فارس به مرکزیت شیراز از ولایاتی است که در تحولات ایران تأثیری درخور توجه داشته است. در دوره قاجار این خطه که به خلیج فارس منتهی می‌شود به دلیل همجواری با هندوستان که مقر فعالیتهای سیاسی انگلستان است اهمیتی دو چندان یافت. شاهان قاجار بر حفظ آرامش و برقراری امنیت در فارس تأکید داشتند. از این رو حکام این ولایت را...
قیام مردم شیراز بر ضد قوام‏‌الملک
 
فارس به مرکزیت شیراز از ولایاتی است که در تحولات ایران تأثیری درخور توجه داشته است. در دوره قاجار این خطه که به خلیج فارس منتهی می‌شود به دلیل همجواری با هندوستان که مقر فعالیتهای سیاسی انگلستان است اهمیتی دو چندان یافت. شاهان قاجار بر حفظ آرامش و برقراری امنیت در فارس تأکید داشتند. از این رو حکام این ولایت را از میان شاهزادگان یا رجال قدرتمند قاجاریه انتخاب می‌‏کردند ولی باز هم شورشهایی در فارس رخ می‎داد که امنیت منطقه را مختل می‌‏کرد.
 
در سال 1323ق قبل از آغاز سلطنت مشروطه‏‌خواهی در تهران، مردم شیراز بر ضد ستم ملک منصور میرزا شعاع‎السلطنه پسر مظفرالدین‌شاه شوریدند و او را از فارس بیرون کردند. در مبارزه با شعاع‎السلطنه اقشار مردم و روحانیون، تجار، ملاکین و عشایر شرکت داشتند. محمدرضاخان قوام‏‌الملک و دو پسرش حبیب‎الله خان سالارالسلطان و محمدعلی‌خان نصرالدوله هم از حامیان این شورش بودند.
 
خاندان قوام‌الملک از خاندانهای محلی بانفوذ فارس محسوب می‏‌شدند. آنها از اوایل دوره قاجار در شیراز قدرت گرفتند و صاحب ثروت و املاک بسیاری شدند و به مرور چند ایل مقتدر فارس که به ایلات خمسه مشهورند در اختیار آنها قرار گرفتند. محمدرضاخان قوام‌‏الملک هنگام شورش مذکور به صورت تبعید در تهران به سر می‎برد ولی نفوذ و قدرتش عاملی مهم در برکناری شعاع‏‌السلطنه بود. در جریان انقلاب مشروطه هم طبق شایعات، وی در زمره تأمین‌کنندگان مخارج متحصنین سفارت انگلیس و مهاجرین قم بوده است. صحت و سقم این شایعه مشخص نیست ولی حداقل بر همراهی وی با مشروطه‏‌خواهان به هر دلیلی که باشد، دلالت دارد.
 
پس از پیروزی مشروطه‏‌خواهان قوام‌‏الملک رخصت می‏‌یابد به شیراز بازگردد. مدت زیادی از بازگشت او به شیراز نگذشته بود که مخالفت با وی آغاز ‏شد. به ظاهر اعتراض مردم شیراز به اعمال نفوذ قوام‌‏الملک و پسرانش در جلوگیری از رفتن وکلای منتخب مجلس به تهران بود؛ زیرا انتخابات فارس در اواسط شوال 1324ق تمام شده بود و میرزا ابوالحسن خان شیرازی معروف به بانکی که در تهران سکونت داشت و به نمایندگی اعیان شیراز انتخاب شده بود تنها نماینده شیراز بود که در مجلس شورا حضور می‌‏یافت.
 
علت دیگر درگیری، مخالفت قوام‏‌الملک با تشکیل انجمنی شبیه انجمن تبریز در شیراز بود. حجت‌‏الاسلام حاجی میرزا ابراهیم شریف شیرازی و گروهی از طلاب انجمنی به نام انجمن اسلامی تأسیس کردند و از قوام‌‏الملک هم مساعدت خواستند اما وی بنای مخالفت گذاشت و به عنوان آنکه عده‏‌ای از اشرار می‏‌خواهند در کارهای حکومتی مداخله کنند تلگرافی، از صدراعظم و وزارت داخله در این خصوص کسب تکلیف کرد. هواخواهان انجمن هم تلگرافی درباره مخالفت قوام‌‏الملک خطاب به مجلس توسط میرزا ابوالحسن خان بانکی ارسال کردند که در 29 محرم در مجلس قرائت شد.
 
