیک تهران حل‌شدنی است و یکی از متخصصین شهرسازی گفت: در حال حاضر همه جا صحبت از مشکل ترافیک تهران است. مردم تصور می‌کنند موضوع عبور و مرور حل‌نشدنی است و این توهم به‌وجود آمده است که افزایش درآمد مردم و توسعه صنایع ماشینی بر مشکلات عبور و مرور می‌افزاید؛ درحالی‌که چنین مشکلی برای تهران وجود ندارد.
مشکل لاینحل وقتی به‌وجود می‌آید که جمعیت تهران ظرف پانزده سال آینده به 5/5 میلیون نفر و تعداد وسائط نقلیه به نهصدهزار دستگاه بالغ گردد.
از طریق ایجاد متروپل‌های هوایی و راهروهای زیرزمینی می‌توان مشکلات آینده را نیز مرتفع ساخت.
 

اتومبیل و جمعیت

یک مقایسه از تعداد اتومبیل و جمعیت در چند پایتخت جهان نشان می‌دهد که وضع تهران در حال حاضر رضایت‌بخش است. در نیویورک برای هر 5/ 2 نفر یک اتومبیل و در لندن و پاریس و توکیو به طور متوسط برای هر 3 الى ٤ نفر یک اتومبیل وجود دارد؛ درحالی‌که در تهران برای هر ٢٥ نفر یک اتومبیل وجود دارد؛ بنابراین جای نگرانی نیست.
متخصصین شهرسازی عقیده دارند که مشکل حل‌شدنی «ترافیک» فعلی تهران ناشی از تمرکز ادارات و سازمان‌های دولتی و ملی و تجاری در خیابان‌های مرکزی شهر است و چون این مراکز در ساعات مختلف روز و شب جمعیت را به طرف خود جذب می‌کند لاجرم مشکل تراکم ترافیک به‌وجود می‌آید.
برای حل این مشکل نیز چاره‌اندیشی شده و طی سال‌های آینده ادارات و سازمان‌های دولتی به‌تدریج به خیابان‌های خارج از محدوده مرکز شهر انتقال می‌یابد.[5]
 
صفحه اول روزنامه اطلاعات، 15 آبان 1346
 
پی‌نوشت‌ها:
 
