الکساندر گریبایدوف در پانزدهم ژانویه 1795م. در مسکو به دنیا آمد و در 1810 وارد دانشگاه آن شهر شد. در سال 1812 به خدمت نظام وارد گردید و از سال 1814 به کار نویسندگی و ادبی پرداخت. نخستین نمایشنامه او در سال 1815 به نام «همسران جوان» در سن پطرزبورگ نمایش داده شد...
الکساندر گریبایدوف در پانزدهم ژانویه 1795م. در مسکو به دنیا آمد و در 1810 وارد دانشگاه آن شهر شد. در سال 1812 به خدمت نظام وارد گردید و از سال 1814 به کار نویسندگی و ادبی پرداخت. نخستین نمایشنامه او در سال 1815 به نام «همسران جوان» در سن پطرزبورگ نمایش داده شد. 2
گریبایدوف در سال 1817 وارد مدرسه عالی وزارت امور خارجه گردید و از آن پس در سلک کارمندان آن وزارتخانه در آمد. کمی بعد از آن که آخرین نمایشنامه وی به نمایش گذارده شد، وزارت امور خارجه او را به سمت منشی هیئت نمایندگی سیاسی مأمور ایران برگزید و او در 28 اوت 1818 (25شوال 1233ه.ق) به سوی ایران عزیمت کرد. بدین گونه، گریبایدوف در 21 اکتبر 1818 (20 ذیحجه 1233) به تفلیس و در سوم فوریه سال 1819 (هفتم ربیع الثانی 1234) وارد ایران شد. در این سفر مدتی در تبریز و چندی هم در تهران توقف نمود و سر انجام در سپتامبر آن سال به همراهی عده ای از اتباع روسیه که از زمان جنگ اول ایران و روسیه در ایران مانده بودند به گرجستان بازگشت.
گریبایدوف، بار دیگر در اوایل فوریه سال 1820( ربیع الثانی 1235ه.ق) به ایران سفر کرد و این بار تا ماه نوامبر 1821 ( صفر 1236) یعنی یک سال و دو ماه در ایران بود و در بازگشت به تفلیس به عنوان کاردار هیئت نمایندگی سیاسی روسیه که به ریاست یرملوف (Ermolov) به ایران می آمد، انتخاب شد. پس از خاتمه این مأموریت و مراجعت به تفلیس، در فوریه 1823 به مسکو و سن پطرزبورگ بازگشت. 3
در اواخر سال 1825(1241ه.ق)، مجدداً در معیت ژنرال یرملوف، به قفقاز رفت و در این هنگام (1820م) با نینا چاوچاوادزه (Nina Chavchavadze) دختر الکساندر چاوچاوادزه شاعر گرجی ازدواج کرد و چند ماه بعد به جرم شرکت در توطئه و کودتایی که در 25 دسامبر بر ضد نیکلای دوم به وقوع پیوست، دستگیر و به سن پطرزبورگ اعزام شد و در آنجا مورد محاکمه قرار گرفت و پس از چهار ماه آزاد گردید. 4
مقارن این احوال در شانزدهم ژانویه 1826 (10 ذیقعده 1241ه.ق) جنگ دوم میان ایران و روسیه آغاز شد و گریبایدوف مأموریت یافت در ستاد فرماندهی قفقاز به سمت منشی ژنرال پاسکیویچ، فرمانده نیروهای روسیه، انجام وظیفه نماید، او در سوم سپتامبر وارد تفلیس گردید. از این پس تا پایان جنگ گریبایدوف حضور داشت تا آنکه جنگ خاتمه یافت.
با خاتمه جنگ ایران و روسیه، معاهده ترکمان چای، که متن روسی آن به قلم و طرح گریبایدوف بود، در حضور آصف الدوله و وزیر امور خارجه ایران به امضا رسید ( 22فوریه 1828- پنجم شعبان1243) و به موجب فصل شانزدهم عهدنامه وی مأموریت یافت که عهدنامه را برای تصدیق امپراتور به سن پطرزبورگ برد که در آنجا مأموریت جدیدی که طرح آن از پیش آماده شده بود به وی ابلاغ گردید و آن چنین بود که ضمن انجام مأموریت برای اجرای مفاد توافق شده در عهدنامه، غرامت جنگی را نیز دریافت دارد. 5 او از قبول این مأموریت سخت بیمناک بود، اما به هر حال در بیست و هفتم ربیع الاول 1244(17 اکتبر 1828) به تبریز رسید و پس از مدتی توقف در آنجا، روز دوازدهم جمادی الثانی (20 دسامبر) به سوی تهران حرکت کرد و در پنجم رجب (11ژانویه1829) به تهران وارد شد و فردای ورود خود به حضور فتحعلیشاه بار یافت و اعتبار نامه خود را تسلیم نمود. وی بلافاصله پس از انجام تشریفات رفتاری را پیش گرفت که نه تنها شاه و درباریان بلکه مردم کوچه و بازار تهران را ناراضی و خشم آلود ساخت. 6
مسئله دیگری که دست آویز گریبایدوف شد و سرانجام نیز سبب بروز غائله عوام تهران شد، موضوع زنان ارمنی و گرجی بود که مسلمان شده و به حکم شرع اسلام در خانه بعضی رجال ایرانی به سر می بردند و گریبایدوف به عنوان اینکه اسرای روسی می باشند به استناد مفاد ماده سیزدهم عهدنامه ترکمان چای، با همراهی و هدایت «آقا یعقوب ارمنی»، یکی از خواجه سرایان فتحعلی شاه، که خانواده های ایرانی را خوب می شناخت به تفتیش خانه رجال و مطالبه زنان گرجی و ارمنی ( علی الخصوص زنان خانۀ آصف الدوله) پرداخت. 7 این رفتار که مخالف سنن و رسوم ایرانیان و بر خلاف قوانین شرع اسلام بود، سرانجام موجب تحریک احساسات عام شد و مردم تهران به رهبری میرزا مسیح مجتهد به سفارت روسیه حمله بردند و در زد و خوردی که میان آنها و اتباع سفارت روس روی داد کلیۀ اعضای هیئت سفارت بجز یک تن که مالتسوف (Maltsev)، دبیر اول سفارت بود، به قتل رسیدند و چیزی نمانده بود که جنگی دیگر رخ دهد که با اعزام «خسرو میرزا» فرزند عباس میرزا به مسکو و نامه ای از شاه قاجار مبنی بر عذرخواهی برای امپراتور، کار به مصالحه کشید و میرزا مسیح به تقاضای دولت روس به عتبات تبعید شد. 8
1- http://en.wikipedia.org/wiki/Alexander-Griboyedov
2- غلامحسین مصاحب. دایرة المعارف فارسی، ج 2. ص 2391
3- جهانگیر قائم مقامی. نکاتی درباره واقعه قتل گریبایدوف، ص 258-259
4- بررسیهای تاریخی. سال 4، ش 5. ص255-278
5- فتح الله عبدالله یف. گوشه ای از مناسبات روسیه و ایران و سیاست انگلستان در آغاز قرن نوزدهم. ترجمه غلامحسین متین، ص 203-204
6- حامد الگار. دین و دولت در ایران و نقش علماء در دورۀ قاجار، ترجمه ابوالقاسم سری، ص 136
7- ابوالقاسم حالت. پیروزمندان تاریخ، ص 106-113
8- علی اکبر بینا. تاریخ سیاسی و دیپلماسی ایران، ج 1، ص 249-251؛ محمد علی منوچهری. مذهب و سیاست در جهان، ص709-711. https://iichs.ir/vdcak6na149na.5k4.html