آیرمخان، رئیس شهربانی رضاخان، سعی کرد از هر راهی هست پول جمع نموده به خارج بفرستد و فرار کند. او خود را به مرض زد و با نفوذی که در تهران داشت از اطبای مورد اعتماد شاه گواهی گرفت که برای معالجه باید فورا به اروپا برود
آیرمخان، رئیس شهربانی رضاخان، سعی کرد از هر راهی هست پول جمع نموده به خارج بفرستد و فرار کند. او خود را به مرض زد و با نفوذی که در تهران داشت از اطبای مورد اعتماد شاه گواهی گرفت که برای معالجه باید فورا به اروپا برود. به همین جهت توانست برای خرج سفر و معالجه نیز از او مبلغی ارز گرفته به اروپا رود و رفتنش همان شود که تا زنده بود به ایران برنگشت... شیرینکاری دیگرش این بود که وقتی دید رضاشاه احساس نموده که مرغ از قفس پرید و برای مراجعتش دَم نرم نشان داده اصرار مینماید به ایران برگرد عریضهای نوشت و اظهار بیپولی کرد، که مقروض هستم و خرج برگشتن ندارم و رضاشاه یکهزار لیره انگلیسی برایش فرستاد که آیرم آن را هم خورد و به ایران برنگشت؛ زیرا میدید در کشور چه خبر است و دچار چه سرنوشتی خواهد شد.۱
محمدحسین آیرم با لباس و شنل نظامی
شماره آرشیو: 4880-۱ع
پی نوشت
-------------------------------------
۱. مختار حدیدی، جلال فرهمند، یادداشتهای یک روزنامهنگار (تحولات نیمقرن تاریخ معاصر ایران از نگاه عمیدی نوری)، ج 1، تهران، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1381، صص 316-317.