[1]. اطلاعات، 15 آبان 1346، ص 20.  
[2]. همان‌جا.  
[3]. همان‌جا. اسدالله علم، وزیر دربار شاه، در خاطرات 14 آبان 1351 هنرنمایی نیروی دریایی شاهنشاهی را این گونه به تصویر کشیده و نوشته است: شب هوا طوفانی شد. صبح از مؤسسات گوناگون بازدید به عمل آوردیم و به‌موقع برای رژه در ساعت 10 رسیدیم. به دلیل هوای بد، برای ما امکان نداشت که از کشتی سلطنتی که در کیش لنگر انداخته بود مانور را تماشا کنیم،‌ در عوض از یک برج مراقبت دریایی بالا رفتیم. در میان میهمانان نوه امپراتور اتیوپی هم حضور داشت که فرمانده نیروی دریایی کشور خودش است. 29 کشتی و یک ناوگان کامل قایق‌های اژدرافکن رژه رفتند و به هنگام عبور از جلوی جایگاه ما توپ‌هایی به علامت احترام شلیک کردند. در پشت آنها تعدادی هلیکوپتر و 16 هاورکرافت رد شدند. در همان لحظه شاه درخواست کرد که چند تا از کشتی‌های مجهز به موشک،‌ به هدفی که دیروز هلیکوپترها با آن دقت هدف‌گیری کرده بودند،‌ تیراندازی کنند. دو تا از کشتی‌ها برای این منظور انتخاب شدند. اولی به کلی هدف را ندید و دومی حتی نتوانست موشک را از سکوی پرتاب شلیک کند. افتضاح غریبی بود‌ و بیشتر به خاطر حضور میهمان اتیوپی ناراحت‌کننده‌تر بود. از شدت عصبانیت دچار چنان سردردی شدم که لاجرم به بیش از یک لیوان ودکا متوسل شدم. شاه از خشم می‌لرزید،‌ ولی آرامش ظاهری‌اش را حفظ کرده بود. ناهار،‌ در حال و هوایی پرتنش و عصبی صرف شد. آهسته به وزیر دارایی که در کنارم نشسته بود اشاره کردم،‌ اگر هدف‌گیری‌ها بر طبق برنامه پیش رفته بود،‌ حالا چه مدح و ستایشی درباره نیروی دریایی می‌شنیدیم،‌ و چه صحبت‌هایی در مورد تسلط بر خلیج فارس و تمام اقیانوس هند گفته می‌شد».
رک: اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیراسدالله علم)، ج 1، تهران، طرح نو،‌ بهار 1371، ص 395.
[4]. اطلاعات، 15 آبان 1346، ص 20.  
[5]. همان، صص 17 و 20. با تضعیف بخش کشاورزی و بیکار شدن بخش عظیمی از کشاورزان که تحت تأثیر سیاست‌هایی چون اصلاحات ارضی رخ داد، بسیاری از روستاییان و کشاورزان بیکار به سمت شهرهای بزرگ هجوم آوردند. به عبارتی با قطع ید مالکیت اربابان و تقسیم اراضی میان دهقانان، بسیاری از مالکان زمین به‌ناچار کشاورزی و زندگی در روستاها را ترک کردند و وارد بازار کار در شهرها شدند. اغلب این افراد حتی اگر در بهترین حالت موفق به پیدا کردن کار در صنایع و کارخانجات می‌شدند، به دلیل هزینه‌های بالای زندگی و دسترسی نداشتن به امکانات سکونت، به‌اجبار زندگی در حاشیه شهرها را انتخاب می‌کردند. هرچند در نهایت بسیاری از آنان به دلیل بیکاری زاغه‌نشین شدند و حلبی‌آبادهای اطراف شهرهای بزرگ از جمله تهران را شکل دادند.
«فقیرتر شدن چند میلیون روستایی، سیر صعودی بیکاری، کار با مزد کم در طی دهه 1960 و آبیاری ناکافی و... رشد فرآورده‌های کشاورزی در سال را تنها به 2 درصد رساند، حال آنکه سالانه 3 درصد بر تعداد جمعیت و 6 درصد بر خرج زندگی افزوده می‌شد».
رک: روح‌الله حسینیان، چهارده سال رقابت ایدئولوژیک شیعه در ایران 1356-1343، تهران، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1383، ص 335 .
البته بالا رفتن هزینه‌های زندگی نه تنها زندگی مهاجران بلکه زندگی بسیاری از شهرنشینان را نیز با مشکل مواجه ساخت. بر این اساس، بسیاری از تحلیلگران مشکلاتی چون ایجاد فاصله طبقاتی، افزایش جمعیت شهرها و فقیرتر شدن مردم را آن هم در شرایطی که درآمدهای کشور چند برابر شده بود، از تبعات منفی و تأثیرگذار سیاست اصلاحات ارضی و صنعتی کردن کشور می‌دانند.
نکته دیگر این بود که گسترش حاشیه‌نشینی مانند میل سیری‌ناپذیر مهاجرت، کم‌کم عمده کلان‌شهرهای ایران را دربرگرفت و تنها به تهران محدود نشد. مردم شیراز، اراک، مشهد، بندرعباس، کرمانشاه، بوشهر و همدان نیز شاهد شکل‌گیری آلونک‌هایی نه چندان خوشایند در کنار مظاهر مدرن و نوین شهری خود بودند.
از سوی دیگر این شهرها، دقیقا همان نقاطی بودند که شاه در مقابل غربی‌ها همواره می‌توانست آنها را مثال بزند و از آنها به عنوان مظاهر صنعتی شدن و توسعه ایران یاد کند؛ برای مثال شیراز شهری بود که برگزاری جشن‌‎های هنر را عهده‌دار شده بود، اما آلونک‌ها و حلبی‌آبادهای آن تناقض مدرنیته ناقص ایران را به نمایش می‌گذاشت: «شیراز که محل برگزاری جشن‌های سالانه هنر بود، سوای محله‌های متعدد فقیرنشین، دو حلبی‌آباد بزرگ نیز داشت که به خوبی از انظار پنهان بود و تحت مراقبت دقیق ساواک قرار داشت... . این آلونک‌ها به طور کامل از تکه‌های حلبی ساخته شده بودند. در هیچ کجای این ناحیه حمام عمومی یا خصوصی وجود نداشت؛ تنها یک کیوسک کوچک شرکت نفت بود که جایگاه فروش روغن پارافین بود؛ بالای آن پارچه‌ای آویخته بود و روی آن نوشته بود: زنده‌باد والاحضرت رضا پهلوی، ولیعهد محبوب ما».
رک: محمدعلی همایون کاتوزیان، اقتصاد سیاسی ایران، ترجمه محمدرضا نفیسی و کامبیز عزیزی، تهران، نشر مرکز، چ سوم، 1372، ص 323.
 
شاه در این مسیر تمامی ابزارها از جمله رسانه و سینما را نیز به خدمت گرفته بود؛ سریال‌هایی همچون «دایی جان ناپلئون» یا سلسله فیلم‌های صمد تلاش داشتند نشان دهند که «کار و نان» به صورت توأمان تنها در شهر یافت می‌شود و برای روستاییان، انتخابی جز مهاجرت وجود ندارد، اما در عمل اهداف این ترسیم ایدئولوژیک محقق نشده بود؛ زیرا بسیاری از ساکنان این حلبی‌آبادها فاقد هرگونه مهارت رسمی بودند و شاید بتوان گفت اساسا شغلی نداشتند و تعداد اندک ‌شماری از آنها بودند که رویاهایشان در شهر محقق شده بود و توانسته بودند شغلی رسمی برای خود دست‌وپا کنند.
https://iichs.ir/vdcfxvd0.w6dtmagiiw.html
iichs.ir/vdcfxvd0.w6dtmagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما