چند روزی است که بستری شده‌ام... شاه امروز صبح عزیمت کرد... سفر رفتنش حالم را خیلی بد می‌کند،‌ نه فقط چون دلم تنگ می‌شود،‌ بلکه به خاطر اینکه او در چنین موقعیت خطیری غایب خواهد بود... وضعیت در مرزهای ما،‌ یا در پاکستان و افغانستان،‌ به آسانی می‌تواند رو به وخامت گراید...
ابراز نگرانی وزیر دربار شاهنشاهی از عملکرد شاه و وضعیت جامعه!
پنج‌شنبه،‌ 6 دی 1352
«چند روزی است که بستری شده‌ام... شاه امروز صبح عزیمت کرد... سفر رفتنش حالم را خیلی بد می‌کند،‌ نه فقط چون دلم تنگ می‌شود،‌ بلکه به خاطر اینکه او در چنین موقعیت خطیری غایب خواهد بود... وضعیت در مرزهای ما،‌ یا در پاکستان و افغانستان،‌ به آسانی می‌تواند رو به وخامت گراید. پاکستان خیلی فقیر است و کاملاً به امان هندی‌ها و روس‌ها رها شده است... ما در لحظه خطیری از تاریخ هستیم،‌ با وجود این شاه برای مدت دو ماه به خارج می‌رود. چرا چنین خطرهایی می‌کند؟ هر اتفاقی ممکن است بیفتد. صحنه داخلی آن‌قدرها هم آرام نیست. مردم‌مان عمیقاً‌ ناراضی‌اند... به رغم کلیه مساعی شاه،‌ و دستاوردهای بسیارش... رژیم عراق در زمان حکومت نوری سعید عیناً‌ به همین ترتیب سقوط کرد.1 او هم معجزه اقتصادی بوجود آورده بود. و انتظار داشت که کافی باشد. اما مردم خواهان چیزی بیش از رفاه اقتصادی هستند. آنان خواهان عدالت، هماهنگی اجتماعی و حق اظهار نظر در امور سیاسی هستند. چرا ما سعی نمی‌کنیم تا این خواست‌ها را برآورده سازیم؟ من نگرانم،‌ بسیار نگران...»2
 

محمدرضا پهلوی در دهه 1350
شماره آرشیو: 125102-275م

پی نوشت:
 
1. اسدالله علم، گفتگوهای من با شاه (خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم)، ج2، تهران، طرح نو،‌ چاپ اول، بهار 1371، صص553ـ554. https://iichs.ir/vdcd.5092yt0koa26y.html
iichs.ir/vdcd.5092yt0koa26y.html
نام شما
آدرس ايميل شما