[1]. حاج محمود مانیان در سال 1299ش در تهران به دنیا آمد. از کودکی به فعالیت در بازار تهران پرداخت و در جریان نهضت ملی شدن نفت و دوران حکومت دکتر
مصدق فعال بود. پس از کودتای 28 مرداد 1332 دستگیر شد و به زندان افتاد؛ سپس به جزیره خارک تبعید گردید.
در دوران نهضت 15 خرداد بار دیگر دستگیر و مدت نُه ماه در زندان بود. از آن پس به فعالیتهای عامالمنفعه مشغول شد و به عضویت در هیئت امنای آسایشگاه معلولین کهریزک درآمد. کمیته انتقام ساواک در 19 فروردین 1357 یک بمب را مقابل منزلش منفجر کرد و در جریان انقلاب اسلامی در 17 شهریور 1357 مجددا بازداشت گردید. او با هجرت امام به پاریس، به دیدار امام شتافت. حاج محمود مانیان در سال 1373 دیده از جهان فرو بست.
[2]. پایگاههای انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ حسینیه ارشاد، ص 22.
[3]. انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک؛ استان خراسان رضوی، ج 5، ص 450؛ پس از بازرسی ساواک تهران از منزل امام خمینی(ره)، نامههایی از منزل ایشان کشف شد که ازجمله آنها تعدادی از نامههای آیتالله قمی به امام بود. یکی از این نامهها، که در ارتباط با زندانی شدن
آیتالله قاضی طباطبائی و نیز حوادث عراق و تضییقات دولت آنجا بر مردم و شیعیان بوده، طی شماره پیرو مزبور برای ساواک خراسان ارسال شده است.
متن نامه یادشده به این شرح است: «بسمهتعالی. به عرض عالی میرساند امید است انشاءالله تعالی مزاج مبارک در کمال استقامت و اعتدال بوده و مسلمین از برکات وجود محترم بهرهمند و مستفید باشند... مزاحم میشود آنکه به نظر احقر باید مبارزه را امتداد داد و هدف را کلیات قرار داد؛ بهطوریکه صرفنظر از امور گذشته تلقی نشود و پافشاری در برگشت آنها هم نباشد و آنچه را در آتیه جدیت شود، راجع به تساوی حقوق زنها باشد، اگر اظهاری از طرف آنها بشود و نسبت به قضیه قطع رابطه به یهود باشد و نسبت به بهاییه هم اگر صلاح باشد و اخراج زندانیان دینی و آزادی مبلغین، آنچه نظر مبارک است مرقوم فرمایید که هدف، هدف واحدی باشد و جدیت کامله بشود. راجع به آقای طبسی تلگرافی عرض نمودم جوابی نرسید. خیلی راجع به ایشان ناراحت هستم. گمان میکنم نسبت به تقسیم املاک هم اگر مرحله دوم را بخواهند شروع کنند لازم است مبارزه شود. بههرحال آنچه نظر مبارک است مرقوم فرمایید خیلی زودتر تا شروع شود. البته به نظر احقر باید قدری آرامتر اقدام نمود تا ماه محرم، درست اقدام شود. انشاءالله تعالی. زیاده مزاحمت است. احقر طباطبایی قمی»
[4].
اطلاعات، 17 دی 1346، صص 1 و 19.