قوام‏‌الملک در مقابل انجمن اسلامی انجمن دیگری به نام انجمن محمدی و تجارت را تأسیس کرد. همچنین در پاسخ به این اتهام که وی مانع حرکت نمایندگان شیراز به تهران است تلگرافی خطاب به ابوالحسن خان بانکی اظهار کرد که «هزار تومان مخارج وکیل اعیان و وکیل اصناف را از خودم داده‌‏ام و مخارج وکیل تجار را ملک‌‏التجار داده معطلی برای حرکت وکیل علما است که آن هم مخارجش داده شده ولی می‏‌گویند همه وکلا باید همراه آقاسیدجعفر وکیل علما حرکت کنند و وعده کرده‌‏اند 22 صفر حرکت کنند اگر نکردند وکیل اعیان، تجار و اصناف را راهی می‏‌کنم.» ابوالحسن خان بانکی این تلگراف را در 18 صفر در مجلس قرائت کرد.
 
مخالفان قوام‌‏الملک باز هم بر دامنه مخالفتهایشان افزودند و در 20 ربیع‌‏الاول مردم بازارها را تعطیل کردند و در تلگرافخانه جمع شدند. در 21 ربیع‌‏الاول هواخواهان قوام‌‏الملک هم در مسجد نو جمع شدند. سید عبدالحسین لاری برای کمک به مشروطه‏‌خواهان به شیراز آمد و بین هواخواهان دو جناح قوام‌‏الملک و لاری درگیری روی داد که به کشته و زخمی شدن عده‏‌ای انجامید. قوام‌‏الملک حجت‌‏الاسلام میرزا ابراهیم را محبوس کرد. همچنین سیدجواد محقق‏‌العلما و برادرش سید احمد علم‏‌الهدی را پس از دستگیری و ضرب و جرج در خانه پسر امام جمعه کنار مسجد نو حبس کرد.
 
تلگرافهای متعدد از شیراز به مجلس رسید که خواهان عزل قوام‌‏الملک بودند. 23 ربیع‌‏الاول گروهی از شیرازیهای مقیم تهران به حمایت از تحصن شیرازیها در حیاط بهارستان تجمع کردند و خواستار عزل و تبعید قوام‏‌الملک شدند. روز 25 ربیع‌‏الاول قوام در تلگرافی استعفایش را اعلام کرد و اظهار داشت که علت خصومت را نمی‏‌داند چون در مدت کوتاهی که به شیراز برگشته کاری صورت نداده است و حتی مالیات را هم دریافت نکرده است. « اکنون که استعفا داده‌‏ام به یکی از املاکم خواهم رفت و برای رسیدگی به شکایات، پسر بزرگم را به تهران خواهم فرستاد و پسر دیگرم هم برای تحصیل عازم خارجه خواهد شد.»
 
قوام‏‌الملک منتظر جواب مجلس نشد و پسرش را برای پاسخگویی به شکایات راهی تهران کرد. مخالفین قوام باز هم بر اخراج او و پسرانش از شیراز اصرار ورزیدند. محتشم‏‌السلطنه معاون وزیر داخله در مجلس شورا حاضر شد و اعلام کرد قوام‌‏الملک و پسرانش به تهران احضار شده‌‏اند.
 
در 27 ربیع‌‏الاول قوام‌‏الملک طی تلگرافی به احضارش اعتراض کرد و اعلام کرد که پس از استعفا حق دارد در املاکش زندگی کند در غیر این صورت املاک او را بخرند تا بتواند از مملکت خارج شود.
 
قوام‏‌الملک سعی می‏‌کند در شیراز بماند و مخالفان او هم تلاش می‌‏کنند او و پسرانش را از فارس برانند. قوام تا اواخر ربیع‌‏الثانی مقاومت کرد. در 22 ربیع‎الثانی مردم شیراز خانه قوام‏‌الملک را محاصره کردند و سرانجام ناچار شد با پسرانش به تهران برود. قوام‌‏الملک و پسرانش در تهران به جمع مشروطه‌‏خواهان پیوستند و در جشن مجلس غرفه‏‌ای برپا کردند.
 
شورشهایی از این قبیل در سال 1325ق/ 1907م در بیشتر نقاط ایران روی داد. ناامنی، درگیریهای محلی، کمبود نان و امثالهم در نخستین سالگرد مشروطیت دلمشغولی اصلی رجال ایران بود که آنها را از توجه به مسائل اصلی بازداشته بود. https://iichs.ir/vdcd2z0o6yt09.a2y.html
iichs.ir/vdcd2z0o6yt09.a2y.html
نام شما
آدرس ايميل شما

فربود
۱۴۰۲/۰۳/۰۴ ۱۶:۲۳


خیلی جالب بود. فکر کنم سریال آتش و باد شرح حال همین قوام باشد.
محسن عابدپور
۱۴۰۲/۰۳/۱۸ ۰۵:۳۲


درود
من، که از اهالی فارس هستم، اطلاعی از چگونگی کشته شدن قوام، حاکم فارس، نداشتم.....متأسفم که مردم مناطق مختلف کشور، از تاریخ منطقه خود بی‌اطلاع هستند...