مهمترین مشکل قانون اساسی، که به امضای مظفرالدینشاه رسیده بود، معین نشدن حدود و وظایف مجلس، شاه، وزرا، مردم و مبهم و نامعلوم بودن این وظایف بود؛ ازهمینرو ضرورت تکمیل آن احساس میشد، اما تدوین نواقص قانون اساسی خیلی زود به درگیری شدید بین دو گروه از طبقات مجلس منجر شد؛ چرا که جناحهای سیاسی در پی آن بودند که مواضع خود را (با اقتباس از قانون اساسی کشورهایی که به نظراتشان نزدیک بود و مشروع جلوه دادن آنها) وارد متمم قانون اساسی کنند.